جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

'amānat
trust  |

امانت

معنی: امانت . [ اَ ن َ ] (ع مص ، اِمص ) راستی . ضد خیانت . (منتهی الارب )(از اقرب الموارد) (آنندراج ). استواری در راستی . درستکاری . اخلاص و صداقت . امینی . (ناظم الاطباء). امین بودن . (فرهنگ فارسی معین ). امانت یعنی قرار دادن و بجا آوردن مقتضای عدالت در اوقات معین آن و این یکی ازصفات خدای تعالی است . (قاموس کتاب مقدس ) : کار وی صاحب دیوانیست که هم کفایت دارد و هم امانت . (تاریخ بیهقی ). امیر وی را بنواخت و نیکویی گفت و براستی و امانت بستود. (تاریخ بیهقی ). در شغلهای خاصه ٔ این پادشاه شروع کرد و کفایتها نمود و امانتها. (تاریخ بیهقی ). وفور امانت تو مقرر است . (کلیله و دمنه ).اهلیت این امانت و محرمیت او این اسرار را محقق گشت . (کلیله و دمنه ). آثار امانت و صیانت او در تقلد آن اشغال و توکل آن اعمال ظاهر شده . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ). امیر ناصرالدین را از کفایت و درایت و امانت و دیانت او نبذی معلوم شد. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ). ترا همچنین فضل است و دیانت و تقوی و امانت . (گلستان ).
برخیز تا بعهد امانت وفا کنیم
تقصیرهای رفته بخدمت قضا کنیم .
سعدی .
و رجوع به امانة شود. || (اِ) ودیعه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین ). هر چیزی که برای نگاه داشتن بکسی سپرند. (از ناظم الاطباء) (از فرهنگ فارسی معین ). و از این معنی است آنچه گویند: المجلس بالامانة که اشاره است بعدم اعادت آنچه در مجلس گذشته است . (منتهی الارب ). فرق ودیعه با امانت این است که ودیعه نگاهداری شی ٔ است بقصد، و امانت چیزی است که بدون قصد بدست آید مانند آنکه باد لباسی را بدرون اطاق افکند، و نیز ودیعت بری از ضمان است اگر موافقت شده باشد، اما امانت بری از آن نیست تا آنگاه که بصاحبش برسانند. (از کشاف اصطلاحات الفنون ، ذیل ودیعه ) : من که بونصرم امانت نگاهداشتم و برفتم و با امیر بگفتم و درخواستم که باید پوشیده بماند و نماند. (تاریخ بیهقی ). هیچ چیزی ندارد از صامت وناطق در ملک خود و امانت بدست کسی نیست . (تاریخ بیهقی ).
مجوی از جهان مردمی کاین امانت
بنزدیک دور از خدایی نیاید.
خاقانی .
دانه ٔ درکه امانت بشما دادستم
آن امانت بمن ایمن ز ضرر بازدهید.
خاقانی .
مرکب استانید و پس آواز داد
آن سلام و آن امانت بازداد.
مولوی .
|| (اِمص ) زنهاری و بی بیمی . (ناظم الاطباء) (آنندراج ). بی غمی . (آنندراج ). || حفاظت و نگهبانی و صیانت . || تدین و دینداری . (ناظم الاطباء). || (اِ) اهل مرد و مال وی و کسانی که آنها را گذاشته بسفر میرود. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). و از آن است دعای سفر که گویند: استودع اﷲ دینک و امانتک . (منتهی الارب ). || بسته ٔ مهرشده که به پستخانه دهند تا آن را بمقصدی برساند. (از فرهنگ فارسی معین ). مال یا هر چیزی که بکسی دهند تا بشخصی ثالث برساند : آن امانت بسپردند و محمولاتی که داشتند از مال و مقال به ادا رسانیدند. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ). || در اصطلاح مفسران تکالیفی است که خدای تعالی بر خلق تعیین کرده از عبادات و طاعات . (از فرهنگ فارسی معین ). و از آن است قوله تعالی : انا عرضنا الامانة علی السموات و الارض و الجبال فأبین ان یحملنها و اشفقن منها و حملها الانسان انه کان ظلوماً جهولاً. (قرآن 72/33)؛ یعنی ما عرضه کردیم امانت بر آسمانها و زمینها و کوهها، بازنشستند از برداشت آن و آدم فراایستاد و در گردن خویش کرد که این آدمی ستمکار و نادان است تا بود. (کشف الاسرار میبدی ج 8 ص 81). ابن عباس گفت امانت ایدر حدود دین است و فرایض شرع و طاعت اﷲ... زیدبن اسلم گفت امانت اینجا سرائر طاعات است و خفیات شرع که خلق را بر آن اطلاع نبود. (از کشف الاسرار ج 8 ص 92 و 93). در این آیه بمعنی فرائض مفروضه است یا اعتقاد دلی بتوحید که مؤدی جمیع فرائض ظاهری است . (منتهی الارب ). و در اصطلاح متصوفان استعدادی است که خدای تعالی برای کسب خیر و علم و عشق در دل انسان ودیعت نهاده است . (از فرهنگ فارسی معین ). این معنی را متصوفان از آیه ٔ انا عرضنا الامانة... گرفته اند :
آن قابل امانت در قالب بشر
و آن عامل ارادت در عالم جزا.
خاقانی .
خاقانی وار در خرابات
موقوف امانت عظیمیم .
خاقانی .
گر امانت بسلامت ببرم باکی نیست
بی دلی سهل بود گر نبود بی دینی .
حافظ.
آسمان بار امانت نتوانست کشید
قرعه ٔ کار بنام من دیوانه زدند.
حافظ.
|| و نیز در اصطلاح تصوف جامعیت اسماء و صفات یا هستی حق است . (از فرهنگ فارسی معین ).
... ادامه
653 | 0
مترادف: 1- بسته، سپرده، وديعه 2- درستكاري، راستي 3- زنهار
متضاد: خيانت
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم مصدر) [عربی: امانة]
مختصات: (اَ نَ) [ ع . امانة ]
الگوی تکیه: WWS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: 'amAnat
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 492
شمارگان هجا: 3
دیگر زبان ها
انگلیسی
trust | integrity , honesty , safekeeping , trusteeship , fideism
ترکی
güven
فرانسوی
confiance
آلمانی
vertrauen
اسپانیایی
confianza
ایتالیایی
fiducia
عربی
ثقة | ائتمان , أمل , مسؤولية , إدارة , إتفاق منتجين , إتحاد إحتكاري , التزام , تكليف , وديعة , واجب , وثق , اتكل , أتمن , رجا , قام بالوصاية على , يثق
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه «امانت» در زبان فارسی به معنای امانتداری، سپردن و نگهداری اموال یا اطلاعات مهم است. در نگارش و استفاده از این واژه، نکات زیر را در نظر داشته باشید:

