جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

'enā
forthwith  |

انا

معنی: انا. [ اَ ] (ع ضمیر)مَن . (ترجمان جرجانی مهذب عادل بن علی ) :
دانش دیگر ز نادانی ما
سر برآورده عیان کانی انا.
مولوی .
آن انا را لعنةاﷲ در عَقِب
این انا را رحمةاﷲ ای محب
آن انا بی وقت گفتن لعنت است
آن انا در وقت گفتن رحمت است
آن انا منصور رحمت شد یقین
آن انا فرعون لعنت شد ببین .
مولوی .
- انا الحق ؛ من حق و خدا هستم ، بزعم صوفیان دو تن دم از انا الحق زدند یکی بحق و دیگری بناحق ، آنکه از سر حقیقت انا الحق گفت حسین بن منصور حلاج بود و آنکه ناروا گفت فرعون عنود بود. (از فرهنگ لغات و تعبیرات مثنوی ). منصور بسبب گفتن این کلمه کشته شد. (یادداشت مؤلف ) :
آنکه او بی درد باشد ره زنست
زآنکه بی دردی انا الحق گفتنست .
مولوی .
فرعون وار لاف انا الحق همی زنی
وآنگاه قرب موسی عمرانت آرزوست .
سعدی .
و رجوع به انا اﷲدر همین ترکیبات و حسین حلاج و حلاج شود.
- انا الدوست و انا الیار ؛ امثال این تراکیب از مخترعات متأخرین است . (آنندراج ) :
در قتلگاه عشق انا الدوست میزنم
این گفتگو ز دار و رسن میشود فزون .
علی خراسانی (آنندراج ).
گل مگر لاف انا الیار بگلشن زده است
بر سر دار خیال سر منصور کنم .
عالی (از آنندراج ).
- انا اﷲ ؛ من خدا هستم ، ادای بعضی از متصوفین در اشاره به وحدت وجود و اینکه خدا در تمام اجزای عالم ، جاری و ساری است :
روا باشد انا اﷲ از درختی
چرا نبود روا از نیکبختی .
شیخ محمود شبستری .
- انا انت و انت انا ؛ در اصطلاح عرفان منظور از این عبارت فناء عاشق است در معشوق بطوری که غیر از معشوق نبیند حتی خود را. (از کتاب اللمع ص 360 از فرهنگ علوم عقلی ).
- انا بلا انا و نحن بلا نحن ؛ در اصطلاح عرفان ، مقصود از این عبارت تخلیه ٔ عبد است از افعال خود و فناء ذاتی است . (از کتاب اللمع فی التصوف ص 360 از فرهنگ علوم عقلی ).
- انا خَیْرٌ ؛ من بهترم ، مأخوذ از آیه ٔ قرآن است که در موضوع مکالمه ٔ خدا با ابلیس هنگام آفرینش آدم نازل شده است : قال ما منعک الاتسجد اذ أمرتک قال انا خیر منه خلقتنی من نار و خلقته من طین .(12/7).
بندگی ّ او به از سلطانیست
که انا خیر دم شیطانیست .
مولوی (از فرهنگ لغات و تعبیرات مثنوی ).
- انادان (انا + دان = داننده )؛ آنکه مرا میداند، کنایه از عارف ربانی که میداند حقیقت واقع وجودش جز انانیت ازلی چیز دیگری نیست و این وجود ظاهری ظل و سایه ای از آن حقیقت است :
رب ّ بر مربوب کی لرزان بود
کی انادان بند جسم و جان بود؟
مولوی (از فرهنگ لغات و تعبیرات مثنوی ).
- انا و لاغیری ؛ در مقام عجب و استکبار گویند: هر یک از باد غرور دم انا و لاغیری میزدند. (رشیدی ).
... ادامه
938 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم) [عربی: اناء، جمع: آنیَة، جمع‌الجمعِ اَوانِی] [قدیمی]
مختصات: (من خدایم )
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 52
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
forthwith | presently
ترکی
anna
فرانسوی
anna
آلمانی
anna
اسپانیایی
ana
ایتالیایی
anna
عربی
آنا
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "انا" در زبان فارسی به عنوان یک ضمیر استفاده می‌شود که برای اشاره به خود شخص به کار می‌رود. در زیر به قواعد و نکات نگارشی مربوط به این واژه اشاره می‌شود:

  1. استفاده به عنوان ضمیر: "انا" معمولاً به معنای "من" به کار می‌رود و اغلب در متون ادبی و مذهبی دیده می‌شود.

  2. جایگاه در جمله: این کلمه معمولاً در ابتدای جمله قرار می‌گیرد، اما می‌تواند در بخش‌های مختلف جمله نیز به کار رود. به عنوان مثال: "أنا الطالب" به معنی "من دانش‌آموز هستم."

  3. جداسازی از دیگر کلمات: در نوشتار، "انا" باید به صورت جداگانه نوشته شود و به کلمات دیگر متصل نمی‌شود.

  4. املا: املای صحیح این واژه "انا" است و باید به همین شکل نوشته شود.

  5. استفاده در جملات رسمی و غیررسمی: این کلمه بیشتر در متون رسمی و ادبی استفاده می‌شود و کمتر در گفتار روزمره به کار می‌رود.

  6. معنای کنایی: در برخی از متون ادبی، "انا" ممکن است به معنای هویتی عمیق‌تر از خود نیز به کار رود و بار معنایی بیشتری داشته باشد.

با رعایت این نکات می‌توان از کلمه "انا" به درستی در نگارش فارسی استفاده کرد.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. أنا أحبّ قراءة الكتب في أوقات الفراغ.
  2. أنا سأذهب إلى السوق لشراء بعض الفواكه والخضروات.
  3. في العطلة القادمة، أنا أخطط للذهاب إلى البحر مع أصدقائي.

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری