جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

bardāšt
removal  |

برداشت

معنی: برداشت . [ ب َ ] (مصدر مرخم ) مخفف برداشتن . (یادداشت مؤلف ). || آنچه دکاندار یا یکی از دوشریک از نقود حاضر بهر خود برگیرد: شما برداشت کرده اید هزارتومان من پانصد تومان . (یادداشت مؤلف ). عمل برداشتن قسمتی از چیزی یا سرمایه ای پیش از آنکه هنگام تقسیم آن چیز یا سرمایه برسد مثلاً: فلان شریک از درآمد تجارتخانه تاکنون پانصد ریال برداشت کرده است . || خرج . (یادداشت مؤلف ). || حاصل . محصول . (یادداشت مؤلف ). بهره ای که از کشت بدست آید. محصول مزرعه و دیگر املاک و اموال . (یادداشت مؤلف ). تحصیل . ماحصل : برداشت ما از ده ده خروار است . || عمل برداشتن حاصل . درو کردن . (یادداشت مؤلف ). درودن و به انبار بردن محصول : برزیگری (زراعت ) کاشت است و داشت است و برداشت یعنی برزگرخوب باید نیک زرع کند و نیک حفظ و حراست کند سبزه را تا گاه سخت شدن دانه و نیک تواند حصاد و درو کند. (یادداشت مؤلف ). || درو.(یادداشت مؤلف ). || ارتفاع . (یادداشت مؤلف ). ارتفاعات . || دخل . بهره برداری . بهره . درآمد. || رفع. مقابل وضع (نهاد). (یادداشت مؤلف ) : و چون بر سفره نشینند خاموش نباشند و ابتدا بنام خدا کنند و چیزی نکنند از نهاد وبرداشت که اصحاب را از آن کراهتی باشد. (هجویری ).
نهادی که برداشت از خون کند
فرو داشتی بی جگر چون کند.
نظامی .
|| ترفیع. تجلیل . مقابل تنزیل و تذلیل (فروداشت ). || کوچ . عزیمت . حرکت از جائی . مقابل فرود آمدن :
بر سبزه زار چرخ بزد خیمه خیل روز
چون کاروان شام به برداشت کردساز.
اخسیکتی .
|| (اصطلاح موسیقی ) نوعی از سازی است . (آنندراج ). مقابل فروداشت . (یادداشت مؤلف ). || ابتدای آواز یا ساز. بلند کردن آواز تا منتهای مقصود و فروداشت و پست کردن آن تا حد مقصود :
از پی هر شامگهی چاشتی ست
آخر برداشت فروداشتی ست .
نظامی .
رجوع به نوبت مرتب شود. || آغاز. آغاز سخن . ابتدای کلام . شروع گفتار. (یادداشت مؤلف ). || تحمل . || صبر. شکیبائی . (آنندراج ). || سواری . (غیاث اللغات ).
... ادامه
733 | 0
مترادف: استنباط، استنتاج، بازيافت، تلقي، درك، دريافت، جمعآوري، حاصل، حاصلبرداري، محصولبرداري، بهرهبرداري كردن، ضبط ، اخذ، بازستاني، دريافت ، بردباري، تحمل، صبر
متضاد: كاشت، داشت پرداخت نابرداري، بيتابي
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (بن ماضیِ برداشتن، اسم مصدر)
مختصات: (بَ) (مص مر.)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: bardASt
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 907
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
removal
ترکی
hasat
فرانسوی
récolte
آلمانی
ernte
اسپانیایی
cosecha
ایتالیایی
raccolto
عربی
إزالة | نزع , استئصال , طرد , رحيل , تبديد , انتقال , الإزاحة الزاوية , صرف من الخدمة
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه «برداشت» در زبان فارسی به معانی و کاربردهای مختلفی می‌تواند به کار رود. در ادامه به بررسی قواعد نحوی و نگارشی مرتبط با این کلمه می‌پردازیم:

۱. معانی و کاربردها:

  • برداشت به معنای گرفتن یا برداشت کردن: مانند برداشت محصول از زمین.
  • برداشت به معنای تفسیر یا فهم: مثلاً برداشت شخصی از یک متن یا موضوع.

۲. قواعد نگارشی:

  • نوشتن با حروف صحیح: کلمه «برداشت» با «ب» بزرگ آغاز نمی‌شود، مگر اینکه در ابتدای جمله باشد.
  • فاصله بین کلمات: در جمله باید از فاصله مناسب بین «برداشت» و کلمات دیگر استفاده شود.
  • کاربرد در جملات: باید به نحوی در جمله قرار بگیرد که معنی درست و واضحی را منتقل کند.

۳. ساختار جملات:

  • جملات مثبت: «من برداشت عمیقی از این کتاب داشتم.»
  • جملات منفی: «او هیچ برداشت مثبتی از آن تجربه نداشت.»
  • سوالات: «شما چه برداشتی از این فیلم داشتید؟»

۴. نکات دستوری:

  • «برداشت» در زبان فارسی به عنوان یک اسم و نیز به عنوان فعل (در ساختارهای خاص) به کار می‌رود.
  • در جملات پیچیده می‌توان از «برداشت» به عنوان فعل با قیدهای مختلف استفاده کرد، مثل: «او برداشت بهتری از موضوع داشت.»

۵. اشتباهات رایج:

  • استفاده نادرست از واژه: برخی افراد به‌جای «برداشت» از کلمات دیگری استفاده می‌کنند که ممکن است دقیقاً مفهوم نداشته باشند.
  • عدم توجه به سیاق: توجه به سیاق جمله در تعیین معنای درست «برداشت» بسیار مهم است.

با رعایت این نکات، می‌توان به درستی و به شکلی صحیح از کلمه «برداشت» در نگارش و مکالمات استفاده کرد.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "برداشت" در جملات مختلف ارائه می‌دهم:

  1. برداشت من از این کتاب متفاوت از برداشت دیگران است.
  2. کشاورزان هر ساله در فصل برداشت، محصول خود را جمع‌آوری می‌کنند.
  3. برداشت او از سخنان من باعث شد که سوءتفاهمی ایجاد شود.
  4. در دانشگاه، ما به صحبت‌های استاد گوش دادیم و برداشت‌های مختلفی از موضوع داشتیم.
  5. برداشت مالیاتی دولت از درآمدها، تأثیر زیادی بر بودجه عمومی دارد.

اگر به جملات بیشتری نیاز دارید یا موضوع خاصی مد نظر دارید، لطفاً بفرمایید!


500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری