جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: برم . [ ب َ رَ ] (ع اِ) آنکه از بخل قمار نکند. (منتهی الارب ). آنکه بامردم در قمار داخل نشود. (از اقرب الموارد). کسی که در مجلس قمار نشیند و بازی نکند. (برهان ). ج ، أبرام . || ستوه و بی قراری . (منتهی الارب ). ضَجَر. (اقرب الموارد). || دانه ٔ غوره ٔ انگور آنگاه که به خردی ذره ای باشد. (منتهی الارب ). دانه ٔ انگور هرگاه مانند سر ذَرّ و مورچگان خرد باشد. (از اقرب الموارد). || ثمر درختان خاردار، بَرَمة یکی . (از منتهی الارب ). میوه ٔ عضاه . (از اقرب الموارد). میوه ٔ طَلح . (از ذیل اقرب الموارد از لسان ). میوه ٔ درخت خاردار عموماً، و بعضی گویند شکوفه ٔ بهار درخت مغیلان . (از برهان ). شکوفه ٔ درخت مغیلان . (الفاظ الادویة). برخی آنرا شکوفه ٔ مغیلان دانند و برخی شکوفه ٔ درخت خارداری می دانند شبیه با مغیلان بقدر زعرور. (از تحفه ٔ حکیم مؤمن ). || قیصوم . شجره ٔ ابراهیم . شاه بابک . رجوع به شاه بابک شود. || سرب گداخته . (منتهی الارب ). کحل و سورمه ٔ گداخته و مذاب . (از ذیل اقرب الموارد از لسان ). || سرکوه . (منتهی الارب ). قله هایی از کوه ، واحد آن بَرَمة. (از ذیل اقرب الموارد از لسان ). || ج ِ بَرِمة. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به برمة شود. || (اِخ ) نام ناقه ای . (منتهی الارب ). 1- آبگير، استخر، بركه، تالاب، غدير
2- بند، سد كوچك on, upon, against, at, land, bosom, mainland, go في، عن، فيما يتعلق، على الحائط، سقط على الأرض، مضرب، من حيث المبدأ، فوق، حسب، على gitmek aller gehen ir andare بر، به، بر روی، روی، در روی، برای، بر فراز، بمحض، بمجرد، علیه، در برابر، در مقابل، ضد، با، در، سر، در نتیجه، نزدیک، زمین، سرزمین، خشکی، خاک، دیار، سینه، بغل، پیش سینه، قاره، قطعه اصلی، قطعه
on|upon , against , at , land , bosom , mainland , go
ترکی
gitmek
فرانسوی
aller
آلمانی
gehen
اسپانیایی
ir
ایتالیایی
andare
عربی
في|عن , فيما يتعلق , على الحائط , سقط على الأرض , مضرب , من حيث المبدأ , فوق , حسب , على
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "برم" در زبان فارسی از لحاظ قواعد نگارشی و ساختاری نکات متعددی دارد. این کلمه به صورت فعل "رفتن" و در فرم اول شخص مفرد زمان آینده به کار میرود.
در اینجا به برخی از نکات و قواعد مرتبط با "برم" اشاره میشود:
جملههای خبری و پرسشی:
با استفاده از "برم" میتوان جملههای خبری یا پرسشی ساخت:
خبری: من برم.
پرسشی: آیا من برم؟
جنس و لحن:
استفاده از "برم" در مکالمات غیررسمی و دوستانه رایجتر است. در محیطهای رسمیتر ممکن است از فرمهای کاملتر "میروم" یا "بایستی بروم" استفاده شود.
استفادههای شعری و ادبی:
در اشعار و نثر ادبی، "برم" و بهویژه شکلهای دیگر فعل "رفتن" میتوانند بار معنایی و عاطفی خاصی داشته باشند.
عدم ابهام:
در جملاتی که "برم" به کار میرود، بهتر است برای جلوگیری از ابهام، توضیحات بیشتری ارائه شود. به عنوان مثال: "من برم به مدرسه" یا "من برم خرید".
قاعدههای نوشتاری:
در نوشتار رسمی، بهتر است از فعلهای کامل و صحیح استفاده شود و به جای "برم"، از "میروم" استفاده گردد.
با رعایت این نکات میتوانید به شکل بهتری از "برم" در نگارش و سخنوری خود استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! اینجا چند مثال برای کلمه "برم" در جملات مختلف آورده شده است:
اگر باران ببارد، تصمیم دارم به خانه برم.
بعد از این جلسه، باید به فروشگاه برم تا خریدهایم را انجام دهم.
میخواهم به پارک برم و کمی استراحت کنم.
بعد از کار به دفتر دوستم میروم، اگر زودتر تمام شوم، به خانه برم.
آیا میتوانی بگویی کجا باید برم؟
اگر سوال دیگری دارید، بفرمایید!
لغتنامه دهخدا
واژگان مرتبط: بر، به، بر روی، روی، در روی، برای، بر فراز، بمحض، بمجرد، علیه، در برابر، در مقابل، ضد، با، در، سر، در نتیجه، نزدیک، زمین، سرزمین، خشکی، خاک، دیار، سینه، بغل، پیش سینه، قاره، قطعه اصلی، قطعه