جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: بقر. [ ب َ ق َ ] (ع اِ) ج ِ بَقَرَة.(منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). بمعنی مطلق گاو خواه نرخواه ماده بخلاف ثور که گاو نر را گویند. (آنندراج ) (از غیاث ). گاو، نام جنس است . (مهذب الاسماء). ثور. (یادداشت مؤلف ). گاو که حیوان چهارپای شیرده است . (فرهنگ نظام ). و رجوع به مخزن الادویه شود : غافل نبود در سرای طاعت تا مرد بیکسر بقر نباشد. ناصرخسرو. ولیکن بقر نیستی سوی دانا اگر جویدی حکمت باقری را. ناصرخسرو. هزار شکر مر آنرا که جود و قدرت او بصورت بشر اندر چنین بقر دارد. ناصرخسرو. درپیش خری کس چه نهد خود تن نازک لوزینه چرا عرضه دهد کس به بقر بر. سوزنی . || نام یکی از سالهای دوازده گانه است و هر سال بنام جانوری منسوبست : موش و بقر و پلنگ و خرگوش شمار زین چار چو بگذری نهنگ آید و مار. (نصاب ). || شخص گیج . ابله . احمق . (دزی ج 1 ص 102). - البقر الابیض ؛ نامی است که به نشخوارکنندگان وحشی بلندقد داده اند . (دزی ج 1 ص 102). - البقر الاحمر ؛ حیوانی است وحشی با شاخهایی عجیب و بلند و مابین گاو و نشخوارکنندگان وحشی بلند قد قرار دارد. (از دزی ج 1ص 102). - بقرالوحش ؛ نوعی گاو کوهی و بز کوهی است که در صحراهای عربستان زندگی کند. (از دزی ج 1 ص 102). و رجوع به بقرالوحش در ردیف خود شود. - عیون البقر ؛ انگوری سیاه و کلان و گرد و کم شیرینی . و اهل فلسطین آنرا نوعی از آلودانند. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). - لحم بقری ؛ گوشت گاو. (دزی ج 1 ص 102). سهر، گاو، گوساله bagher براغر inek vache kuh vaca mucca
ترکیب:
(اسم) [عربی، جمع: بَقَرات و ٲبْقار و ٲباقیر] [قدیمی]
مختصات:
(بَ قَ) [ ع . ] ( اِ.)
آواشناسی:
منبع:
لغتنامه دهخدا
معادل ابجد:
302
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
bagher
ترکی
inek
فرانسوی
vache
آلمانی
kuh
اسپانیایی
vaca
ایتالیایی
mucca
عربی
براغر
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "بقر" در زبان فارسی به معنای "گاو" یا "گوساله" به کار میرود. این کلمه به صورت عمومیتر به جمع "بقرات" یا "گاوها" نیز اشاره دارد. در نگارش و استفاده از این کلمه به نکات زیر توجه کنید:
نویسهخوانی: در نوشتن این کلمه، توجه به حروف و ترکیب صحیح آنها ضروری است. کلمه "بقر" به تنهایی به معنای خاصی دارد و باید در متن به صورت درست و واضح استفاده شود.
استفاده در جملات: وقتی از این کلمه در جملات استفاده میکنید، باید به قواعد نحوی زبان فارسی توجه کنید. بهعنوان مثال: "بقر در مزرعه چرا میکند."
جمع و مفرد: مانند بسیاری از کلمات، "بقر" نیز دارای شکل جمع و مفرد است. حالت جمع "بقرات" است و در موارد مناسب باید از آن استفاده کنید.
همنشینی با سایر کلمات: در ترکیب با کلمات دیگر، به دقت موقعیت آن را در جمله مشخص کنید. به عنوان مثال، "بقر سفید" یا "بقر بزرگ".
رعایت زبان محاوره و نوشته: در زبان محاورهای ممکن است از اصطلاحات و کلمات غیررسمی استفاده شود، اما در زبان رسمی و نوشته، بهتر است از واژه "گاو" استفاده شود، چرا که در برخی از لهجهها و گویشها ممکن است معانی متفاوتی داشته باشد.
اگر سوال خاصی در رابطه با کاربرد این کلمه دارید یا نیاز به مثالهای بیشتری دارید، خوشحال میشوم که کمک کنم!
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
در مزرعهی ما، یک بقر بزرگ و کُند داریم که همیشه در کنار چوپان میچرد.
بقرها به عنوان منبع اصلی شیر و گوشت در بخش کشاورزی نقش مهمی ایفا میکنند.
در فصل بهار، بقرها تازه به دنیا آمده و به خوشحالی در چراگاهها بازی میکنند.
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر