جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: انگار. [ اَ / اِ ] (اِمص ، اِ) (ماده ٔ مضارع انگاشتن ، انگاردن ) تصور. پندار. (برهان قاطع) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). گمان . (ناظم الاطباء). || انگاره . کار ناتمام . (برهان قاطع) (آنندراج ). طرح . (فرهنگ فارسی معین ).هر چیز ناتمام و مصور. (ناظم الاطباء). || مجمع و انجمن بازیگران و قصه خوانان . (هفت قلزم ) . || (نف مرخم ) تصورکننده . (برهان قاطع) (آنندراج ) (شرفنامه ٔ منیری ). پندارنده و همیشه بطور ترکیب استعمال می شود. (ناظم الاطباء). در ترکیب به معنی انگارنده (= پندارنده ، تصورکننده ) آید: سهل انگار. ولنگار. || نقش کننده . (ناظم الاطباء): مردم انگار (= نقاش ) . || (فعل امر) بینگار. انگارش کن . (برهان قاطع) (آنندراج ). تصور کن . (شرفنامه ٔ منیری ). در زبان معاصر بجای ادات تشبیه بکار رود. گویی . پنداری : زن برادر انسان چنان رفتار می کند که انگارآدم عضو زائد خانواده و بحق او تعدی کرده است . (فتنه ٔ دشتی از فرهنگ فارسی معین ). انگار دیروز بود که محمدعلی میرزا به سفارت روس گریخت . (یادداشت مؤلف ). - انگار نه انگار ؛ (در اصطلاح عامیانه ) موضوع را نادیده فرض کن ! مثل اینکه هرگز نبود. گویی وجود نداشت (در مورد نفی استعمال می شود). (فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به انگاشتن شود. - انگار چیزی یا کسی را کردن (در تداول عوام ) ؛ فرض کردن که نبوده است . ترک او کردن . نبوده گرفتن او را. ترک گفتن او را. بکلی او را در دل ترک گفتن . صرف نظر کردن . چشم پوشیدن . (از یادداشتهای مؤلف ). 1- پنداشت، پندار، تخيل، تصور، خيال، فرض، فكر
2- پنداري، گويا، گويي it looks like يبدو güya comme si als ob como si come se
ترکیب:
(بن مضارعِ انگاشتن و انگاردن و انگاریدن) [پهلوی: hangār]
مختصات:
( اِ )
الگوی تکیه:
WS
نقش دستوری:
اسم
آواشناسی:
'engAr
منبع:
لغتنامه دهخدا
معادل ابجد:
272
شمارگان هجا:
2
دیگر زبان ها
انگلیسی
it looks like
ترکی
güya
فرانسوی
comme si
آلمانی
als ob
اسپانیایی
como si
ایتالیایی
come se
عربی
يبدو
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "انگار" در زبان فارسی یکی از واژههای پرکاربرد است و معانی مختلفی دارد. این کلمه بیشتر به عنوان قید به کار میرود. در زیر به برخی از نکات نگارشی و قواعد مربوط به کلمه "انگار" اشاره میشود:
کاربرد اصلی: "انگار" معمولاً برای بیان گمان، احتمال یا توهم به کار میرود. به عنوان مثال: "انگار باران میبارد".
نحوه نوشتار: کلمه "انگار" همیشه باید به صورت جدا نوشته شود و از کلمات دیگر جدا باشد.
نحوه تلفظ: این کلمه به صورت "انگار" (با تلفظ واضح "ان" و "گار") ادا میشود.
استفاده در جملات منفی: در جملات منفی هم میتوان از "انگار" استفاده کرد. به عنوان مثال: "انگار نمیخواهد بیاید".
جایگاه در جمله: "انگار" معمولاً در ابتدای جمله یا پس از فاعل و قبل از فعل به کار میرود. مثلاً: "او انگار ناراحت است".
اجتناب از تکرار: در نوشتار رسمی و ادبی، بهتر است از تکرار زیاد این کلمه خودداری شود. میتوان از مترادفهایی مانند "گویا" یا "به نظر میرسد" هم استفاده کرد.
نکته معنایی: "انگار" میتواند حالتی از تردید یا عدم قطعیت را به جملات ببخشد و به همین دلیل در نوشتارهای توصیفی و ادبی بسیار مفید است.
با رعایت این نکات میتوان به درستی و به شکلی مؤثر از کلمه "انگار" در نوشتههای فارسی استفاده کرد.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "انگار" در جملات مختلف آورده شده است:
انگار باران نمیخواهد ببارد، آسمان کاملاً صاف است.
او که همیشه خوشحال بود، امروز انگار ناراحت به نظر میرسید.
وقتی او حرف میزند، انگار همه چیز را خیلی بهتر میفهمم.
انگار وقت سریعتر از همیشه میگذرد وقتی مشغول کارهای مورد علاقهام هستم.
زمین به دلایل نامعلومی انگار به طرز عجیبی تغییر کرده است.
اگر نیاز به جملات بیشتری داشتید، خوشحال میشوم کمک کنم!