جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: ان . [ اَ ] (ع حرف ) حرف مصدری است و فعل مضارع را در دو مورد نصب میدهد، نخست در ابتداء کلام مانند «ان تصوموا خیر لکم » (قرآن 184/2) که در محل رفع است . دوم بعد از لفظی که بر معنی غیر یقین دلالت میکند، در این صورت نیز در محل رفع است مانند «الم یأن للذین آمنوا ان تخشع قلوبهم ». (قرآن 16/57). یا در محل نصب مانند «و ما کان هذا القرآن ان یفتری ». (قرآن 37/10). یا در محل جر مانند «من قبل ان یأتی احدکم الموت ». (قرآن 10/63). و گاهی فعل را جزم دهد مانند: اذاما غدونا قال ولدان اهلنا تعالوا الی ان یأتنا الصید نحطب . و گاه فعل را مرفوع سازد چنانکه در قرائت ابن محیص است : «لمن اراد ان یتم الرضاعة». (قرآن 233/2). (از شرح قاموس ) (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). || مخفف از أن َّ ثقیله است و در این هنگام بعد از فعل یقین یا فعلی که بمنزله ٔ یقین باشد واقع می شود و عمل نمیکند، مانند «علم ان سیکون منکم مرضی » (قرآن 20/73). و حسبوا ان لاتکون فتنة. (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ). || مفسره است به معنی ای ، مانند «فاوحینا الیه ان اصنع الفلک » (قرآن 27/23) و آن بعد از جمله ای می آیدکه معنی قول در آن باشد غیر حروف آن . و گاهی حرف جربه آن داخل میشود مانند «کتبت الیه بان افعل ». || بطور زاید برای تأکید می آید، مانند «و لماجأت رسلنا لوطاً سی ٔ بهم » (قرآن 77/11) و آن بعد از لمای توقیتیه است . و نیز بین «لو» و فعل قسم آید، مانند: فأقسم ان لو التقینا و انتم لکان لکم یوم من الشر مظلم . و ممکن است فعل قسم متروک باشد، مانند «اما واﷲ ان لو کنت حیاً». و همچنین بین کاف و مخفوض آن می آید مانند «کان ظبیة تعطو الی و ارق السلم » و آن نادر است و بعد از اذاآید مانند «فامهله حتی اذا ان کانه ». (از اقرب الموارد). و نیز به معنی شرط آید مانند اًن ْ و هم ماننداًن ْ برای نفی بکار رود. و همچنین «اذ» آید و گفته اند از آنست : «بل عجبوا ان جائهم منذر». (قرآن 2/50).و به معنی «لئلا» و گفته اند از آنست : «یبین اﷲ لکم ان تضلوا» (قرآن 176/4) و الصواب انها مصدریه تقدیره کراهة ان تضلوا. (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). it, that, those, yonder, yon, moment, instant, minute, split second هو، هذا، له، هي، هذه لغير العاقلة، اللاعب المكلف بالقيام بعمل ما، هو - هي bt il es él esso آن، او، ان چیز، ان جانور، ان یکی، اشاره بدور، انها، انان، انسو، آنجا، انطرف، دور، لحظه، زمان، موقع، دم، اهمیت، وهله، دقیقه، یادداشت، پیش نویس، قسمتی از ثانیه
it|that , those , yonder , yon , moment , instant , minute , split second
ترکی
bt
فرانسوی
il
آلمانی
es
اسپانیایی
él
ایتالیایی
esso
عربی
هو|هذا , له , هي , هذه لغير العاقلة , اللاعب المكلف بالقيام بعمل ما , هو - هي
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "ان" در زبان فارسی به شکلهای مختلفی میتواند مورد استفاده قرار گیرد. در اینجا به چند نکته نگارشی و قواعد مربوط به آن اشاره میکنیم:
کلمهی پایانی: "ان" گاهی به عنوان پسوند جمع استفاده میشود. به عنوان مثال: "دانشجو" به "دانشجویان" تبدیل میشود.
رابطه با فعل: "ان" میتواند به عنوان علامت جمع در اسامی و نشاندهندهی نسبت و حالت در موارد دیگر به کار رود. مانند: "بزرگتر" به "بزرگتران".
نکات نوشتاری:
هنگام نوشتن، به این نکته توجه داشته باشید که "ان" به عنوان پسوند در کلمات جدا نوشته نمیشود و باید به کلمهی اصلی بچسبد.
به یاد داشته باشید که "ان" در انتهای کلمات مختلف معانی مختلفی دارد و ممکن است در کاربردهای متفاوتی به کار رود.
استفاده صحیح: باید در کاربرد "ان" به زبان محاورهای و نوشتاری توجه کرد. در نوشتار رسمی، استفاده از "ان" باید به درستی و مطابق با قواعد نگارشی انجام شود.
تلفظ: "ان" باید به نحو صحیح و واضح تلفظ شود تا از افهام و ابهام جلوگیری شود.
با رعایت این نکات، میتوانید به درستی از کلمه "ان" در نگارش خود استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "ان" در جملات مختلف آوردهام:
ان مرد باهوش است.
کتاب ان نویسنده خیلی جالب است.
این فیلم ان قدر جذاب بود که همه را مجذوب کرد.
من ان روز تصمیم گرفتم به سفر بروم.
ان درخت در حیات مدرسه بسیار بزرگ است.
اگر سوال دیگری دارید یا نیاز به توضیحات بیشتری دارید، خوشحال میشوم کمک کنم!
لغتنامه دهخدا
واژگان مرتبط: آن، او، ان چیز، ان جانور، ان یکی، اشاره بدور، انها، انان، انسو، آنجا، انطرف، دور، لحظه، زمان، موقع، دم، اهمیت، وهله، دقیقه، یادداشت، پیش نویس، قسمتی از ثانیه