جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: امتیاز. [ اِ ] (ع مص ، اِمص ) جدا شدن . (تاج المصادر بیهقی ) (مصادر زوزنی ) (مؤید الفضلاء)(منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). جدا شدن از یکدیگر. (ترجمان علامه ٔ جرجانی ) (فرهنگ فارسی معین ). جدایی و انفصال و تفریق . (ناظم الاطباء) : در چشم پاک بین نبود رسم امتیاز در آفتاب سایه ٔ شاه و گدا یکی است . صائب . || برتری داشتن . مزیت داشتن . (فرهنگ فارسی معین ). رجحان . مزیت . فضیلت : امتیاز من بر او در این بود که ... (فرهنگ فارسی معین ).برتری و فضیلت . || تمیز و تشخیص . || تفاوت . || تدبیر و فراست و هوشیاری . || دوراندیشی و عاقبت بینی . (ناظم الاطباء). || اجازه ای که دولت برای ایجاد کارخانه ،استخراج معدن ، انتشار روزنامه و غیره به کسی دهد. (فرهنگ فارسی معین ). || در اصطلاح ورزش ، نمره هایی است که بفعالیت های مثبت و منفی قهرمانان داده می شود. در رشته های ورزش تعداد امتیاز محدود نیست ولی در ژیمناستیک و شیرجه تعداد آن از 10 تجاوز نمی کند.(از فرهنگ فارسی معین ). 1- تشخيص، تمييز، فرق
2- برتري، تفوق، مزيت
3- آوانس
4- نمره
5- پروانه، جواز score, concession, privilege, distinction, franchising, grant, prerogative, plus, charter, prominence, enfranchisement, fee, pas, precedence, precedency, rating نتيجة، مجموع النقاط، علامة، مجموع، خدش، دين، تحزيز، شج حجري، شج، سبب، دافع، مجموع النقاط المحرزة، سجل هدفا، سجل، سجل النقاط، حسب، شرط، ألف، شطب gol score punktzahl puntaje punto نمره، نمره امتحان، چوب خط، حساب، نشان، امتیاز انحصاری، اعطاء، مزیت، حق ویژه، رجحان، تشخیص، فرق، تمیز، برتری، عطا، کمک هزینه تحصیلی، اهداء، بخشش، اجازه واگذاری رسمی، امتیاز مخصوص، حق ارثی، بعلاوه، منشور، فرمان، خط، مزایا، اجازه نامه، برجستگی، علو، سده، پیش امدگی، پرداخت، دستمزد، شهریه، پول، اجرت، رقص، حق تقدم، گام رقص، اولویت، تقدم، پیشی، سبقت
score|concession , privilege , distinction , franchising , grant , prerogative , plus , charter , prominence , enfranchisement , fee , pas , precedence , precedency , rating
ترکی
gol
فرانسوی
score
آلمانی
punktzahl
اسپانیایی
puntaje
ایتالیایی
punto
عربی
نتيجة|مجموع النقاط , علامة , مجموع , خدش , دين , تحزيز , شج حجري , شج , سبب , دافع , مجموع النقاط المحرزة , سجل هدفا , سجل , سجل النقاط , حسب , شرط , ألف , شطب
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "امتیاز" در زبان فارسی به معنای ارزیابی، امتیازی که بر اساس معیارها داده میشود و یا حق خاصی است که به کسی تعلق میگیرد، به کار میرود. در اینجا تعدادی از نکات و قواعد مربوط به این کلمه و کاربرد آن در زبان فارسی را بررسی میکنیم:
نحوه نوشتن: کلمه "امتیاز" به صورت صحیح با «الف» در اول و «ز» در انتها نوشته میشود.
معنی و کاربرد: "امتیاز" میتواند در زمینههای مختلفی از جمله آموزشی، شغلی، رقابتی و... به کار برود. مثلاً:
در سیستمهای آموزشی مانند کلاسبندی و آزمونها.
در فعالیتهای تجاری و تسهیلات بانکی.
قوانین نگارشی:
در متنهای علمی و رسمی بایستی به معنای دقیق و روشنی که از "امتیاز" مدنظر است، توجه شود.
اگر "امتیاز" به عنوان یک اسم خاص یا عنوان استفاده شود، باید با حروف بزرگ نوشته شود (اگر مطابق با قوانین تعریف شده برای اسمهای خاص باشد).
جمع و مفرد:
جمع کلمه "امتیاز" به صورت "امتیازها" نوشته میشود.
مشتقات:
از "امتیاز" میتوان واژههای دیگری مانند "امتیازدهی" یا "امتیازبندی" را ساخت که به فرآیند دادن امتیاز یا ترتیب دادن امتیازها اشاره دارند.
با رعایت این نکات و قواعد میتوانیم به طور موثری از کلمه "امتیاز" در نوشتار و گفتار خود استفاده کنیم.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "امتیاز" در جمله آورده شده است:
دانشآموزان با تلاش و کوشش میتوانند امتیاز بالایی در امتحانات کسب کنند.
این تیم با پیروزی در مسابقه، امتیاز خود را به ۱۲ افزایش داد.
انتخاب بهترین گزینه براساس امتیازهای مربوطه انجام میشود.
من با ارائه یک طرح جدید، توانستم امتیاز اضافی از مدیر دریافت کنم.
در این سیستم، هر کاربر بر اساس فعالیتهای خود امتیاز جمعآوری میکند.
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر