expiration |

انقضاب

معنی: انقضاب . [ اِ ق ِ ] (ع مص ) بریده شدن ستاره . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). انقطاع . (از اقرب الموارد). بریده شدن . (تاج المصادر بیهقی ) (مصادر زوزنی ). || از جای برافتادن ستاره . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از آنندراج ). انقضاب کوکب از مکان خود، انتقال آن . (از اقرب الموارد). ستاره از جای برفتن . (تاج المصادر بیهقی ).

... ادامه

390 | 0

نمایش تصویر

اطلاعات بیشتر واژه

آواشناسی:

منبع: لغت‌نامه دهخدا

معادل ابجد: 954

شمارگان هجا:

دیگر زبان ها

انگلیسی

expiration

عربی

انتهاء | انقضاء , زفير , موت , وفاة , انتهاء الصلاحية

فرم ورود

آدرس بخش انتخاب شده

رویداد ها - امتیازات

زیر مجموعه ها

سوالات متداول

انقضاب

معنی کلمه انقضاب

معنی واژه انقضاب

انقضاب

اطلاعات بیشتر واژه

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام

تبلیغات توضیحی

تبلیغات موضوعی

تبلیغات تصویری