جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

'o[w]b
water  |

اوب

معنی: اوب . [ اَ ] (ع اِ) ج ِ آئب . رجوع به آئب شود. || ابر. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || باد.(منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (آنندراج ). || سرعت . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ).
- امثال :
الاوب اوب نعامة ؛ این مثل برای کسی زنند که در کاری سرعت و تعجیل کند.
|| قصد. || استقامت . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ). || عادت . || زنبور شهد.(منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). زنبور عسل . (آنندراج ). || طریق و جهت و سو. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ): جاؤوا من کل اوب ، از هر سوی آمدند. (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || ازهر سوی آمدن . (مردم و جز آن ) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || (مص ) بازگشتن . (از ترجمان علامه ٔجرجانی ، ترتیب عادل ) (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء)(المصادر زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ) (آنندراج ). || آمدن کسی را بشب . || زود بزود دست و پا انداختن ماده شتر در رفتن : آبت الناقه اوباً. (ناظم الاطباء). || فروشدن آفتاب به آخر روز. (تاج المصادر بیهقی ) (آنندراج ).
... ادامه
989 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم مصدر) [عربی: اَوب] [قدیمی]
مختصات: (اُ یا اَ) [ ع . ]
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 9
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
water
ترکی
su
فرانسوی
eau
آلمانی
wasser
اسپانیایی
agua
ایتالیایی
acqua
عربی
ob
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "اوب" در زبان فارسی به طور خاص به معنای "اوبالا" و در ادبیات عرفانی و شعر استفاده می‌شود. اما در زبان گفتاری ممکن است به عنوان یک اصطلاح یا واژه‌ی محاوره‌ای به کار رود. برای بررسی بیشتر قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه، می‌توان به موارد زیر توجه کرد:

  1. نحوه نوشتن: کلمه "اوب" به شکل همین کلمه و بدون هیچ تغییر یا اضافاتی نوشته می‌شود.

  2. استفاده در جملات: حتماً باید توجه شود که این کلمه در контекست درست و در جملاتی که مناسب است، به کار رود. مثلاً:

    • "در این شعر، شاعر به اوب اشاره می‌کند."
    • "او در اوب خود غرق است و به دیگران توجهی ندارد."
  3. قافیه و وزن: اگر در شعر یا ادبیات از این کلمه استفاده می‌شود، باید توجه به قافیه و وزن شعر داشته باشید.

  4. معادل‌ها و مترادف‌ها: در بعضی موارد، ممکن است به دنبال مترادف‌های کلمه "اوب" باشید. این می‌تواند به غنای متن شما کمک کند.

  5. شفافیت: در نگارش، همواره باید وضوح و شفافیت جملات را مد نظر داشت، به ویژه زمانی که از کلمات خاص یا اصطلاحات هنری استفاده می‌شود.

اگر سوال خاصی دارید یا قصد دارید در خصوص استفاده از این کلمه در متنی خاص اطلاعات بیشتری کسب کنید، لطفاً بفرمایید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در اینجا سه جمله با کلمه "اوب" آمده است:

  1. اوب، که به معنی آرامش است، در هنگام طوفان دریا به وجود می‌آید.
  2. وقتی که اوب قلبم را فرا گرفت، تصمیم گرفتم مقداری تنهایی را تجربه کنم.
  3. اوب و سکوت شب باعث شد تا افکارم به آرامش برسند و استراحت کنم.

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری