جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: اعقاب . [ اِ ] (ع مص ) بنوبت سوار شدن یکدیگر. بنوبت برنشستن با کسی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). بنوبت سوار شدن یکدیگر. (آنندراج ). نوبت گذاشتن در سوار شدن با کسی . (از اقرب الموارد). نوبت کردن . (تاج المصادر بیهقی ). || پاداش دادن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (ترجمان القرآن عادل بن علی ) (تاج المصادر بیهقی ). جزای نیک دادن . فان العرب تقول : اعقبت الرجل ؛ جازیته بخیر و عاقبته ؛ جازیته بشر، فاطلق علی الجزاء بالخیر عاقبة و علی الجزاء بالشر عقاب . (از اقرب الموارد). || مردن و خلیفه گذاشتن پسر را. (منتهی الارب )(آنندراج ) (ناظم الاطباء). درگذشتن و خلیفه بجای گذاشتن یعنی فرزند باقی گذاشتن : اعقب فلان ؛ مات و خلف عقباً، ای ولداً. (از اقرب الموارد). فرزند واگذاشتن . (تاج المصادر بیهقی ). || دیگ عاریتی با عقبه بازدادن . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). بازپس دادن عاریه گیر دیگ عاریتی را با عقبه . (از اقرب الموارد). || حق خود و بدل چیزی از کسی گرفتن و خبر بدو رسانیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). خبر بدو(کسی ) رسانیدن . (آنندراج ). || نیابت کسی نمودن بعد وی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || «و العرب تعقب و تعاقب بین الفاء و الثاء مثل جدف و جدث ». (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || بازگردیدن دیوانگی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). دیوانگی کسی در اوقاتی برگشتن : اعقب فلاناً الطائف ؛ کان الجنون یعاوده فی اوقات . یقال : اکل اکلة اعقبته سقماً؛ ای اورثته ». (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ). || از پی درآمدن . (آنندراج ). از پی درآوردن . (ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ) (تاج المصادر بیهقی ). || در پی داشتن . (آنندراج ). || برآمدن ستاره بعد غروب ستاره . || عقاب ساختن در نورد چاه . || از پی خود جانشین کردن فرزند و رفتن : ذهب فلان فاعقبه ابنه ؛ اذا خلفه . (منتهی الارب ). بازماندگان، خانواده، خويشان، دودمان، سلاله، طايفه، قبيله، قوم posterity, lineage, breed, the descendants الأجيال القادمة، نسل، الذرية، أجيال المستقبل، عقب kartallar aigles adler águilas aquile اولاد، ایندگان، اخلاف، زادگان، اصل و نسب، اجداد، سطربندی، سطر شماری، گونه، جنس، نوع
الأجيال القادمة|نسل , الذرية , أجيال المستقبل , عقب
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "اعقاب" به معنی نسلها یا فرزندان افرادی است که در گذشته زندگی میکردهاند، و در دایره واژگان فارسی بهکار میرود. برای استفاده صحیح از این واژه و نگارش درست آن، نکات زیر را مد نظر قرار دهید:
تلفظ صحیح: کلمه "اعقاب" به صورت /ʔæqʊːb/ تلفظ میشود.
مفرد و جمع: این کلمه به صورت جمع به کار میرود و معادل مفرد آن "عقاب" نیست، بلکه "عقاب" به معنای پرندهای بزرگ و شکارچی است.
خودداری از اشتباهات نگارشی: در هنگام نگارش، حتماً توجه کنید که "اعقاب" به صورت صحیح و بدون هیچ گونه انحرافی نوشته شود.
نقش در جملات: "اعقاب" معمولاً به عنوان اسم و به عنوان فاعل یا مفعول در جملات به کار میرود. مثلاً:
"اعقاب آن شخصیت بزرگ، در مسیر او گام برداشتند."
استفاده در متون رسمی و ادبی: به دلیل بار معنایی و استفاده در متون تاریخی و ادبی، "اعقاب" میتواند برای اشاره به نسلهای آینده و تأثیرات گذشته بر آنها کاربرد داشته باشد.
توجه به این نکات میتواند به بهبود نگارش و فهم معنای کلمه "اعقاب" کمک کند.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در اینجا چند مثال از کلمه "اعقاب" در جمله آورده شده است:
اعقاب در آسمان به آرامی پرواز میکنند و به دنبال طعمههای خود میگردند.
این ناحیه به دلیل وجود اعقاب بزرگ و زیبا، محل محبوب عکاسان طبیعی است.
ما در سفرمان به کوهها، چندین اعقاب را دیدیم که در حال شکار بودند.
اعقاب با چشمان تیزبین خود، به راحتی میتوانند شکار را از فاصله دور شناسایی کنند.
در ادبیات فارسی، اعقاب نمادی از قدرت و آزادی است.
امیدوارم که این جملات برای شما مفید بوده باشد!
لغتنامه دهخدا
واژگان مرتبط: اولاد، ایندگان، اخلاف، زادگان، اصل و نسب، اجداد، سطربندی، سطر شماری، گونه، جنس، نوع