جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: اعقاب . [ اَ ] (ع اِ) پس ماندگان و پس آیندگان و پسران و اولاد. ج ِ عقب . (غیاث اللغات ). ج ِ عَقِب . (ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ). ج ِ عَقِب ، بمعنی پسر و پسر پسر. و منه : لانردهم علی اعقابهم ؛ ای الی حالتهم الاولی . (منتهی الارب ). فرزندان که پس پدر باشند. فرزندانی از پس پدر و مادر مانده . (یادداشت بخط مؤلف ). اولاد و اولاد اولاد. (ناظم الاطباء) : اخلاف ما [ مسعود ] بجانب عراق ... مشغول گردیم و وی [ محمد ] بغزنین ... تا... طریقی که پدران ما بر آن رفته اند نگاه داشته آید که برکات آن اعقاب را باقی ماند. (تاریخ بیهقی ). پس از عهد بگویی [ حصیری ] خان را که چون کار بدین نیکویی برفت و برکات این اعقاب را خواهد بود. (تاریخ بیهقی ص 212). هزار قصر چو ایوان بنا کنی در هند هزار شاه چو کسری بگیری از اعقاب . مسعودسعد. اولاد و اعقاب الیاس بعد از آن صحیفه ٔ اعقاب برخواندند. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 291). اعقاب و اولاد او و آنکس که در دیار هند بصدر ملک و معرض حکم باشد بر این قضیت میرود. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 293). لاجرم حق تعالی آن مساعی حمیده سبب ثبات دولت او و اعقاب او گردانید. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 29). || ج ِ عَقِب ، پاشنه ها. (زمخشری ). ج ِعَقِب بمعنی ... پاشنه . (منتهی الارب ). ج ِ عَقِب و عَقب ، بمعنی پاشنه ٔ پا. (از اقرب الموارد) (از آنندراج ). و رجوع به عَقِب و عَقب شود. بازماندگان، خانواده، خويشان، دودمان، سلاله، طايفه، قبيله، قوم posterity, lineage, breed, the descendants الأجيال القادمة، نسل، الذرية، أجيال المستقبل، عقب kartallar aigles adler águilas aquile اولاد، ایندگان، اخلاف، زادگان، اصل و نسب، اجداد، سطربندی، سطر شماری، گونه، جنس، نوع
الأجيال القادمة|نسل , الذرية , أجيال المستقبل , عقب
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "اعقاب" به معنی نسلها یا فرزندان افرادی است که در گذشته زندگی میکردهاند، و در دایره واژگان فارسی بهکار میرود. برای استفاده صحیح از این واژه و نگارش درست آن، نکات زیر را مد نظر قرار دهید:
تلفظ صحیح: کلمه "اعقاب" به صورت /ʔæqʊːb/ تلفظ میشود.
مفرد و جمع: این کلمه به صورت جمع به کار میرود و معادل مفرد آن "عقاب" نیست، بلکه "عقاب" به معنای پرندهای بزرگ و شکارچی است.
خودداری از اشتباهات نگارشی: در هنگام نگارش، حتماً توجه کنید که "اعقاب" به صورت صحیح و بدون هیچ گونه انحرافی نوشته شود.
نقش در جملات: "اعقاب" معمولاً به عنوان اسم و به عنوان فاعل یا مفعول در جملات به کار میرود. مثلاً:
"اعقاب آن شخصیت بزرگ، در مسیر او گام برداشتند."
استفاده در متون رسمی و ادبی: به دلیل بار معنایی و استفاده در متون تاریخی و ادبی، "اعقاب" میتواند برای اشاره به نسلهای آینده و تأثیرات گذشته بر آنها کاربرد داشته باشد.
توجه به این نکات میتواند به بهبود نگارش و فهم معنای کلمه "اعقاب" کمک کند.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در اینجا چند مثال از کلمه "اعقاب" در جمله آورده شده است:
اعقاب در آسمان به آرامی پرواز میکنند و به دنبال طعمههای خود میگردند.
این ناحیه به دلیل وجود اعقاب بزرگ و زیبا، محل محبوب عکاسان طبیعی است.
ما در سفرمان به کوهها، چندین اعقاب را دیدیم که در حال شکار بودند.
اعقاب با چشمان تیزبین خود، به راحتی میتوانند شکار را از فاصله دور شناسایی کنند.
در ادبیات فارسی، اعقاب نمادی از قدرت و آزادی است.
امیدوارم که این جملات برای شما مفید بوده باشد!
لغتنامه دهخدا
واژگان مرتبط: اولاد، ایندگان، اخلاف، زادگان، اصل و نسب، اجداد، سطربندی، سطر شماری، گونه، جنس، نوع
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر