جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

'asil
original  |

اصیل

معنی: اصیل . [ اَ ] (ع ص ) صاحب اصل بمعنی صاحب نسب ، ای کسی که آبا و اجداد او شریف و نجیب باشند. (غیاث ). آنکه دارای اصل است . (از اقرب الموارد) (آنندراج ). خداوند اصل و حسب و نسب و بزرگ . (مقدمه ٔ لغت میرسیدشریف جرجانی ص 3). صاحب اصل . صاحب نسب . (منتهی الارب ). گهری . گوهری . بانژاد. باپروز. عریق . گرامی نژاد. نژاده . بااصل .اصلمند. نیک نژاد. (تفلیسی ). رمیز. (منتهی الارب ). نجیب . کسی که دارای نسب بزرگ باشد. چیزی یا کسی بااصل و بزرگ . (مؤیدالفضلا). بیخ آور. خداوند نسبت نیکو. پاک گهر. نژاده . باگهر: اگر نه آن بودی که مردی بزرگ زاده و اصیل بود و از راه دور آمده بود بفرمودمی تا همان زمان او را هلاک کردند. (تاریخ بخارا) :
همیشه قاعده ٔ ملک کردگار جلیل
ممهد است بشمشیر شهریاراصیل .
عبدالواسع جبلی .
|| هر چیز محکم و استوار و بیخدار.(از منتهی الارب ) (آنندراج ). || محکم رای . (از اقرب الموارد). صاحب رای محکم . (از منتهی الارب ).
- رای اصیل ؛ رای استوار و محکم :
کرده ای هیچ توشه ای ره را
نیک بنگر یکی به رای اصیل .
ناصرخسرو.
|| خلیفه ٔ ثابت رای از سرداری . (منتهی الارب ) (آنندراج ). العاقب الثابت الرأی . (تاج العروس ). || مجد اصیل ؛ ذواصالة. || ابن عباد گوید: شر اصیل ؛ ای شدید. || در اساس آمده است که : گویند نخل در سرزمین ما اصیل است ؛ یعنی در آن پایدار و باقی است و از بین نمی رود. (از تاج العروس ). || (اِ) آخر روز. (منتهی الارب ). وقت مابعد عصر تا غروب . (از اقرب الموارد). ج ، اُصُل ، اُصلان ، آصال ، اَصائل . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ). شبانگاه و وقت خفتن است و... جوهری گفته است تا نماز شام . (شمع قاموس ): بُکرةً و اَصیلاً؛ بامداد و شبانگاه . (قرآن 48 / 9). شبانگاه . (غیاث ) (آنندراج ) (مقدمه ٔ لغت میرسیدشریف جرجانی ) (ترجمان ترتیب عادل ص 13). شامگاه . آفتاب زرد تا پسین . نزدیک به فروشدن آفتاب . پس از نماز دیگر. وقت فاصل بین عصر و مغرب . بعد از عصر تا فرورفتن آفتاب . شبانگاه ، و آن بعد از وقت عصر تا وقت فرورفتن آفتاب است . (مؤیدالفضلا). ایوار. خلاف غدوة. خلاف بکرة. ج ، آصال : بالغدو و الآصال ؛ به بامداد و شبانگاه . (قرآن 205/7 و 15/13 و 36/24). و رجوع به آصال شود. صاغانی گفته است : اصیل بمعنی وقت بر آصال جمع بسته شود، چون افیل و آفال . (از تاج العروس ). || هلاک و موت . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
... ادامه
793 | 0
مترادف: 1- پاكنژاد، شرافتمند، شريف، نجيب، نژاده 2- مستند 3- اصلي
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (صفت) [عربی]
مختصات: ( اَ ) [ ع . ]
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: صفت
آواشناسی: 'asil
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 131
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
original | noble , pure , pure-bred , thoroughbred , genteel , highborn , highbred , unfeigned , wellborn , ingenuous , blue-blooded
ترکی
orijinal
فرانسوی
original
آلمانی
original
اسپانیایی
original
ایتالیایی
originale
عربی
إبداعي
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "اصیل" در زبان فارسی به معنای اصل، ریشه‌دار و با اعتبار است. در نگارش و استفاده از این کلمه، چند نکته و قاعده مهم وجود دارد:

  1. نحوه نوشتن: کلمه "اصیل" به صورت صحیح باید با تمامی حروف آن و بدون اشتباه نگاشته شود.

  2. نقطه‌گذاری: اگر "اصیل" در جملات به کار رود، باید توجه داشته باشید که جملات به صورت صحیح و منسجم نوشته شوند. مثال:

    • "این محصول از یک برند اصیل است."
    • "ما به تاریخ و فرهنگ اصیل خود افتخار می‌کنیم."
  3. جنس و تعداد: این کلمه به صورت مفرد و برای هر دو جنس به کار می‌رود. برای جمع آن می‌توان از "اصیل‌ها" یا "اصالت‌ها" استفاده کرد.

  4. هم‌نشینی با سایر کلمات: توجه کنید که "اصیل" می‌تواند با صفات و قیدهای مختلفی همراه شود. مطمئن شوید که هم‌نشینی کلمات معنا و مفهوم مناسبی را ایجاد کند. برای مثال:

    • "فرهنگ اصیل ایرانی"
    • "زندگی اصیل و سنتی"
  5. استفاده در عبارات و اصطلاحات: "اصیل" در فرهنگ و ادبیات فارسی به مفاهیمی نظیر "اصالت" و "هویت" نیز مرتبط است. از این رو می‌تواند در عبارات مختلف به کار رود:
    • "موسیقی اصیل"
    • "هنر اصیل"

با رعایت این نکات می‌توانید از کلمه "اصیل" به صورت صحیح و موثر در نگارش خود استفاده کنید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "اصیل" در جمله آورده‌ام:

  1. این تابلو نقاشی یک اثر اصیل از هنرمند مشهور است.
  2. خانواده‌اش ریشه‌دار و اصیل هستند و تاریخچه‌ی طولانی در این شهر دارند.
  3. او به فرهنگ و آداب و رسوم اصیل خود افتخار می‌کند.
  4. این اثر فرهنگی نمایانگر هنر اصیل مردم این منطقه است.
  5. عطر این گل یادآور لحظات اصیل و زیبا از دوران کودکی‌ام است.

اگر به مثال‌های بیشتری نیاز دارید، خوشحال می‌شوم که کمک کنم!


500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری