جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×
مجله موفقیت عرشیانی ها رو بخون و نظربده تا تو هم برنده بشی لینک ثبت نام


0
0
2645
اطلاعات بیشتر واژه
واژه بنات
معادل ابجد 453
تعداد حروف 4
تلفظ banāt
ترکیب (اسم) [عربی، جمعِ بِنْت] [قدیمی]
مختصات (بَ) [ ع . ] (اِ.)
منبع لغت‌نامه دهخدا
نمایش تصویر بنات
پخش صوت

بنات . [ ب َ ] (ع اِ) ج ِ ابنة، یعنی دختر. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (ترجمان القرآن ). || ج ِ بنت ، یعنی دخترو آن مؤنث ابن نیست بلکه صیغه ٔ جداگانه است و منسوب بدان بِنْتی و بنوی درآید. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (ترجمان القرآن ) (از اقرب الموارد) :
حاسدم گوید چرا خوانند کمتر شعر من
زان تو خوانند هرکس هم بنات و هم بنین .
منوچهری .
کس نیارد یاد از آل مصطفی
در خراسان از بنین و از بنات .
ناصرخسرو.
دیدی قضای مرگ برون رفتن از جهان
نا دیده چهره ٔ تو بنین و بنات تو.
مسعود سعد.
از نفایس ذخایر و زواهر جواهر و بنات و معادن ... چیزی یافت . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 274).و دایه ٔ ابر بهاری را فرمود تا بنات نبات در مهد زمین بپرورد. (گلستان ).
گر اقتضای زمان دور باز سر گیرند
بنات دهر نزایند بهتر از تو بنین .
سعدی .
دختران
ابنا
root,bottom,basement
جذر، جذور، أصل، مصدر، جوهر، شىء أساسي، عرق أصل، ينبوع، تأصل، رسخ، استأصل، اقتلع، نقب، شجع، هتف، اجتث، قلع
senin için
pour toi
für dich
para ti
per te


500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری


کپی