  1. استفاده صحیح: به‌کاربردن کلمه «امانت» در جملات باید به درستی و در زمینه مناسب باشد. مثلاً: «کتاب را به عنوان امانت از او گرفتم.»

  2. نحوه تلفظ: این کلمه معمولاً به صورت «امه‌نت» تلفظ می‌شود. توجه به تلفظ درست می‌تواند در مکالمات شفاهی مفید باشد.

  3. نقش‌های مختلف در جمله: «امانت» می‌تواند به عنوان اسم در جملات مختلف به کار رود. مثلاً، «امانت‌داری یکی از اوصاف نیکوست.»

  4. ترکیب‌ها و معانی: این کلمه به‌صورت ترکیب‌ها و عبارات مختلف نیز به کار می‌رود؛ مثلاً «امانت‌دار» (کسی که مسئول نگهداری امانت‌هاست) یا «اموال امانتی».

  5. نگارش صحیح: در نوشتار باید توجه کنید که کلمه «امانت» بدون هیچ‌گونه اعرابی نوشته شود، مگر آنکه در متنی خاص نیاز به اعراب‌گذاری باشد.

  6. فرهنگ امانت‌داری: می‌توان به موضوع فرهنگ امانت‌داری در جامعه نیز اشاره کرد؛ این یکی از اصول اخلاقی مهم در روابط اجتماعی است.

با رعایت این نکات می‌توانید از «امانت» به‌طور صحیح و مؤثر در نگارش و گفتار خود استفاده کنید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در اینجا چند مثال از کلمه "امانت" در جملات مختلف آورده شده است:

  1. کتاب‌های قدیمی‌ام را به دوست‌ام به‌عنوان امانت دادم.
  2. امانت‌داری یک ویژگی مهم در روابط اجتماعی است.
  3. او یک شیء قیمتی را به عنوان امانت نزد من نگه داشت.
  4. باید از امانت‌هایی که به ما سپرده می‌شود به خوبی نگهداری کنیم.
  5. وقتی به مهمانی می‌رویم، باید به امانت‌های دیگران احترام بگذاریم.

اگر به جملات بیشتری نیاز دارید، خوشحال می‌شوم کمک کنم!


واژگان مرتبط: اعتماد، اطمینان، اعتبار، توکل، ایمان، تمامیت، درستی، کمال، بی عیبی، راستی، صداقت، درستکاری، دیانت، راستکاری، حفاظت، حفظ چیزی از خطر و غیره، تولیت، امانت داری، جزء امنا بودن، امان

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری