جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

amir al -mu'minin  |

امیرالمؤمنین

معنی: امیرالمؤمنین . [ اَ رُل ْ م ُءْ م ِ ] (ع اِ مرکب ) سرورمؤمنان . || لقب خلفای اسلام بود. سبب پدید آمدن لقب امیرالمؤمنین برای خلفا آنست که چون بیعت مردم بر ابوبکر مقرر شد صحابه و دیگر مسلمانان او را خلیفة رسول اﷲ می نامیدند و این امر همچنان بر همین منوال بود تا ابوبکر درگذشت و چون پس از وی بیعت باعمر پیش آمد مردم او را خلیفة خلیفة رسول اﷲ میخواندند و گویی مردم این لقب را بسبب بسیاری ِ کلمات و تتابع اضافات سنگین میشمردند. در همان روزگار مردم فرماندهان سپاه را امیر میخواندند، و امیر صفتی است مشتق از امارت . و هم مردم عصر جاهلیت پیامبر (ص ) را امیرمکه و امیر حجاز خطاب میکردند و صحابه نیز سعدبن ابی وقاص را بلقب امیرالمسلمین میخواندند زیرا وی امیر لشکریان قادسیه بود که قسمت معظم مسلمانان را در آن روزگار تشکیل می دادند. اتفاقاً یکی از صحابه عمر را «ای امیرالمؤمنین » خطاب کرد و مردم این لقب را پسندیدند و تصویب کردند و او را بدان خواندند. گویند نخستین کسی که عمر را بدین لقب نامید عبداﷲبن جحش بود وبرخی گویند عمروبن عاص و مغیرةبن شعبه او را بدین لقب خوانده اند و بقولی پیکی خبر فتح بعضی از لشکریان را آورد و همین که داخل مدینه شد از عمر پرسید و می گفت : امیرالمؤمنین کجاست ؟ اصحاب عمر که این ترکیب را شنیدند آنرا نیکو شمردند و گفتند راست گفتی بخدای نام اوست و از آن پس وی را بدان خواندند و در میان مردم بمنزله ٔ لقبی برای او تلقی گردید و آنگاه خلفای پس از وی این لقب را بوراثت از وی گرفتند و آنرا نشانه ای از خلافت شمردند و هیچکس در تمام دوران دولت بنی امیه در این لقب و نشانه ٔ خاص با ایشان شرکت نمیکرد. (از مقدمه ٔ ابن خلدون ترجمه ٔ محمد پروین گنابادی ج 1 ص 449). || در نزد شیعه به علی بن ابیطالب (ع ) امیرالمؤمنین گفته میشود. رجوع به علی ... شود.
... ادامه
469 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 478
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
amir al -mu'minin
عربی
أمير آل مومينين
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه «امیرالمؤمنین» به معنای «رئیس مؤمنان» است و در زبان فارسی به ویژه در متون مذهبی و تاریخی به کار می‌رود. در ادامه به بررسی قواعد نحوی و نگارشی مربوط به این کلمه می‌پردازیم:

  1. نحوه نوشتن: کلمه «امیرالمؤمنین» باید بدون فاصله و به صورت به هم چسبیده نوشته شود. توجه داشته باشید که حرف «ؤ» به صورت صحیح نوشته شود.

  2. علامت‌گذاری: به دلیل وجود حرف «ؤ» در این کلمه، بهتر است این کلمه به درستی و با رعایت قواعد املایی نوشته شود. در متون رسمی و ادبی، از استفاده از شکل‌های غیررسمی یا نادرست این کلمه پرهیز کنید.

  3. فارزی و عربی: بایستی توجه داشت که این کلمه به زبان عربی است و در فارسی کاربرد ویژه‌ای دارد. در نوشتار فارسی، معادل‌های دیگر مانند «امیر مؤمنان» نیز بدون «ال» و به صورت مجزا می‌توانند استفاده شوند، اما در حالت اصلی آن، «امیرالمؤمنین» فرمی شناخته شده و معتبر است.

  4. حروف و علائم: در صورت استفاده از این کلمه در متون، سعی کنید در استفاده‌های مرسوم و معتبر از آن، حروف و علائم صحیح رعایت شود تا خطای املایی و نگارشی رخ ندهد.

  5. تاریخی و مذهبی: این کلمه بیشتر در متون اسلامی و تاریخ‌نگاری استفاده می‌شود، بنابراین در متون علمی یا ادبی غیرمذهبی ممکن است کاربرد کمتری داشته باشد.

استفاده صحیح از «امیرالمؤمنین» نه تنها به دقیق بودن نوشتار کمک می‌کند، بلکه بر غنای فرهنگی و مذهبی متن می‌افزاید.


500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری