جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

bed'at
innovation  |

بدعت

معنی: بدعت . [ ب ِ ع َ ] (ع ، اِ) بدعة. چیز نوپیدا و بی سابقه . آیین نو. رسم تازه . (فرهنگ فارسی معین ) :
وگر آزر بدانستی تصاویرش نگاریدن
نه ابراهیم از آن بدعت بری گشتی نه اسحاقش .
منوچهری (دیوان چ دبیرسیاقی ص 48).
از دوش فکن غاشیه ٔ مهر در این کوی
چون گرد میان تو ز بدعت کمری نیست .
سنایی .
و رجوع به بدعة شود.
- بدعت آوردن ؛ چیزی نو و بی سابقه آوردن . راه و رسمی تازه نهادن :
زحسن روی تو بر دین خلق می ترسم
که بدعتی که نبوده ست در جهان آری .
سعدی (بدایع).
نظر با نیکوان رسمی است معهود
نه این بدعت من آوردم به عالم .
سعدی (بدایع).
- بدعت گذار ؛ آورنده رسم و آیین تازه . (از یادداشت مؤلف ).
- بدعت گذاشتن ؛ رسم و آیین تازه پدید آوردن . (از یادداشت مؤلف ).
- بدعت نهادن ؛ بدعت آوردن ، راه و رسمی تازه نهادن : و بدعتهای بد که در خراسان آل سیمجور ودیگر متهوران نهاده بودند بیکبارگی محو گردانید. (کلیله و دمنه ).
هر که او بنهاد ناخوش بدعتی
سوی او نفرین رود هر ساعتی .
مولوی .
|| اختراع واحداث رسم در دین . (ناظم الاطباء). عقیده ٔ تازه بر خلاف دین . (فرهنگ فارسی معین ). || الحاد و کفر و خطا و فساد. (ناظم الاطباء). مقابل سنت . (یادداشت مؤلف ) :
بدین دولت جهان خالی شد از کفران و از بدعت
بدین دولت خلیفه بازگسترده ست شادروان .
فرخی .
ایا شهی که در آفاق هر کجا شهری است
که دین و سنت فاش است و کفر و بدعت راز...
سوزنی .
تارک ذوالخمار بدعت را
ذوالفقار تو لاجرم بشکافت .
خاقانی .
بدعت ز روی حادثه پشت هدی شکست
شیطان خلاف قاعده رجم شهاب شد.
خاقانی .
تب ریزهای بدعت تبریز برگرفت
تبریز شد ز رتبت او روضةالسلام .
خاقانی .
تا بت بدعت شکست اقبال حمد سیمگر
سکه نقش بت به زر دادن نیارد در جهان .
خاقانی (دیوان چ سجادی ص 327).
بوم اعتقاد ایشان که در ظلمت کفر بصدای بدعت نوحه می کرد در دام اسلام افکند. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 348).
شرعه ٔ شریعت از غبار بدعت نگاهداشتی . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ سنگی ص 398).
از ترهﱡب نهی فرمود آن رسول
بدعتی چون برگرفتی ای فضول .
مولوی .
- اصحاب بدعت ؛ بدعت گذاران ، صاحبان بدعت : از عقاید اهل سنت و مذاهب اصحاب بدعت مستکشف و متفحص . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 398). اهل فتنه و اصحاب بدعت سر در گریبان کشیدند. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 436).
- بدعت سرای ؛ کنایه از دنیاست . (از آنندراج ). ظاهراً بدان سبب که دنیا محل الحاد و کفر و خطا وفساد است :
دست انصاف تو بر بدعت سرای روزگار
دست محمود است بر بتخانه های سومنات .
انوری (از آنندراج ).
|| ظلم و فساد و خصومت و ستیزه . (ناظم الاطباء). و رجوع به بدعة شود.
... ادامه
1094 | 0
مترادف: 1- ابتكار، نوآوري، رسمنو 2- بدعقيدتي، سنتستيزي
متضاد: سنتگرايي 1- الحاد، كفر
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم) [عربی: بدعة، جمع: بِدَع]
مختصات: (بِ عَ) [ ع . بدعة ] ( اِ.)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: bed'at
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 476
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
innovation
ترکی
sapkınlık
فرانسوی
hérésie
آلمانی
ketzerei
اسپانیایی
herejía
ایتالیایی
eresia
عربی
ابتكار | تجديد , ابتداع , فكرة جديدة , الحدث الأخير من
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "بدعت" در زبان فارسی به معنی نوآوری، ابداع یا روش جدید در دین یا امور اجتماعی است. در نگارش این کلمه و استفاده از آن، چند نکته مهم وجود دارد:

  1. توجه به املاء: کلمه "بدعت" به صورت "ب، د، ع، ت" نوشته می‌شود و باید مراقب بود که املای آن به اشتباه نوشته نشود.

  2. کاربرد در جملات: معمولاً از "بدعت" در بحث‌های مذهبی یا اجتماعی استفاده می‌شود. برای مثال:

    • "این نوع مراسم جدید به عنوان یک بدعت در جامعه شناخته شده است."
    • "بدعت‌ها می‌توانند تأثیرات مثبت یا منفی بر فرهنگ داشته باشند."
  3. توجه به جنس کلمه: "بدعت" کلمه‌ای مؤنث است، بنابراین باید از سایر اجزای جمله و صفات متناسب با آن استفاده کرد. به عنوان مثال:

    • "این بدعت به شدت مورد انتقاد قرار گرفته است."
  4. نکات نگارشی: در نگارش متن، بهتر است به فاصله‌گذاری مناسب و استفاده از علائم نگارشی توجه داشته باشید. به طور مثال:

    • "بدعت، اگرچه در برخی موارد می‌تواند مفید باشد، اما در بسیاری از موارد به سنت‌های دیرینه آسیب می‌زند."
  5. مفهوم و بار معنایی: در نوشتار خود باید دقت کنید که مفهوم بدعت ممکن است بار منفی یا مثبت داشته باشد، بسته به زمینه استفاده.

با رعایت این نکات می‌توانید به درستی از کلمه "بدعت" در نوشتار فارسی خود استفاده کنید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در ادامه چند مثال برای استفاده از کلمه "بدعت" در جمله آورده‌ام:

  1. در برخی از جلسات دینی، افراد به بحث درباره بدعت‌ها و چگونگی جلوگیری از آنها می‌پردازند.
  2. این نوع موسیقی در فرهنگ ما یک بدعت جدید محسوب می‌شود که برخی آن را دوست ندارند.
  3. در جامعه ما، بدعت‌های فرهنگی ممکن است به تغییر هویت سنتی مردم منجر شود.
  4. او به دلیل معرفی یک بدعت در روش تدریس، توجه بسیاری از معلمان را به خود جلب کرد.
  5. چند نفر از بزرگترها نسبت به بدعت‌هایی که در مراسم‌های مذهبی ایجاد شده، اعتراض کردند.

امیدوارم این جملات مفید باشند!


500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری