جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

evil  |

بدی

معنی: بدی . [ ب َ ] (حامص ) ضد نیکی . (آنندراج ). نقیض نیکی . ترمنشت . (از ناظم الاطباء). شر. (زمخشری ). سوء. سیئه . (ترجمان القرآن جرجانی ترتیب عادل بن علی ). شرة. (دهار). اِرب . بُجر. تَعس . جفا. جفوة. خَل ّ. خَنابة. دَوکَة. دَهم . رَباذیة.رَهَق . طَبَندَر. عاثور. عاذور. عَثار. غائلة. غَندَرَة. مَحل . مَعالَة. مَعَرَّة. مَعکوکاء. مَقمور. منایرة. نُصُب . نُصب . نَطَف . نَیرَب . وَشیمَه . (منتهی الارب ). سوء. ساءَة. خَبَث . اسائة. ردائت . قباحت . داهیة. مقابل نیکی ، حسنه . (یادداشت مؤلف ) :
برآغالش هر دو آغاز کرد
بدی گفت و نیکی همه راز کرد.
ابوشکور.
بجای هر بهی پاداش نیکی
بجای هر بدی بادآفراهی .
دقیقی (از گنج بازیافته ص 87).
چو پیروزی و فرهی یابد او
بسوی بدی هیچ نشتابد او.
فردوسی .
جهان از بدیها بشویم به رای
پس آنگه ز گیتی کنم گرد پای .
فردوسی .
نکویی بهر جا چو آید بکار
نکویی کن و از بدی شرم دار.
فردوسی .
هر کجا گوهری بد است بدیست
بدگهر نیک چون تواند زیست .
عنصری .
بریده چو طبع مؤمن از مرتد
از بددلی و بدی و بدمهری .
منوچهری (دیوان چ دبیرسیاقی ص 109).
چون مکافات بدی اندر طبیعت واجب است
چون تو از دنیا چریدی او ترا خواهد چرید.
ناصرخسرو.
گر از خوبان بدی ناید چرا پس
بتان را روی خوب و فعل منکر.
ناصرخسرو.
حضرت رسول (ص ) میفرماید که ازحق تعالی خطاب شود بکرام الکاتبین تا بعدد هر ستاره که بدین آسمان دنیاست ده نیکی مقبول در نامه ٔ اعمال این بنده ثبت و ده بدی محو گرداند. (قصص الانبیاء ص 83).
گر نخواهی دل از ملامت پر
به بدی از قرین نیک مبر.
سنایی .
نیک بدرایی با خلق جهان
که بدی نیک سوی جانت رساد.
خاقانی (دیوان چ سجادی ص 874).
بدی را بدی سهل باشد جزا
اگر مردی احسن الی من اسا.
سعدی .
مروت نباشد بدی با کسی
کزونیکویی دیده باشی بسی .
سعدی .
ز بهر آنکه با گرگان نکویی
بدی باشد بحال گوسفندان .
سعدی .
وز بدی آنچه او بجای خود است
عاقلش عدل خواند ارچه بد است .
اوحدی .
- امثال :
از چشم خود بدی دیده ،از فلان کس یا فلان چیز ندیده . (امثال و حکم دهخدا ج 1 ص 123).
- بدی کردن ؛ رفتار ناملائم داشتن . زیان رساندن . اسائه :
مکن بدی تو و نیکی بکن چرا فرمود
خدای ما را گر ما نه حی و مختاریم .
ناصرخسرو.
زلفت همی بپیچد وبا من بدی کند
نشگفت اگر بپیچد هر که او کند بدی .
قمری (از رادویانی ).
تو بیداری او بیخودی می کند
تو نیکی کنی او بدی می کند.
نظامی .
چو دستشان نرسد لاجرم به نیکی خویش
بدی کنند بجای تو هرچه بتوانند.
سعدی (صاحبیه ).
چو نیکت بگویم بدی می کنی
نه با کس که بد با خودی می کنی .
سعدی (بوستان ).
... ادامه
813 | 0
مترادف: زشتي، سيئه، شناعت، فساد، قباحت، قبح، معرت
متضاد: خوبي، نيكي، حسنه
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: badi
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 16
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
evil | vice , disservice , illness , ill-being , bad
ترکی
kötü
فرانسوی
un mauvais
آلمانی
ein schlechter
اسپانیایی
un malo
ایتالیایی
un cattivo
عربی
شر | سوء , إثم , كارثة , فاسد , شرير , رديء , طالح , خبيث , رجيم , ملعون , لعين , لئيم
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "بدی" در فارسی به معنای صفت منفی و ناپسند است و به طور کلی به بدی یا نقص اشاره دارد. در نگارش و استفاده از این کلمه، باید به چند نکته توجه کرد:

  1. جنس و تعداد: کلمه "بدی" یک اسم است و در زبان فارسی، معمولاً به صورت مفرد به کار می‌رود. در حالت جمع، می‌توان از "بدی‌ها" استفاده کرد.

  2. نحو و ساختار جمله: در جملات، این کلمه می‌تواند به عنوان فاعل، مفعول یا صفت به کار برود. برای مثال:

    • فاعل: "بدی همیشه مجازات می‌شود."
    • مفعول: "من از بدی متنفرم."
    • صفت: "او انسانی بدی است."
  3. نگارش صحیح: در نوشتار رسمی، بهتر است از کلمات و عبارات شفاف و گویا استفاده کنید. از عبارات مبهم و تکرار بی‌مورد پرهیز کنید.

  4. استفاده از مترادف‌ها و متضادها: در گردش متن، می‌توانید از مترادف‌ها یا کلماتی با معانی نزدیک به "بدی" استفاده کنید؛ از جمله: ناپسندی، زشتی، بی‌عدالتی. همچنین می‌توانید از متضادها مانند "خوبی" و "نیکی" نیز کمک بگیرید.

  5. تنوع در جمله‌سازی: برای افزایش جذابیت نوشته، سعی کنید جملات متنوعی با کلمه "بدی" بسازید. می‌توانید از تشبیه‌ها، استعاره‌ها یا مثال‌های عینی استفاده کنید.

با رعایت این نکات، می‌توانید از کلمه "بدی" به شکل مؤثری در نگارش‌ها و گفتگوهای خود بهره‌برداری کنید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در زیر چند مثال برای استفاده از کلمه "بدی" در جملات آورده شده است:

  1. بدی انسان‌ها در برخی از مواقع، ناشی از ناآگاهی آن‌هاست.
  2. در زندگی، باید یاد بگیریم که از بدی‌ها دوری کنیم و به خوبی‌ها روی آوریم.
  3. بدی‌هایی که در جامعه وجود دارد، نیاز به توجه و اصلاح دارد.
  4. گاهی اوقات، بدی‌های کوچک می‌توانند تأثیرات بزرگ و منفی بر روی دیگران داشته باشند.
  5. او با وجود بدی‌هایی که به او نسبت داده شده، همیشه سعی کرده رفتاری درست و اخلاقی داشته باشد.

اگر به مثال‌های بیشتری نیاز دارید، لطفا بفرمایید!


واژگان مرتبط: زیان، ضرر، گناه، عیب، فسق، منگنه، صدمه، ازار، بدخدمتی، بیماری، مرض، ناخوشی، کسالت، خستگی، بدبختی، نا هنجاری، دادن، بد

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری