جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: باهوش . (ص مرکب ) کسی که هوش دارد. هوشمند. زیرک . کَیِّس . هوشیار : بدین داستان زد یکی مهرنوش پرستار باهوش و پشمینه پوش . فردوسی . شکیبا و باهوش و رای و خرد هزبر ژیان را به دام آورد. فردوسی . بدان مرد باهوش و با رای و شرم بگفتند با لابه بسیار گرم . فردوسی . || آگاه . بیدار. زنده : نمی دانم آن شب که چون روز شد کسی بازداند که باهوش بود. سعدی (طیبات ). و رجوع به هوش شود. - با هوش آمدن ؛ به هوش آمدن . بخود آمدن . مقابل از خود رفتن و بیخود شدن . افاقه . فواق . (تاج المصادر بیهقی ) (ترجمان القرآن ). - با هوش دل ؛ که هشیار باشد. نبیه : یکی مرد باهوش دل برگزید به ایران فرستاد چون می سزید. فردوسی . تيز، داهي، زرنگ، زيرك، باذكاوت، عاقل، متيقظ، محيل، ناقلا، نكتهدان، هوشمند، هوشيار بيهوش، كانا intelligent, smart, ingenious, spiffy, clever, spry, bright, sagacious, knowledgeable, precocious, shrewd, apprehensive, keen, knowing, swish, understanding ذكي، عاقل، بارع، شخص ذكي، متقد الذهن، ذو عقل، دال على ذكاء، نبيه، مدرك، لبيب akıllı intelligent clever inteligente intelligente هوشمند، با هوش، سریعالانتقال، زرنگ، زیرک، شیک، فعال، جلوه گر، دارای قوه ابتکار، ناشی از زیرکی، مبتکر، ماهر، دارای هوش ابتکاری، زیبا، تمیز، خوش منظر، عالی، با استعداد، معقول، چابک، قشنگ، چالاک، فرز، روشن، درخشان، تابناک، تابان، فروزان، دانا، بافراست، بصیر، وارد بکار، قابل درک، مطلع، زود رس، پیش رس، فلفلی، نا بهنگام، حیله گر، موذی، ناقلا، نگران، درک کننده، بیم ناک، زود فهم، مشتاق، شدید، مایل، تیز، قوی، عارف، فهمیده، زیرکانه، با ادراک، کاردان
ذكي|عاقل , بارع , شخص ذكي , متقد الذهن , ذو عقل , دال على ذكاء , نبيه , مدرك , لبيب
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "باهوش" یکی از صفتهای فارسی است که به ویژگیهای ذهنی و اطلاعاتی فرد اشاره دارد. برای استفاده صحیح از این کلمه و رعایت قواعد نگارشی، نکات زیر میتوانند مفید باشند:
جدا نویسی و پیوسته نویسی: "باهوش" به صورت پیوسته نوشته میشود و جدا نویسی آن نادرست است.
جنس و تعداد: این کلمه میتواند به هر دو جنس (مرد و زن) نسبت داده شود و در حالت جمع نیز میتوان از "باهوشها" استفاده کرد.
ترکیب با دیگر کلمات: میتوانید این کلمه را با دیگر کلمات ترکیب کنید؛ برای مثال: "انسان باهوش"، "دانشآموز باهوش"، "تصمیم باهوش".
قید و صفت: "باهوش" به عنوان صفت میتواند بهعنوان قید نیز به کار رود. مثلاً: "او بسیار باهوش است" یا "او باهوشتر از بقیه است".
استفاده در جملات: میتوانید از این کلمه در جملات مثبت، منفی و سوالی استفاده کنید. مثلاً: "آیا تو باهوش هستی؟" یا "او باهوش نیست".
رعایت این نکات به شما کمک میکند که در نوشتار و گفتار خود از کلمه "باهوش" بهدرستی استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در اینجا چند مثال برای استفاده از کلمه "باهوش" در جمله آورده شده است:
دوست من همیشه در کلاسهای درس به عنوان دانشآموزی باهوش شناخته میشود.
این سگ بسیار باهوش است و میتواند فرمانهای پیچیده را یاد بگیرد.
او با استفاده از راهحلهای باهوش توانست مشکل را به سرعت حل کند.
بچههای این خانواده همگی باهوش و تیزهوش هستند.
پروژهای که او انجام داد نشان از تفکر باهوش و خلاق او دارد.
اگر به مثالهای بیشتری نیاز دارید، خوشحال میشوم کمک کنم!
لغتنامه دهخدا
واژگان مرتبط: هوشمند، با هوش، سریعالانتقال، زرنگ، زیرک، شیک، فعال، جلوه گر، دارای قوه ابتکار، ناشی از زیرکی، مبتکر، ماهر، دارای هوش ابتکاری، زیبا، تمیز، خوش منظر، عالی، با استعداد، معقول، چابک، قشنگ، چالاک، فرز، روشن، درخشان، تابناک، تابان، فروزان، دانا، بافراست، بصیر، وارد بکار، قابل درک، مطلع، زود رس، پیش رس، فلفلی، نا بهنگام، حیله گر، موذی، ناقلا، نگران، درک کننده، بیم ناک، زود فهم، مشتاق، شدید، مایل، تیز، قوی، عارف، فهمیده، زیرکانه، با ادراک، کاردان
جعبه لام تا کام
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر