بشو
licenseمعنی کلمه بشو
معنی واژه بشو
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع:
لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد:
308
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
wash | launder , leach , scour , deterge , elute , become
عربی
غسل | غسيل , إندفاع الموج , الغسالة ماء اغتسل به , طبقة رقيقة من طلاء , الغسول مستحضر طبي , طمي , الاجتراف الخلفي , جرف , جلا , لعق , خضع , نقع , غمر , دهن بطبقة رقيقة , دام , انجرف , ثبت على محك النقد , ترقرق بالماء , نزل بقوة سائل ما , قابل للغسل
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "بشو" در زبان فارسی به عنوان یک فعل در حالت امر به کار می‌رود و از مصدر "بودن" مشتق شده است. در اینجا به چند نکته قواعدی و نگارشی مربوط به این کلمه اشاره می‌کنم:
-
نوع فعل: "بشو" فعل امری است و برای خطاب به یک نفر (شما) به کار می‌رود.
-
فعل‌های هم‌خانواده: "بشو" از فعل "شدن" و "بودن" مشتق می‌شود. شما میتوانید در جملات مختلف به حالت‌های مختلف آن اشاره کنید.
-
نوشتار: کلمه "بشو" همیشه به این صورت نوشته می‌شود و در محاوره و نوشتار غیررسمی استفاده می‌شود.
-
صدا و لحن: هنگام استفاده از این کلمه در جمله، لحن و تن صدا می‌تواند تأثیر زیادی بر معنا و احساس جمله بگذارد.
-
مثال‌ها:
- "بشو انسان بهتر!"
- "بشو آنچه که می‌خواهی."
- کاربرد در جملات: این کلمه معمولاً در جملات کوتاه و توصیفی به کار می‌رود و می‌تواند با دیگر اصطلاحات ربط پیدا کند.
اگر سوال خاصی دارید یا نیاز به توضیحات بیشتری هست، خوشحال می‌شوم کمک کنم!