جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: اولین . [ اَوْ وَ ] (ص نسبی ) در تداول فارسی بزیادت یاء و نون مزیدٌ علیه اول است مثل نخست و نخستین و مه و مهین و کمتر و کمترین . (غیاث اللغات ). نخستین . صفت تعیینی عددی به معنی نخستین . (ناظم الاطباء) : اولین شخص گفت با بهرام کای شده دشمن تودشمنکام . نظامی (هفت پیکر). چندانکه نگه میکنم ای رشک پری بار دومین ز اولین خوبتری . سعدی . اولین نقطه گرچه چست بود آخرین بهتر از نخست بود. امیرخسرو دهلوی . - اولین حرف ؛ به معنی علم لدنی . (هفت قلزم ). - اولین رایتی ؛ کنایه از حضرت رسالت پناه صلی اﷲ علیه و آله و سلم . (آنندراج ) (هفت قلزم ). - اولین نقش ؛ کنایه از نصیب و مقدر و قضا باشد. (آنندراج ). اولین نقش و نقش معلوم ، بمعنی قضای ازلی است . (هفت قلزم ). - اولین و آخرین ؛متقدمین و متأخرین . (آنندراج ). آغازين، نخستين، يكمين first, initial, initiatory, headmost, the first الأول، أول، أولى، أولي، أولا، في البداية، في بداية، البداية، غرة مطلع، السرعة الأولى، أولاً ilk la première der erste la primera il primo اول، نخستین، نسختین، ابتدایی، بدوی، اغازی، دخولی، واقع در اول، وابسته به ایین دخول، مقدم، جلویی، جلوترین
الأول|أول , أولى , أولي , أولا , في البداية , في بداية , البداية , غرة مطلع , السرعة الأولى , أولاً
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "اولین" در زبان فارسی به معنای نخستین یا ابتداییترین است و به عنوان صفت به کار میرود. در اینجا به برخی از قواعد و نکات مربوط به استفاده و نگارش این کلمه اشاره میکنم:
کاربرد: "اولین" به عنوان صفت به تنهایی به کار نمیرود و معمولاً قبل از اسم ظاهر میشود. به عنوان مثال: "اولین بار"، "اولین نفر"، "اولین کتاب".
تطابق در جنس و تعداد: "اولین" یک صفت غیر متغیر است و به همین دلیل هیچ گونه تطابقی در جنس و تعداد با اسم ندارد و همیشه به صورت "اولین" نوشته میشود، چه اسم مؤنث باشد و چه مذکر. به عنوان مثال: "اولین دانشآموز" و "اولین دانشآموزان".
نوشتار: کلمه "اولین" به صورت صحیح به این شکل نوشته میشود و نباید به صورت "اُولین" یا "اوهلین" تلفظ یا نوشته شود.
استفاده در جملات: این کلمه میتواند در جملات مختلف به کار برود. مانند:
"او اولین کسی بود که به این سوال پاسخ داد."
"من اولین بار است که به این مکان میآیم."
نکات نگارشی: در نگارش متنی که شامل "اولین" است، باید به قواعد دیگر نگارشی نیز توجه داشت؛ مانند رعایت فاصله بین کلمات و استفاده صحیح از علامات نگارشی.
با رعایت این نکات، میتوان به درستی از "اولین" در نوشتار و گفتار فارسی استفاده کرد.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "اولین" در جمله آورده شده است:
او اولین نفر بود که به مسابقه رسید.
اولین کتابی که خواندم، داستانی جذاب بود.
اولین روز مدرسه همیشه برای دانشآموزان هیجانانگیز است.
این فیلم اولین تجربه من در دیدن کارهای سینمایی خارجی بود.
در این کنفرانس، اولین سخنران یک دانشمند برجسته بود.
اگر نیاز به مثالهای بیشتری دارید، خوشحال میشوم کمک کنم!
لغتنامه دهخدا
واژگان مرتبط: اول، نخستین، نسختین، ابتدایی، بدوی، اغازی، دخولی، واقع در اول، وابسته به ایین دخول، مقدم، جلویی، جلوترین
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر