جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

'o[w]lād
offsprings  |

اولاد

معنی: اولاد. [ اَ ] (ع اِ) ج ِ ولد به معنی فرزند. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) :
تا داد من از دشمن اولاد پیمبر
بدهد بتمام ایزد دادار تعالی .
ناصرخسرو.
ای امت برگشته ز اولاد پیمبر
اولاد پیمبر حکم روز قضااند.
ناصرخسرو.
- اولاد الزنا ؛ زاده ٔ زنا. سند :
گر مرا دشمن شدند این قوم معذورند زانک
من سهیلم کآمدم بر موت اولادالزنا.
خاقانی .
- اولاد دَرزَة ؛ فرومایگان و مردم درزی (دوزنده و جولاهه ).
- اولاددوست ؛ کسی که فرزند دوست میدارد.
- اولاد ضباع ؛ چهار ستاره که بر دست چپ بقار است . رجوع به نفایس الفنون شود.
- اولاد ظبا ؛ کواکبی از دب اکبر... رجوع به دب اکبر از صور کواکب نفایس الفنون شود.
- اولاد عَلاّت ؛ فرزندان زنان پدر.
- اولاد فاطمه ؛ فرزندان فاطمه ٔ زهرا دختر پیغمبر اکرم :
یارب به نسل طاهر اولاد فاطمه
یارب به خون پاک شهیدان کربلا.
سعدی .
رجوع به ولد شود.
... ادامه
403 | 0
مترادف: آل، احفاد، اخلاف، اسباط، ذريه، زادگان، زاده، فرزندان، نتيجه، نسب، ولد
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم) [عربی: اَولاد، جمعِ وَلَد]
مختصات: (اِ.)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: 'owlAd
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 42
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
offsprings | posterity , breed , issue , progenies , seeds , slip , child
ترکی
torunları
فرانسوی
descendance
آلمانی
nachkommenschaft
اسپانیایی
descendientes
ایتالیایی
discendenti
عربی
ذرية | نسل , نتاج , سلالة , نتيجة , النسل
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "اولاد" در زبان فارسی به معنی فرزندان یا نسل‌ها به کار می‌رود و به طور خاص به جمع "ولد" اشاره دارد. در استفاده از این کلمه و نگارش‌های مربوط به آن، برخی قواعد و نکات وجود دارد که به آنها اشاره می‌کنم:

  1. جمع و مفرد: کلمه "اولاد" جمع "ولد" است و در زبان فارسی به‌عنوان جمع استفاده می‌شود، لذا نیازی به استفاده از آن به صورت مفرد نیست.

  2. استفاده در جملات: هنگام استفاده از "اولاد" در جملات، به ساختار جمله و مفهوم دقت کنید. برای مثال: "اولاد او موفق درس خوانده‌اند."

  3. نکات نگارشی:

    • استفاده از تنوع واژه: در برخی مواقع می‌توانید به جای "اولاد" از واژه‌های دیگر مانند "فرزندان" نیز استفاده کنید تا تنوع در نوشته‌ها حفظ شود.
    • استفاده صحیح از نشانه‌گذاری: برای مثال، در جملات توصیفی که شامل مثال یا توضیح بیشتری هستند، از ویرگول استفاده کنید تا مفهوم بهتر منتقل شود.
  4. قیدهای زمانی و توصیفی: در جملاتی که "اولاد" حضور دارد، می‌توانید از قیدهایی مانند "امروز" یا "در آینده" برای روشن‌تر کردن زمان استفاده کنید.

  5. نکات ادبی: در شعر و ادبیات فارسی، واژه "اولاد" ممکن است با بار فرهنگی و اجتماعی خاصی همراه باشد، که بسته به متن و موضوع می‌تواند معنی و مفهوم عمیق‌تری پیدا کند.

با رعایت این نکات می‌توانید به بهبود نگارش و استفاده از کلمه "اولاد" در متون فارسی کمک کنید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در اینجا چند جمله با کلمه "اولاد" آورده‌ام:

  1. "او همیشه نگران آینده اولادش است."
  2. "اولادها باید از سنین پایین به آموزش اهمیت بدهند."
  3. "خانواده ما به تربیت صحیح اولادهای خود اهمیت می‌دهد."
  4. "هر والدینی آرزو دارد که اولادش در زندگی موفق باشد."
  5. "او برای اولادهایش برنامه‌ریزی‌های زیادی کرده است."

امیدوارم این جملات به شما کمک کند!


واژگان مرتبط: ایندگان، اعقاب، اخلاف، زادگان، گونه، جنس، نوع، شماره، موضوع، نشریه، نسخه، عمل، لغزش، اشتباه، خطا، روکش، سهو

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری