برافکندن
licenseمعنی کلمه برافکندن
معنی واژه برافکندن
برافکندن
اطلاعات بیشتر واژه
کلمه "برافکندن" به معنی پرتاب کردن یا افکندن چیزی به سمت بالا است. در استفاده از این کلمه و نگارش صحیح آن، میتوان به نکات زیر توجه کرد:
-
نحو و ساختار جملات:
- این فعل به صورت لازم و متعدی میتواند استفاده شود. به عنوان مثال:
- "او چادر را برافکند."
- "باد برگهای درخت را برافکند."
- این فعل به صورت لازم و متعدی میتواند استفاده شود. به عنوان مثال:
-
صرف و تصریف:
- مانند سایر افعال، این فعل نیز باید با توجه به زمان و شخص تصریف شود.
- مثال:
- حال: من برافکنم، تو برافکنی، او برافکند.
- گذشته: من برافکندم، تو برافکندی، او برافکند.
- مانند سایر افعال، این فعل نیز باید با توجه به زمان و شخص تصریف شود.
-
کاربرد نحوی:
- میتوان از این فعل در جملات توصیفی یا بیانی استفاده کرد.
- مثال: "او سنگ را به سمتی برافکند که هرگز نرفتنش را فراموش نکند."
-
ایجاد جملات ادبی:
- "برافکندن" میتواند در شعر و نثر ادبی نیز به کار رود. استفاده شاعرانه از این فعل میتواند به تصویرسازی کمک کند.
- مثال: "به آسمان خیره شدم و آرزوهایم را برافکندم."
- نکات نگارشی:
- در نگارش، توجه به نقطهگذاری و استفاده صحیح از حروف بزرگ و کوچک اهمیت دارد.
- هنگام نوشتن جملات طولانی و ترکیبی، استفاده از ویرگول برای جداسازی بخشهای مختلف جمله ضروری است.
با رعایت این نکات، میتوانید به درستی از کلمه "برافکندن" در نوشتار خود استفاده کنید.
- باد تند درختان را برافکند و برگهایشان را به سوی آسمان پرتاب کرد.
- او با شجاعت تصمیم گرفت که تمام ترسهایش را برافکند و به دنبال رویاهایش برود.
- بعد از طوفان، پیرمرد گفت که زندگی همیشه فرصت دوباره برافکندن و شروعی تازه را به ما میدهد.