جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: انعکاس . [ اِ ع ِ ] (ع مص ) برگردیده شدن و عکس پذیرفتن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).انقلاب . (از اقرب الموارد). باژگونه شدن و نمودار شدن شکل چیزی در هر جسم شفاف مثل آب و آیینه و غیره . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). باشگونه شدن . (تاج المصادر بیهقی ). واژگونه شدن . واژگون شدن . (یادداشت مؤلف ). عکس . معاکسه . تقلیب . قلب . باژگونی . وارونی . پرتو افکندن . || (اِمص ) برگشتگی و بازگشت و فرتور.(ناظم الاطباء). بازتاب . (واژه های فرهنگستان ). || (اصطلاح فیزیک ) بازگشتن امواج (مثلاً امواج صوت یا نور) به محیطی که در آن حرکت می کنند پس از برخورد به یک سطح . اگر امواج نور یا صوت که در محیطی حرکت می کنند به محیط دیگری برخورد کنند عموماً قسمتی ازآنها به محیط اول بازمی گردد یعنی منعکس می شود و قسمت دیگر انکسار پیدا می کند. انعکاس در برخورد امواج آب بساحل یا به مانع دیگر نیز مشاهده می شود برای سهولت معمولاً انعکاس را در مورد شعاع موج توضیح میدهند. سطوح خشن ، شعاع نوری را که بر آنها بتابد (شعاع تابش ) در جهات مختلف متفرق می کنند، در غیر این صورت ، انعکاس تابع قوانین ساده ای است : اگر از نقطه ٔ تابش عمودی بر سطح منعکس کننده رسم شود، اولاً این عمود و شعاعهای تابش و منعکس در یک صفحه اند، ثانیاً زاویه ٔ تابش (یعنی زاویه ٔ شعاع تابش با خط عمود) با زاویه ٔ انعکاس (زاویه شعاع منعکس با عمود) مساوی است . لفظ انعکاس را در مورد بازگشت اشیاء و ذرات پس از برخورد به یک مانع نیز بکار می برند . (از دایرةالمعارف فارسی ). و رجوع به همین کتاب شود. 1- بازتاب، پژواك، طنين، عكسالعمل
2- واژگوني reflection, reflectance, reaction, replication, reflexion, repercussion انعكاس، تفكير، أفكار، استبطان، ارتداد، ارتكاس، التواء، ضوء منعكس، شىء منعكس، عار، إهانة refleks réflexion betrachtung reflexión riflessione تامل، تفکر، اندیشه، پژواک، باز تاب، قابلیت بازتاب، قابلیت انعکاس، واکنش، عکس العمل، واکنشی، انفعال، تکرار، رونوشت، پاسخگویی، تاشدگی، دفاع، باز گشت، باز گردانی، پس زنی، برگشت
کلمه "انعکاس" در زبان فارسی به معنای بازتاب یا روشنایی در آب و سطحهای دیگر است و در زمینههای مختلف به کار میرود. برای استفاده صحیح از این کلمه و رعایت قواعد نگارش و گرامر فارسی، نکات زیر را مد نظر داشته باشید:
نوشتن صحیح: کلمه "انعکاس" به همین شکل نوشته میشود و در نوشتار باید به همین صورت به کار رود.
جنس و نوع کلمه: "انعکاس" یک اسم است و میتوان آن را به صورت مفرد و جمع (انعکاسات) استفاده کرد.
استفاده در جملات: این کلمه میتواند در جملات مختلف به کار رود. مثلاً:
"انعکاس نور در آب زیبایی خاصی ایجاد میکند."
"انعکاس صدا در کوهستان باعث ایجاد اکو میشود."
هارمونی با دیگر کلمات: در ترکیب با صفتها یا قیدها، باید به هماهنگی آنها توجه کنید. مثلاً:
"انعکاس واضح (یا ضعیف) نور"
"انعکاس سریع (یا کند) صدا"
ضمیر و علامتگذاری: توجه داشته باشید که اگر از ضمایر یا نشانههای جمع و مفرد استفاده میکنید، باید با "انعکاس" همخوانی داشته باشد. مثلاً:
"این انعکاس زیبا است."
"این انعکاسها شگفتانگیز هستند."
با رعایت این نکات، میتوانید به درستی و زیبایی از کلمه "انعکاس" در نگارش و گفتار خود استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "انعکاس" در جمله آورده شده است:
انعکاس نور خورشید بر روی دریا، منظرهای زیبا و خیرهکننده ایجاد کرده بود.
صدای بلند او در کوهستانها به وضوح انعکاس مییافت.
احساسات او در چهرهاش به وضوح انعکاس پیدا کرده بود.
درختان فصل پاییز، انعکاس زیبایی از رنگهای گرم را در پارک به نمایش گذاشتهاند.
این گزارش، انعکاس واقعی وضعیت اقتصادی کشور را به تصویر میکشد.
اگر سوال دیگری دارید، خوشحال میشوم کمک کنم!
لغتنامه دهخدا
واژگان مرتبط: تامل، تفکر، اندیشه، پژواک، باز تاب، قابلیت بازتاب، قابلیت انعکاس، واکنش، عکس العمل، واکنشی، انفعال، تکرار، رونوشت، پاسخگویی، تاشدگی، دفاع، باز گشت، باز گردانی، پس زنی، برگشت