جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
ذهب|انطلق , مضى , سافر , خرج , أصبح , قال , مشى , غادر , استهلك , حدث , لجأ , دار , عرف ب , ساعد على , اعتزم , أدى , تجربة , نشاط , محاولة , نجاح , يذهب
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "برود" فعل و از اشکال صرف شدهٔ فعل "رفتن" است. این فعل در زبان فارسی به جای "برود" ممکن است در بافت‌های مختلف معنای متفاوتی داشته باشد.
در زیر به برخی از قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره می‌کنم:
زمان آینده: "برود" به معنای رفتن در زمان آینده است. مثلاً: "او به مدرسه می‌رود". در این جمله، "برود" به طور غیرمستقیم به آینده اشاره دارد.
فعل حال: در زبان گفتاری، ممکن است گفته شود "می‌رود" که به حال اشاره دارد.
توافق با فاعل: در جملات فارسی، فعل باید با فاعل خود از نظر شخص و تعداد هماهنگ باشد. مثلاً:
او برود (مفرد)
آنها بروند (جمع)
استفاده در جملات شرطی: "برود" می‌تواند در جملات شرطی نیز مورد استفاده قرار گیرد. مانند: "اگر او برود، من نیز می‌روم".
نگارش صحیح: در نگارش، مهم است که فعل‌ها به درستی نوشته شوند. اطمینان حاصل کنید که "برود" به عنوان فعل در جمله درست به کار رفته است.
فعل مضارع: "برود" یکی از اشکال مضارع فعل "رفتن" است و در جملات خبری و تسلّط استفاده می‌شود.
با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "برود" به درستی در جملات فارسی استفاده کنید.
لغت‌نامه دهخدا
واژگان مرتبط: رفتن، راه رفتن، شدن، گشتن، رهسپار شدن، روانه ساختن، خاموش کردن، قطع کردن، اخراج شدن، فاش شدن، اخراج کردن، گذاشتن، ترک کردن، رها کردن، عزیمت کردن، رسیدن، امدن، بخشیدن، توصیح کردن، واگذاردن، صرف نظر کردن، دسته جمعی عمل کردن، جمعیت تشکیل دادن، زدودن، جاروب کردن، روبیدن، روفتن، بسرعت گذشتن از
