جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: اهتزاز.[ اِ ت ِ ] (ع مص ) درخشیدن ستاره به وقت فرو شدن . || جنبیدن . شتر به آواز حُدا. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || جنبانیدن . (ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ). || جنبیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاظباء) (تاج المصادر بیهقی ) (المصادر زوزنی ). جنبش کردن . (از منتخب و کنز و صراح بنقل غیاث اللغات ). || حرکت از جانبی به جانبی . لرزش . لرز. ارتجاج . لرزه . زلزال . تزلزل . || نشاط. ارتیاح . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). - اندر اهتزاز آمدن ؛جنبیدن . بحرکت در آمدن : اندکی چون بیشتر کردند ساز اندر آمد آن عصا در اهتزاز. مولوی . - به اهتزاز آوردن ؛ به حرکت و جنبش و نشاط آوردن . - در اهتزاز آوردن ؛ بجنبش در آوردن . در حرکت در آوردن . به لرزه انداختن : ذکر آرد فکر را در اهتزاز ذکر را خورشید این افسرده ساز. مولوی . تویی که گر بخرامی ، درخت قامت تو ز رشک سرو روان را در اهتزاز آرد. سعدی . - در اهتزاز افتادن ؛در جنبش افتادن . در حرکت آمدن : شوی خود را دید قائم در نماز در گمان افتاد و اندر اهتزاز. مولوی . - در اهتزاز بودن ؛ در جنبش و حرکت بودن : آرام نیابی بهیچ وقتی کز کوشش و بخشش در اهتزازی . مسعودسعد. || بالیدن گیاه . || شادمانی کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). خوشحالی کردن . (از منتخب و کنز و صراح بنقل غیاث اللغات ). || (اِ مص ) آواز و فریاد موکب . || جنبش شادمانی و خوشحالی : سیمرغ باهتزاز تمام قدم نشاط در کار نهاد. (؟) التماسات هر یک را بر آن جمله به اهتزاز و استبشار تلقی کردی . (کلیله و دمنه ). مقدم ترا باهتزازو استبشار تلقی و استقبال نمودم . (سندبادنامه ، ص 169). و خوشحالی و شادمانی کرد و اهتزازی تمام بمشاهده ٔمن اظهار نمود و مرا بتکلف بوثاق خویشتن کشید. (جهانگشای جوینی ). آن عطا کز ملوک یافته ام نصف آن وقت اهتزاز فرست . خاقانی . این بگفت و آن بگفت از اهتزاز بحثشان شد اندر این معنی دراز. مولوی . گر نبودی شب ، همه خلقان ز آز خویشتن را سوختندی ز اهتزاز. مولوی . - اهتزاز نمودن ؛ شادی نمودن . خوشحالی کردن : چون بگفتارش اهتزاز نمود نیکویی گفت بس فراوانم . مسعودسعد. شادمان گشت و اهتزاز نمود روی او سرخ شد ز لهو و بطر. مسعودسعد. در اتمام آنچه بر دوستان اقتراح کند ظفر یابد و بدان اهتزاز نماید. (کلیله و دمنه ). هندو اهتزازنمود و کتابها را بدو داد. (کلیله و دمنه ). در فضای کوهسار پرواز میکردند و در عرصه ٔ مراد اهتزاز مینمودند. (سندبادنامه ص 121). چون امام ابوالطیب بدیار ترک رسید بمورد او اهتزاز و ارتیاح نمودند. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 238). همگنان بدین الطاف که از حضرت آفریدگار عز و جل علا در حق ما می فرماید شادی و اهتزاز نمایند. (جهانگشای جوینی ). تا آن آن بدان اهتزاز و تبجح نمود و بفرمود تا جشنها ساختند. (جهانگشای جوینی ). 1- افراخته، افراشته
2- جنبش، حركت، نوسان flutter, swing, sway, waft, vibration, pulsation, vibratility, vibrational, raising رفرفة، اضطراب، ارتعاش، دقات خفيفة، هياج، تشنج، إختلال في خفقان القلب، رفرف، ارتعد، قال بارتباك، صفق بجناحيه، ارتعش، اهتاج titreşim vibration vibration vibración vibrazione لرزش، بال زنی دسته جمعی، بال و پر زنی، حرکت سراسیمه، نوسان، تاب، الاکلنگ، اونگ، نوعی رقص واهنگ ان، نفخه، نسل اینده، وزش نسیم، نسیم، ارتعاش، لرزه، جنبش، تپش، ضربان، ارتعاشات، جهندش، قابلیت ارتعاش، تردید
رفرفة|اضطراب , ارتعاش , دقات خفيفة , هياج , تشنج , إختلال في خفقان القلب , رفرف , ارتعد , قال بارتباك , صفق بجناحيه , ارتعش , اهتاج
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه «اهتزاز» در زبان فارسی به مفهوم حرکت کردن، لرزیدن یا تکان خوردن میباشد و به طور خاص به معنای بالا و پایین رفتن یا به اهتزاز درآوردن است. در زیر به برخی از نکات قواعدی و نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره میکنم:
نوشتار صحیح: کلمه «اهتزاز» به همین شکل نوشته میشود و در نوشتن آن باید دقت کرد تا حروف به درستی آن را تشکیل دهند.
تلفظ: این کلمه به شکل «eh-tazaz» تلفظ میشود. در زبان فارسی، تاکید معمولاً بر هجای دوم است.
صرف و نحو: این کلمه در جملات به عنوان فعل و یا اسم به کار میرود. به عنوان مثال:
فعل: «پرچم در باد اهتزاز میکند.»
اسم: «اهتزاز پرچم نشانه پیروزی است.»
مترادفها و متضادها:
مترادفها: تکان، لرزش
متضادها: سکون، آرامش
کاربردها: «اهتزاز» معمولاً در توصیف حرکتهایی به کار میرود که با نیرویی خارجی (مانند باد) یا داخلی (مانند احساسات) ایجاد میشود.
نگارش ادبی: در شعر و متون ادبی، «اهتزاز» میتواند به صورت مجازی نیز به کار رود، به عنوان مثال برای توصیف احساسات متغیر یا وضعیتهای احساسی.
نکات نگارشی: در جملات، معمولاً میتوان «اهتزاز» را در کنار قیدهای مکانی و زمانی به کار برد تا تصویر بهتری از حرکت یا تغییر حالت ارائه دهد.
با رعایت نکات فوق، میتوان از کلمه «اهتزاز» به درستی و شیوا استفاده کرد.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "اهتزاز" در جمله آورده شده است:
پرچم در باد به اهتزاز درآمد و زیبایی خاصی به میدان بخشید.
صدای ساز در فضا به اهتزاز درآمد و همگان را مجذوب خود کرد.
با هر قدمی که برمیداشت، قلبش به حالت اهتزاز در میآمد.
بر روی دریا، قایقها به اهتزاز افتادند و موجها به آنها ضربه میزدند.
درختان بر اثر وزش باد، به آرامی به اهتزاز درآمدند.
اگر به مثالهای بیشتری نیاز دارید یا سوال دیگری دارید، خوشحال میشوم کمک کنم!
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر