جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: انقلاب . [ اِ ق ِ ] (ع مص ) برگشتن . (منتهی الارب )(ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). بازگردیدن . (ترجمان القرآن جرجانی ). برگردیدن و واژگون شدن و برگشتن از کاری و حالی . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). واگردیدن . (تاج المصادر بیهقی ) (مصادر زوزنی ) (مجمل اللغة). تحول . بازگردانیدن . (مجمل اللغة). برگشتن از کاری . (مؤید الفضلاء). برگشتن . تقلب . انعکاس . (یادداشت مؤلف ). || رجعت کوکب . (غیاث اللغات ) : بی انقلاب و رجعت و بی نحس و بی وبال خواهم که بر سپهر جلالت بُوی مدام . سوزنی . و رجوع به رجعت شود. || (اِمص ) برگشتگی و تغییرو تبدیل و تحویل و تغییر ماهیت . (ناظم الاطباء). تحول . تبدل . (فرهنگ فارسی معین ). برگشت . (یادداشت مؤلف ) : چون دهر کس فروبر و ناکس برآورند زان در وفا چو دهر بود انقلابشان . خاقانی . ماند چون انقلاب در گردون گاه شیبی و گاه بالایی . عطار. زینهار از دور گیتی و انقلاب روزگار در خیال کس نگشتی کانچنان گردد چنین . سعدی . بر خرابی صبر کن کز انقلاب روزگار دشتها معموره و معموره صحراها شود. صائب . || انهدام و شکستگی . || دور و اضطراب وبی آرامی . (ناظم الاطباء). - انقلاب بحر؛ شوریدگی دریا. (یادداشت مؤلف ). || شورش . (ناظم الاطباء). شورش . بلوی . آشوب . (یادداشت مؤلف ). (اصطلاح سیاسی ) شورش عده ای برای واژگون کردن حکومت موجود و ایجاد حکومتی نو . (فرهنگ فارسی معین ). قیام عمومی . (یادداشت مؤلف ). || شورش دل . منش گردا. استفراغ . قی . (فرهنگ فارسی معین ). || (اصطلاح فلسفه ) انقلاب در عناصرتبدیل صورتی بصورت دیگر است و آن همان کون و فساد است . (فرهنگ فارسی معین ). || تغییر فصل از بهار به تابستان و از پاییز به زمستان . منجمان چهار برج را که در اوائل فصول اربعه واقع و عبارت است از حمل و سرطان و میزان و جدی ، منقلب نامند و در مقابل چهار برج را که در اواسط فصول چهارگانه است و آن عبارت است از ثور و اسد و عقرب و دلو ثابت گویند و چهار برج را (جوزا، سنبله ، قوس و حوت ). ذوجسدین خوانند. (حواشی فیه مافیه ص 244) : دوش برون شد ز دلو یوسف زرین نقاب کرد بر آهنگ صبح جای بجای انقلاب . خاقانی . آدمی اسطرلاب حق است اما منجمی باید که اسطرلاب را بداند، تره فروش یا بقال اگرچه اسطرلاب دارد اما از آن چه فایده گیرد و به آن اسطرلاب چه دا و وند احوال افلاک را و دوران برجها و تأثیرات و انقلاب را الی غیرذلک . (فیه مافیه ص 10). و رجوع به کشاف اصطلاحات الفنون در کلمه ٔ برج و دائره شود. - انقلاب تابستانی (انقلاب صیفی ) ؛ آن انقلاب که به نیمه ٔ شمال است او راانقلاب تابستانی خوانند و آنک به نیمه ٔ جنوب است او را انقلاب زمستانی خوانند و انقلاب گشتن بود، زیراک آفتاب از این دو نقطه بازگردد و آغاز به برآمدن بسوی شمال از پس فرود آمدن سوی جنوب یا به فرود آمدن بسوی جنوب از پس برآمدن . (التفهیم ص 73). - انقلاب زمستانی (انقلاب شتوی ) . رجوع به ترکیب قبل شود. - بروج انقلاب ؛ عبارت است از حمل ، سرطان ، میزان ، جدی . (یادداشت مؤلف ). - نقطه ٔ انقلاب ؛ دو نقطه که غایت دوری بوداندر آن از معدل النهار. (التفهیم ص 73). و رجوع به همین کتاب و ماده ٔ انقلابین شود. اغتشاش، تحول، تنش، شورش، قيام، ناآرامي، نهضت revolution,revolt,solstice,upheaval,mutation ثورة devrim révolution revolution revolución rivoluzione
کلمه "انقلاب" در زبان فارسی دارای معانی مختلفی است و به طور کلی به معنای تغییرات عمده و بنیادی در ساختارهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی به کار میرود. در زمینه قواعد فارسی و نگارشی این کلمه، نکاتی وجود دارد که باید به آنها توجه کرد:
نحوه نگارش:
کلمه "انقلاب" باید با حروف عربی نوشته شود و به صورت "انقلاب" (با ع و ق) صحیح است.
تلفظ:
تلفظ صحیح آن به صورت /ɛnɒvɒb/ است.
نوع کلمه:
"انقلاب" یک اسم است و به عنوان مفعول، فاعل یا مبتدای جمله میتواند استفاده شود.
جمعبندی:
جمع این کلمه به صورت "انقلابات" (به معنی چندین انقلاب) یا "انقلابها" (بانکی) استفاده میشود.
قید و صفات:
میتوانید از صفتها و قیدهایی مانند "عظیم"، "مهم"، "کیفی" و ... برای توصیف "انقلاب" استفاده کنید.
کلمات هممعنا:
کلماتی مانند "تغییر"، "تحول" و "دگرگونی" میتوانند به عنوان هممعنا با "انقلاب" استفاده شوند، ولی هر کدام با زمینه خاص خود معنی و کارکرد متفاوتی دارند.
استفاده در متن:
در زمان استفاده از کلمه "انقلاب" در متن، دقت کنید که با توجه به زمینهای که در آن استفاده میشود، مفهوم دقیق آن را انتقال دهید.
با توجه به این نکات، میتوانید به درستی و با رعایت قواعد نگارشی به کار بردن کلمه "انقلاب" بپردازید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "انقلاب" در جملات آورده شده است:
انقلاب اسلامی ایران در سال 1979 تغییرات عمیقی در ساختار سیاسی کشور به وجود آورد.
بسیاری از محققان بر این باورند که انقلاب صنعتی موجب تحول در شیوههای تولید و زندگی انسانها شد.
فلسفه سیاسی آن دوران تحت تأثیر تفکرات ناشی از انقلاب فرانسه قرار گرفت.
انقلاب فناوری اطلاعات، نحوه ارتباطات و تعاملات انسانی را به طرز چشمگیری دگرگون کرده است.
برخی از مردم امید دارند که با یک انقلاب اجتماعی، عدالت و برابری بیشتری در جامعه برقرار شود.
اگر نیاز به جملات بیشتری دارید یا موضوع خاصی مدنظر شماست، لطفاً بفرمایید!