جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

'amrud
pear  |

امرود

معنی: امرود. [ اَ ] (اِ) در پهلوی ارموت و انبروت . (از حاشیه ٔ برهان قاطعچ معین ). در آستارا آرموت . در منجیل ، هومرو . در شفارود، اومبرو گویند. (ازجنگل شناسی کریم ساعی ج 1 ص 238) . گلابی . (فرهنگ فارسی معین ). قسمی از گلابی . (ناظم الاطباء). کمثری . (منتهی الارب ) (دهار). پروند. (برهان قاطع). میوه ای است در ملک خراسان بغایت شیرینی ونازکی و خوشبوی بشکل نبات می شود و آنرا به پستان نوبرآمده تشبیه کنند. (از مؤید الفضلاء) :
برفتم به رز تا بیارم کنشتو
چه سیب و چه غوره چه امرود و آلو.
علی قرط.
شاه میوه : آبی و امرود... طبع را خشک کند. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ) .
کدو برکشیده طربرودرا
گلوگیر گشته به امرود را.
نظامی .
شکل امرود تو گویی که بشیرینی و لطف
کوزه ای چند نباتست معلق بر بار.
سعدی .
طبق امرودی در دست او بود... خواجه از وجه حل آن امرود پرسیدند. (انیس الطالبین ). امرودها را در جایی خالی مساز. (انیس الطالبین ). از میان امرودها یکی امرود را به آن یوسف دادند. (انیس الطالبین ). چه درخت مثمره و میوه دار درخت امرود و زردآلوست . (تاریخ قم ).
شد نار ترش شحنه و نارنج میرآب
تالانه لشکری شد و امرود میر گشت .
بسحاق اطعمه .
سیب و امرود بهم مشت زده
فندق از خرمی انگشت زده .
جامی .
و رجوع به گلابی شود.
... ادامه
288 | 0
مترادف: گلابي، مرو، مرود
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم) ‹امروت، مرود، امبرود، انبروت، ارمود، ارموت› (زیست‌شناسی) [قدیمی]
مختصات: ( اَ ) ( اِ.)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: 'amrud
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 251
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
pear | fusee , amr
ترکی
guava
فرانسوی
goyave
آلمانی
guave
اسپانیایی
guayaba
ایتالیایی
guaiava
عربی
الجوافة
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه «امرود» در زبان فارسی به میوه‌ای اشاره دارد که به زبان انگلیسی به آن «guava» گفته می‌شود. در مورد قواعد نگارشی و استفاده از این واژه، نکات زیر را می‌توان مد نظر قرار داد:

  1. نویسه‌خوانی و املای صحیح: کلمه «امرود» را باید با املای صحیح و به همین شکل نوشت. هر گونه تغییر در آن، به‌جز موارد خاص طبیعی یا مجازی، باید اجتناب شود.

  2. جمع‌سازی: جمع «امرود» به صورت «امرودها» خواهد بود. در نوشتار رسمی و ادبی می‌توان از این جمع به درستی استفاده کرد.

  3. استفاده در جملات: این کلمه می‌تواند به‌عنوان اسم در جملات مختلف به کار رود. به عنوان مثال: «امرود میوه‌ خوشمزه‌ای است» یا «او دو عدد امرود خرید.»

  4. نکات نگارشی: زمان استفاده از کلمه «امرود» باید به قواعد نگارشی توجه شود. برای مثال، اگر نیاز به پیوند دادن آن با دیگر واژه‌ها داشته باشیم، باید دقت کنیم که ترکیبات به‌درستی برقرار شوند: «به‌دست آوردن امرودهای تازه».

  5. نقاط قوت و ضعف: برای تقویت توانایی نویسنده در استفاده از این واژه، مطالعه متون ادبی و مقالات مرتبط با میوه‌ها و باغبانی می‌تواند مفید باشد.

با توجه به این نکات، می‌توان از کلمه «امرود» به‌درستی و به‌صورت مؤثر در نوشتار فارسی استفاده کرد.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "امرود" در جملات مختلف آورده شده است:

  1. در فصل تابستان، همیشه یک کاسه بزرگ امرود تازه روی میز داریم.
  2. طعم شیرین و دلپذیر امرود من را یاد دوران کودکی می‌اندازد.
  3. برای تهیه اسموتی، می‌توان از میوه‌های مختلفی از جمله امرود استفاده کرد.
  4. در باغچه‌ام چند درخت امرود کاشته‌ام که امسال میوه‌های زیادی داده‌اند.
  5. امرود یکی از میوه‌های محبوب در مناطق گرمسیری است و خواص زیادی دارد.

اگر نیاز به مثال‌های بیشتری دارید، خوشحال می‌شوم کمک کنم!


واژگان مرتبط: گلابی، برامدگی ساق پای اسب، تفنگ چخماقی

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری