بخنودن
licenseمعنی کلمه بخنودن
معنی واژه بخنودن
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(مصدر لازم) ‹بخنویدن› [قدیمی]
مختصات:
آواشناسی:
منبع:
لغتنامه دهخدا
معادل ابجد:
712
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
to read
ترکی
şarkı söylemek
فرانسوی
chanter
آلمانی
singen
اسپانیایی
cantar
ایتالیایی
cantare
عربی
قرأ | درس , طالع , علم , قرأ بين السطور , قرأ الطالع , دل , طلع على , أشار , عزف لحنا , ليقرأ
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه «بخنودن» یک فعل در زبان فارسی است که به معنای «خشنود کردن» یا «سازگار کردن» به کار میرود. قواعد و نکات نگارشی مربوط به این کلمه عبارتند از:
-
صرف فعل: این کلمه از نظر صرفی به صورتهای مختلفی تغییر میکند. مثلاً:
- گذشته: بخنود
- حال: میبخنود
- آینده: خواهد بخنود
-
جنس و حالت فعل: «بخنودن» یک فعل transitiv (انتقالپذیر) است که میتواند به مفعول نیاز داشته باشد. مثلاً: «او مرا بخنود.»
-
گرامر و ساختار جملات: در جملاتی که این فعل به کار میرود، باید توجه کنید که مفعول به درستی و مطابق با ساختار دستور زبان فارسی بیاید. مثلاً: «او همیشه سعی میکند دیگران را بخنود.»
-
نکات نگارشی:
- استفاده از حروف اضافه مناسب قبل و بعد از فعل.
- توجه به فعلهای همزمان و ترتیب جملات برای جلوگیری از ابهام.
- مترادفها: برای تنوع در نوشتار، میتوانید از مترادفهای این کلمه مانند «خشنود کردن» و «رضایت بخشیدن» استفاده کنید.
با رعایت این نکات، میتوانید به درستی و زیبایی از کلمه «بخنودن» در نوشتار خود استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- او در تلاش است تا با مهربانی و احترام به دیگران، دل آنها را بخنود.
- موسیقی آرامشبخش میتواند احساسات عمیق درون انسان را بخنود و به او آرامش دهد.
- در یک شب آفتابی، مشاهده غروب خورشید میتواند روح را بخنود و احساس خوشایندی را به همراه داشته باشد.