جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

ببر بیان

معنی: ببر بیان . [ ب َ رِ ب َ ] (اِ مرکب ) ببر شاهی . (یادداشت مؤلف ). نام یک درنده ٔ افسانه ای که قسمی از ببر و وحشی تر و قوی تر از سایر درندگان بوده است .(از فرهنگ نظام ). ببر و جانوری شبیه به آن دشمن شیرکه شیر شرزه نیز گویند. (ناظم الاطباء) :
بدو گفت پیران که شیر ژیان
نه درنده گرگ و نه ببر بیان .
فردوسی .
درین بیشه زین پیش مگذار گام
که ببربیان دارد آنجا کنام .
اسدی .
|| قسمی از جامه ٔ بلند سپاهیان که از پوست پلنگ سازند. (ناظم الاطباء). || جیبه ٔ جامه از همان درنده (ببر) که رستم هنگام جنگ پوشیدی . (فرهنگ رشیدی ). نام خفتان چرمین که رستم هنگام جنگ پوشیدی و در او تیغ کارگر نبودی . (شرفنامه ٔ منیری ). گویند رستم یکی از آنها [ ببرها ] را کشته و برای خود جامه ٔ جنگ دوخته بود و آن را ببر بیان گویند. (آنندراج ) (انجمن آرای ناصری ). و بعضی گویند که آن از پوست اکوان دیو بوده . (برهان قاطع). زره مخصوص رستم بوده . (از فرهنگ شعوری ج 1 ورق 161). اعتقاد بعضی آن است که آن را بجهت رستم از بهشت آورده بودند. و بعضی گویند که ببر جانوری است دشمن شیر و شیر شرزه همان است . او را رستم اندر کوههای شام کشت و پوست آن را جیبه ٔ جامه ساخت ، خاصیتش آن است که در آتش نسوزد ودر آب غرق نشود و هیچ حربه برآن کار نکند، و گویند وقتی در زمان نوشیروان آن جانور بهم رسیده بود، هزارسوار را به کشتن او فرستادند، آن جانور در میان آن جماعت افتاده همه را مجروح ساخت و کشت و خورد. (برهان قاطع) (از آنندراج ) (از فرهنگ نظام ). و گفته اند که پوششی بود که پادشاهان قدیم آن را بفال نیک داشتندی و در روزهای جشن پوشیدندی و گفتندی که این را جبرئیل از بهشت آورده است و بعضی گویند جامه ٔ رزم رستم زال بوده که از پوست پلنگ دوخته بودند و شکل صددرصدی در آن مرقوم شده بوده است . (برهان قاطع). پوشیدنی است از سلب ، جنگیان کیان داشتندی و گفتندی جبرئیل آورده از بهشت . (نسخه ای از فرهنگ اسدی ). پوست اکوان دیو بود که رستم داشتی . (نسخه ای از فرهنگ اسدی ). پوششی از کتان که پادشاهان آن را به فال داشتندی و در روز جنگ پوشیدندی و گویند جبرئیل از بهشت آورده است . (صحاح الفرس ). فردوسی آن را چنین وصف کرده است :
یکی جامه دارد [ رستم ] ز چرم پلنگ
بپوشد بزیر اندر آید به جنگ
همی نام ببر بیان خواندش
ز خفتان و جوشن فزون داندش
نه سوزد در آتش نه در آب تر
شود، چون بپوشد برآیدش بر.
فردوسی .
یکی جامه خواهم ز ببر بیان
کز آب و ز آتش نیابد زیان
نه تیر و نه نیزه گذار آیدش
نه از هیچ زخمی فکار آیدش .
فردوسی .
تهمتن بپوشید ببر بیان
نشست از بر ژنده پیل دمان .
فردوسی .
یکی درع پوشم ز ببر بیان
کز آب و ز آتش نیابد زیان .
فردوسی .
چو ببر بیان را به بر افکنم
بسا سرکشان را که سر افکنم .
فردوسی .
بیامد زواره گشاده میان
ازو گبر بگشاد و ببر بیان .
فردوسی .
به صید اندرون معدن ببر جویی
مگر تو خداوند ببر بیانی .
فرخی .
|| دیبای منقش را گویند و آن را در روم بافند و هر زمان به رنگی دیگر نماید. (شرفنامه ٔ منیری ). دیبای منقش رومی که هر ساعت به رنگی نماید. (آنندراج ) :
جز یک سخن از طوطی نطقم نتراود
ابلق ز دورنگی نزند ببر بیانم .
محسن تأثیر.
هزبرم ولی ز آملم اینک اینک
به تن حله ٔ داغ ببر بیانم .
طالب آملی .
پیر زال فلک ببر بیان پوش هوا
شوهر دختر رز رستم دستان ابرست .
زکی ندیم (آنندراج ).
|| چست و چالاک . (فرهنگ شعوری ورق 182 از شمس فخری ). چالاک . تیز. تند. (ناظم الاطباء).
... ادامه
1057 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
مختصات: (بَ رِ بَ) ( اِ.)
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 267
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
عربی
تعبير النمر
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "ببر" در زبان فارسی دارای قواعد و نکات نگارشی خاصی است. در زیر به برخی از این قواعد و نکات اشاره می‌کنم:

  1. نقطه‌گذاری و فاصله: در نوشتن عبارت "ببر بیان" یا جمله‌هایی که شامل این کلمه هستند، باید به فاصله‌ها و استفاده از نقطه‌ها و ویرگول‌ها توجه شود. به عنوان مثال:

    • "ببر، بیانگر قدرت و زیبایی است."
  2. نوع نوشتار: اگر "ببر" به عنوان اسم حیوان (ببر) به کار رود، باید با حروف کوچک نوشته شود. اما در صورت استفاده در عنوان یا نام خاص، می‌تواند با حروف بزرگ نوشته شود. به عنوان مثال:

    • "ببر" به عنوان اسم حیوان.
    • "ببر بیابان" به عنوان عنوان یک کتاب یا فیلم.
  3. ترکیب واژگان: اگر در حال استفاده از "ببر" در ترکیب‌های خاص (مانند اصطلاحات یا کنایه‌ها) هستید، باید دقت کنید که معانی و کاربردهای مختلف آن را بررسی کنید. مثلاً:

    • "ببر سفید" که به نوعی خاص از ببر اشاره دارد.
  4. عناوین ادبی: در شعر و نثر فارسی، ممکن است از "ببر" به عنوان نماد یا کنایه استفاده شود. برای مثال:

    • "ببر جنگل نماد وحشیت و آزادی است."
  5. قواعد صرف و نحو: در جملاتی که از "ببر" استفاده می‌شود، باید به فعل، فاعل، و مفعول نیز توجه شود تا جمله‌ به درستی ساخته شود:
    • "ببر به شکار می‌رود."
    • "این ببر بسیار بزرگ است."

با رعایت این نکات، می‌توان استفاده صحیح و موثری از کلمه "ببر" در متن‌های فارسی داشت.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. در باغ وحش، بچه‌ها excited بودند که ببر را از نزدیک ببینند و در مورد ویژگی‌های آن بشنوند.
  2. او ببر را به عنوان نماد قدرت و شجاعت در آثار هنری‌اش به کار برده است.
  3. ببرهای سفید به دلیل رنگ خاص و جذابشان، همیشه مورد توجه عکاسان طبیعت هستند.

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری