جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: اقدام . [ اِ ] (ع مص ) پیش درآمدن .(از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). پیش رفتن در کاری . (غیاث اللغات ). || دلیری نمودن .(ناظم الاطباء) (از آنندراج ) (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). شجاعت کردن . (اقرب الموارد). || دلیر کردن کسی را. (ناظم الاطباء) (آنندراج ). دلیر گردانیدن کسی را. (منتهی الارب ). || پیش فرستادن . (از ناظم الاطباء) (آنندراج ) (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || بسیار پیشی کردن . (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (اقرب الموارد). || سوگندخورانیدن . (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || سوگند خوردن . (اقرب الموارد). || شروع کردن در ایجاد عقد و آغاز کردن در احداث آن . (از تعریفات سیدجرجانی ). || خوشنود شدن : اقدام علی العیب ؛ رضی به . (از اقرب الموارد). || شجاعت و دلیری و جرأت و جسارت و گستاخی و دلاوری . || ثبات و پایداری . || جهد و کوشش و سعی . || اشتغال . || در تداول ، پیش رفتگی . (ناظم الاطباء). - اقدام کردن ؛ شروع کردن . پرداختن . پیشی گرفتن در کاری . - اقدام نمودن ؛ تعجیل کردن و شتاب کردن . (ناظم الاطباء) : حکما گویند بر سه کار اقدام ننماید مگر نادانی ... (کلیله و دمنه ). حاشا که ذات شریف که مصدر افاضت و خیرات است بر حرکتی که موجب تشنیع تواند بود اقدام نماید. (سندبادنامه ). رفتار، عمل، مبادرت action, measure, move, proceeding, ploy, beginning, emprise عمل، تصرف، نشاط، تأثير، سلوك، مبادرة، الأداء، معركة، احداث الرواية، نائب، دعوى قضائية ب، تشكل الأثر الأدبي، فعل aksiyon action aktion acción azione کنش، بازی، حرکت، اندازه، مقیاس، میزان، مقدار، پیمانه، نقل مکان، جنبش، تکان، تغییر مکان، پیشرفت، روند، جریان عمل، تمجید، امر، کار، وجد، شروع، ابتدا، اغاز، سر، خاستگاه، عمل متهورانه و ابتکاری
عمل|تصرف , نشاط , تأثير , سلوك , مبادرة , الأداء , معركة , احداث الرواية , نائب , دعوى قضائية ب , تشكل الأثر الأدبي , فعل
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "اقدام" در زبان فارسی به معنای عمل یا اقدام به کاری است و در متون مختلف به کار میرود. در اینجا به برخی از قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره میکنم:
نوع و جایگاه کلمه: "اقدام" نام noun (اسم) است و میتواند به عنوان فاعل یا مفعول در جمله به کار رود. مثلاً:
فاعل: "اقدام او بینظیر بود."
مفعول: "او اقدام شجاعانهای کرد."
ترکیب با دیگر کلمات: کلمه "اقدام" معمولاً با صفات و قیدهای مختلف ترکیب میشود. به عنوان مثال:
"اقدام فوری"
"اقدام مؤثر"
قیدها و صفتها: برای توصیف اقدام میتوان از قیدها و صفات استفاده کرد. به عنوان مثال:
"اقدام مؤثر و سریع"
"اقدام صحیح"
استفاده در جملات پرسشی: میتوان کلمه "اقدام" را در جملات پرسشی نیز به کار برد:
"چه اقداماتی برای بهبود وضعیت اقتصادی لازم است؟"
نکات نگارشی: در نوشتن متن، باید به صحت املایی کلمه "اقدام" توجه داشت و همچنین از استفاده نادرست آن در جملات خودداری کرد.
مفاهیم مرتبط: ممکن است از این کلمه در زمینههای مختلف مانند سیاست، مدیریت و اجتماع استفاده شود؛ بنابراین مهم است که مفهوم دقیق آن در هر زمینه مشخص شود.
با رعایت این نکات، میتوان از کلمه "اقدام" به شکلی صحیح و موثر در متون فارسی استفاده کرد.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در اینجا چند مثال از کلمه "اقدام" در جملات مختلف آوردهام:
برای بهبود محیط زیست، لازم است همه ما اقداماتی انجام دهیم.
شورای شهر تصمیم به اقدام برای توسعه فضاهای سبز گرفت.
اقدام به موقع او باعث نجات جان بسیاری از افراد شد.
در برابر چالشها، تلاش و اقدام مؤثر بسیار اهمیت دارد.
این پروژه نیازمند اقدام جدی از سوی دولت است.
اگر به مثالهای بیشتری نیاز دارید یا به موضوع خاصی اشاره دارید، بفرمایید!
لغتنامه دهخدا
واژگان مرتبط: کنش، بازی، حرکت، اندازه، مقیاس، میزان، مقدار، پیمانه، نقل مکان، جنبش، تکان، تغییر مکان، پیشرفت، روند، جریان عمل، تمجید، امر، کار، وجد، شروع، ابتدا، اغاز، سر، خاستگاه، عمل متهورانه و ابتکاری
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر