جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: اعضاد. [ اِ ] (ع مص ) بچپ و راست رفتن تیر. یقال : رمی فاعضد. (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). بچپ و راست رفتن تیر. (آنندراج ). براست و چپ رفتن تیر. تَعضید. (از اقرب الموارد). || خاک نمناک باران به عضد رسیدن ، یقال : اعضد المطر؛ بلغ ثراه العضد. (از اقرب الموارد). member عضو، عضو في جماعة، عضو في جسد كيد، طرف معادلة، القضيب ذكر الرجل، جزء من العائلة، عضو لجنة üyeler membres mitglieder miembros membri
عضو|عضو في جماعة , عضو في جسد كيد , طرف معادلة , القضيب ذكر الرجل , جزء من العائلة , عضو لجنة
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
واژه "اعضاد" به معنای "اعضا" نوعی خطای نگارشی است. واژه صحیح "اعضا" است که به معانی بخشی از یک کل یا واحد اشاره دارد. در فارسی، این کلمه به صورت جمع و مفرد به کار میرود، ولی برای جمع به صورت "اعضا" باقی میماند.
برای بهبود نگارش و قواعد فارسی، نکات زیر را در نظر داشته باشید:
استفاده از واژههای صحیح: همواره از واژههای درست و معتبر استفاده کنید؛ به ویژه در مورد واژههای علمی یا تخصصی.
توجه به جمع و مفرد: هنگام اشاره به چند عضو، از "اعضا" استفاده شود، نه "اعضاد".
قوانین نگارشی: رعایت قواعد نگارشی مانند فاصلهگذاری صحیح، استفاده از نقطه و کاما، و رعایت ساختار جملات.
خوانایی متن: اطمینان حاصل کنید که متن شما برای خواننده واضح و قابل فهم است.
اگر سؤال دیگری دارید یا نیاز به اطلاعات بیشتری درباره واژه یا موضوع خاصی دارید، خوشحال میشوم کمک کنم.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
اعضای خانواده همیشه در کنار همدیگر حمایت میکنند و لحظات خوشی را به اشتراک میگذارند.
در این سازمان، اعضا بهصورت مرتب برای بهبود عملکرد گروه جلسات برگزار میکنند.
اعضای تیم ورزشی با تلاش و تلاش مستمر، برای کسب موفقیت در مسابقات آماده میشوند.
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر