جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: اصلاح کردن . [ اِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) مرمت کردن و تعمیر نمودن . (ناظم الاطباء). اشداء. تعمیر کردن بنا. هید. تهیید. (منتهی الارب ). || جامه ٔ کهنه را وصله کردن . || تصحیح کردن عبارت . درست کردن مطلب . تهذیب کردن . مهذب کردن . || آشتی کردن . با هم بکنار آمدن . تراضی کردن .از یکدیگر راضی شدن . || اصلاح کردن میان قوم ؛ آشتی دادن آنان را. شعم . (منتهی الارب ). || نظام و ترتیب دادن . نظم و نسق دادن امور. بسامان کردن کارها. درست کردن . بسامان آوردن : سر سوار بزرگی که دست جاهش کرد به تازیانه ٔ حشمت زمانه را اصلاح . مسعودسعد. || آسوده خاطر کردن کسی را. رفع کردن پریشانی حال کسی . الاَّم . اِعراب . (منتهی الارب ) : مشکل است اصلاح کردن خاطر رنجیده را. صائب (از آنندراج ). مکن رقمزده ٔ کلک صنع را اصلاح که خط ساخته بی بهره باشد از تحسین . ؟ (از آنندراج ). || اصلاح کردن ، بمعنی ستردن موی ، مصطلح مزیّنان است . (از آنندراج ). کم کردن موی سر و صورت . مثال : دیروز دلاک آمد ریشم را اصلاح کرد. (فرهنگ نظام ). در بیشتر شهرهای ایران در تداول فارسی زبانان ، ریش و موی را پیراستن . یا زدن و تراشیدن موی سر و ریش و بروت یا کوتاه کردن آنها : بسعی ماشطه اصلاح زشت نتوان کرد چنانکه شاهدی از روی خوب نتوان سود. سعدی (طیبات ). improve, reclaim, modify, correct, rectify, alter, amend, accommodate, revise, remedy, accord, ameliorate, dulcify, emend, meliorate, right, to correct تحسن، حسن، طور، جود، اغتنم، استفاد، حسن إستغلال، دخل تحسينات، جمل بهتر کردن، بهبودی دادن، پیشرفت کردن، بهبودی یافتن، اصلاحات کردن، اصلاح شدن، مجددا ادعا کردن، خیش زدن، خیش کشیدن، زمین بایر را دایر کردن، تغییر دادن، تعدیل کردن، پیراستن، تصحیح کردن، صحیح کردن، تادیب کردن، برطرف کردن، یکسو کردن، جبران کردن، عوض کردن، دگرگون شدن، تغییر یافتن، دگرگون کردن، ترمیم کردن، جا دادن، همساز کردن، وفق دادن با، منزل دادن، تطبیق نمودن، تجدید نظر کردن، اصلاح نمودن، دوباره چاپ کردن، حک و اصلاح کردن، تفتیش کردن، درمان کردن، تعمیر کردن، وفق دادن، اشتی دادن، تصفیه کردن، قبول کردن، جور درامدن، بهتر شدن، چاره کردن، شیرین کردن، ملایم کردن، درست کردن، غلط گیری کردن، بهبود یافتن، ترقی دادن، درست شدن، دفع ستم کردن از، قائم نگاداشتن، توافق، پیمان، سازش، موافقت
تحسن|حسن , طور , جود , اغتنم , استفاد , حسن إستغلال , دخل تحسينات , جمل
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "اصلاح کردن" یک فعل ترکیبی در زبان فارسی است که به معنی بهبود بخشیدن یا تغییر دادن چیزی به منظور رفع نواقص یا بهینهسازی آن به کار میرود. در ادامه به برخی از نکات نگارشی و قواعد مربوط به این کلمه اشاره میکنم:
تلفظ و املاء: واژه "اصلاح" به صورت "اصلاح" نوشته میشود و کلمه "کردن" به عنوان فعل کمکی در این ترکیب قرار میگیرد. دقت کنید که این ترکیب به صورت "اصلاح کردن" نوشته میشود و نباید از "اصلاح نمودن" استفاده کنید.
زمان فعل: بسته به زمان مورد نظر، فعل "کردن" میتواند به اشکال مختلف صرف شود؛ مثلاً "اصلاح کردم" (گذشته)، "اصلاح میکنم" (حال)، "اصلاح خواهیم کرد" (آینده).
مضاف و مضافالیه: در جملات، به دنبال "اصلاح کردن" میتوان یک مضافالیه قرار داد. مثلاً "اصلاح کردن سیستم" یا "اصلاح کردن متن".
مفاهیم مرتبط: واژه "اصلاح" خود میتواند به تنهایی به عنوان اسم استفاده شود؛ به عنوان مثال: "اصلاح در ساختار سازمان".
کاربرد در جملات: کلمه "اصلاح کردن" معمولاً در جملات به صورت عمل یا فرآیند انجام میگیرد. مثلاً: "ما باید روشهای خود را اصلاح کنیم."
نکات نگارشی:
در نوشتار رسمی و علمی سعی کنید از فعلهای دقیق و مشخص استفاده کنید تا مفهوم به خوبی منتقل شود.
به رعایت قواعد فاصلهگذاری و همچنین نگارش صحیح حروف اضافه توجه داشته باشید.
به طور کلی، "اصلاح کردن" یک کلمه مهم و پرکاربرد در زبان فارسی است که در زمینههای مختلف مانند مدیریت، آموزش، و اجتماعی میتواند مورد استفاده قرار گیرد.
لغتنامه دهخدا
واژگان مرتبط: بهتر کردن، بهبودی دادن، پیشرفت کردن، بهبودی یافتن، اصلاحات کردن، اصلاح شدن، مجددا ادعا کردن، خیش زدن، خیش کشیدن، زمین بایر را دایر کردن، تغییر دادن، تعدیل کردن، پیراستن، تصحیح کردن، صحیح کردن، تادیب کردن، برطرف کردن، یکسو کردن، جبران کردن، عوض کردن، دگرگون شدن، تغییر یافتن، دگرگون کردن، ترمیم کردن، جا دادن، همساز کردن، وفق دادن با، منزل دادن، تطبیق نمودن، تجدید نظر کردن، اصلاح نمودن، دوباره چاپ کردن، حک و اصلاح کردن، تفتیش کردن، درمان کردن، تعمیر کردن، وفق دادن، اشتی دادن، تصفیه کردن، قبول کردن، جور درامدن، بهتر شدن، چاره کردن، شیرین کردن، ملایم کردن، درست کردن، غلط گیری کردن، بهبود یافتن، ترقی دادن، درست شدن، دفع ستم کردن از، قائم نگاداشتن، توافق، پیمان، سازش، موافقت
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر