جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×
از نسخه‌ی هوش مصنوعی لام تا کام دیدن فرمایید؛ دنیای جدیدی منتظر شماست! لام تا کام هوشمند

batyāre
bethera  |

بتیاره

معنی: بتیاره . [ ب ِ رَ / رَ ] (اِ) هرچیز که مردمان آن را دشمن دارند و هر صورتی که در نظرها زشت و قبیح نماید. (برهان قاطع). هر چیز ترسناک که زشت و دلیر بر کس نماید. مهیب . چیزی که مردم آن را دشمن دارند. (صحاح الفرس ). پتیاره . هرچیز مهیب ومکروه که بی اختیار بر کسی آید خواه حادثه ٔ زمانه و خواه جانور و خواه حکم قدر و بلیه ٔ فلک . (از آنندراج ) (انجمن آرا). مکر و فریب . پتیاره . (غیاث اللغات ). چیزی که دشمنش دارند. (شرفنامه ٔ منیری ) :
نیاید ز ما با قضا چاره ای
نه سودی کند هیچ بتیاره ای .
فردوسی .
چو لطفش آمد بتیاره ٔ زمانه هاست
چو قهرش آمد اقبال آسمان هدرست .
انوری .
|| فتنه :
بد گشت چرخ با من بیچاره چون کنم
و آهنگ جنگ دارد و بتیاره چون کنم .
کسائی .
مرا چون صبر باشد در جدائی
ازین بتیاره چون یابم رهائی .
(ویس و رامین ).
مرا مادر درین بتیاره افکند
که بر رامین دلم را کرد خرسند.
(ویس و رامین ).
میان این دو بتیاره بماندم
ز دو بتیاره بیچاره بماندم .
(ویس و رامین ).
گردش افلاک با بتیاره ٔ حکمش خجل
صورت تقدیر در آئینه ٔ حکمش عیان .
سید ذوالفقار شروانی .
|| غول بیابانی . دیو. (برهان قاطع). دیو بزرگ . دیو فریب دهنده . (از فرهنگ شعوری ). دیو. (غیاث اللغات ) :
جهانی بر آن جنگ نظاره بود
که آن اژدها جنگ بتیاره بود.
فردوسی .
|| زشت . جادو. (یادداشت مؤلف ) : بوالمؤید اندر کتاب گرشاسب گوید که چون خسرو به آذربادگان رفت و رستم دستان با وی و آن تاریکی و بتیاره دیوان به فر ایزد تعالی بدید. (از تاریخ سیستان ).
پیر و زال نفس اماره
سر به زنجیر دیو بتیاره .
شیخ الاسلام بهائی افندی .
|| افسون . فریب . (غیاث اللغات ). || یکی از دو خانه ٔ هریک از خمسه ٔ متحیره که آن خانه با آن کوکب ناموافق باشد. وبال . بطیارج . (یادداشت مؤلف از التفهیم ). و رجوع به پتیاره شود.
... ادامه
649 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (صفت)
مختصات:
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 618
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
bethera
ترکی
batiare
فرانسوی
batiaré
آلمانی
batiare
اسپانیایی
batiaré
ایتالیایی
batiare
عربی
بيثيا
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "بتیاره" به نظر می‌رسد که می‌خواهد به واژه‌ای اشاره کند که به نوعی با "بت" یا "تیاره" در ارتباط باشد. اما در زبان فارسی، این واژه به‌طور خاص شناخته شده نیست و به نظر می‌رسد ممکن است اشتباه تایپی باشد یا به واژهی خاصی اشاره نکند.

اگر منظور خاصی دارید و یا می‌خواهید به موضوعی خاص بپردازید، لطفا بیشتر توضیح دهید تا بتوانم بهتر کمک کنم. اگر به دنبال قواعد نگارشی برای یک کلمه خاص هستید، لطفا آن کلمه را به وضوح بیان کنید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. به دلیل بارش باران شدید، بتیاره‌های درختان در پارک به زیبایی درخشیدند.
  2. در روزهای سرد زمستان، بتیاره‌های برف روی زمین به شکل زیبایی نشسته‌اند.
  3. وقتی به طبیعت نگاه می‌کنم، بتیاره‌های گل‌ها روح من را شاد می‌کنند.

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری