بزنده
licenseمعنی کلمه بزنده
معنی واژه بزنده
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(صفت) [قدیمی]
مختصات:
آواشناسی:
منبع:
لغتنامه دهخدا
معادل ابجد:
68
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
hit
ترکی
vurmak
فرانسوی
frapper
آلمانی
schlag
اسپانیایی
golpear
ایتالیایی
colpo
عربی
ضرب | أصاب , سدد , صدم , هاجم , ارتطم , وجد , أصاب الهدف , صد , اكتشف , توافق مع , وفق إلى , لاقى نجاحا , إصابة , صدمة , نجاح , ارتطام , غارة خاطفة , ضربة في كرة التنس
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "بزنده" در زبان فارسی به معنای "زنده" یا "زندهدار" به کار نمیرود و به نظر میرسد که ممکن است اشتباه تایپی برای "زنده" باشد. در صورتی که شما به واژه دیگری اشاره دارید یا منظور خاصی در نظر دارید، لطفاً توضیح بیشتری ارائه دهید.
با این حال، اگر بخواهیم به قواعد عمومی نگارش و زبان فارسی بپردازیم، نکاتی وجود دارد که میتواند مفید باشد:
-
هجایی و دقت در نوشتار: برای نوشتن کلمات، باید به دقت به هجای آنها توجه کرد تا از نوشتن کلمات اشتباه جلوگیری شود.
-
استفاده از املای صحیح: کلمه باید به شکل صحیح و استاندارد نوشته شود.
- جدا کردن ناپسندها: اگر کلمه ترکیبی باشد، باید توجه داشت که اجزای آن به درستی از هم جدا شوند.
اگر به قوانین خاصی درباره کلمات و نگارش در زبان فارسی نیاز دارید، لطفاً سوالات خاصتری مطرح کنید تا بتوانم به شما کمک کنم.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- بزنده همیشه در تلاش است تا با استفاده از تجربیات گذشته، آینده بهتری را بسازد.
- در زندگی باید به اصول اخلاقی پایبند باشیم تا در نهایت به سلامت و بزندهای واقعی دست یابیم.
- او با امید به بزندهای نوین، هر روز تلاش میکند تا مهارتهای جدیدی را یاد بگیرد.