جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

'ašhab
ashhab  |

اشهب

معنی: اشهب . [ اَ هََ ] (اِخ ) ابن رمیلة، فرزند ثوربن ابی حارثةبن عبدالمدان بن جندل بن نهشل بن دارم بن عمروبن تمیم . و رمیله مادر او یکی از کنیزکان جندل بن مالک بن ربعی نهشلی بشمار میرفت و در عصر جاهلیت ثور او را بزنی گرفت . از وی چهار فرزند متولد شد که عبارت بودنداز: رباب و حجباء و سویط و اشهب . و این برادران در عرب از لحاظ زبان آوری و توانایی و بزرگ منشی شهرتی بسزا داشتند و اسلام را درک کردند و به اسلام گرویدند و آنگاه ثروت آنان فزونی یافت و بسی ارجمند شدند چنانکه هرگاه بر آبی وارد میشدند دیگران را از ورود بدان منع میکردند. پس از چندی آنها بر آبی فرودآمدند و یکی از افراد خاندان قطن بن نهشل بنام بشرین صبیح مکنی به ابوبذال شتر خود را به آن آب برد، و رباب بن رمیله او را با عصا آنچنان بزد که سرش زخمی شد و در نتیجه میان دو خاندان رمیلة و قطن پیکاری درگرفت و آنگاه اشهب بن رمیله میان آنان صلح برقرار کرد و برادر خویش رباب بن رمیله را به آنان سپرد و مضروب را به قبیله ٔخود آورد ولی دیری نگذشت که مضروب بمرد و پس از مجادله ٔ بسیار اشهب راضی شد برادر وی را بقصاص بکشند، از اینرو پدر مقتول بنام خزیمه گردن رباب را بزد و پس از چندی اشهب سخت پشیمان شد و در رثای برادر گفت :
اء عینی ّ قلت عبرة من اخیکما
بأن ْ تسهر اللیل التمام و تجزعا
و باکیة تبکی رباباً و فائل
جزی اﷲ خیراً ما اعف و امنعا
و قدلامنی قوم و نفسی تلومنی
بما فال رایی فی رباب و ضیّعا
فلو کان قلبی من حدید اذابه
و لو کان من صم الصفا لتصدعا.
(از الاصابة ج 1 ص 110).
و رجوع به معجم الشعراء مرزبانی (حرف ز) و بلوغ الارب ج 3 و عقدالفرید ج 1 ص 82 و ج 6 ص 209 و 210 و الموشح صص 125 - 166 و البیان و التبیین ج 3 ص 254 و 136 و 47 شود.
... ادامه
625 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (صفت) [عربی] [قدیمی]
مختصات: (اَ هَ) [ ع . ] (اِ.)
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 308
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
ashhab
ترکی
aşhab
فرانسوی
ashhab
آلمانی
ashhab
اسپانیایی
ashhab
ایتالیایی
ashhab
عربی
أشاب
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "اشهب" در زبان فارسی به معنای "رنگی شبیه به خاکستری" و یا "دارای رنگ خاکستری" است. این کلمه به‌طور خاص برای توصیف رنگ هایی که به نوعی خنثی و یا تیره هستند، به کار می‌رود.

در مورد قواعد نگارشی و استفاده از این کلمه، مهم است به نکات زیر توجه کنید:

  1. نحوه نوشتار: کلمه "اشهب" به همین شکل و بدون هیچ تغییراتی نوشته می‌شود. این کلمه یک اسم خاص است و در جمله‌ها به عنوان اسم می‌آید.

  2. نحوه تلفظ: تلفظ صحیح این کلمه به صورت "اَشهب" با تأکید بر حرف "ش" است.

  3. قواعد دستوری:

    • این کلمه معمولاً به عنوان صفت به کار می‌رود و می‌تواند برای توصیف اسم دیگری استفاده شود، مثلاً: "گربه‌ای اشهب" یا "گوشتی اشهب".
    • همچنین می‌توان در ساختارهای مختلف جمله از آن استفاده کرد، مثلاً: "رنگ لباس او اشهب بود".
  4. استفاده‌های مجازی: در برخی از متون ادبی، "اشهب" می‌تواند به صورت مجازی هم به کار رود و به معنای رنگ و حالتی خاص از نظر عاطفی یا زیبایی‌شناسی اشاره کند.

با توجه به این نکات، می‌توانید به‌درستی از کلمه "اشهب" در نوشتار خود استفاده کنید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. اسب اشهب با سرعت زیادی در پیست مسابقه می‌دوید و توجه همه تماشاگران را جلب کرده بود.
  2. در دل کوهستان، درختان به رنگ اشهب در پاییز زیبا از دور نمایان شدند.
  3. در خواب دیدم که موجودی اشهب رنگ به سمت من می‌آید و پیام خوشی برایم دارد.

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری