جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

bandar
port  |

بندر

معنی: بندر. [ ب َ دَ ] (اِ) محلی باشد که قافله و تجار در آن بسیار آیند و روند. (برهان ). کنار دریا که جای بستن کشتی باشد و معنی هر شهری که بر کناره ٔ دریای محیط واقع باشد. (از غیاث ). محلی باشد که قافله و تجار بسیار بر آن صادر ووارد شود و بیشتر آن بر لب دریاها و رودهای بزرگ باشد چنانکه در فارس زیاده از بیست بندر بر لب دریا است و اصل آن بُندَر است که بار و بنه در آنجا نهند و اسکله گویند و اسکله ترکی است و بمعنی معبر بحر آمده . (انجمن آرا) (آنندراج ). لنگرگاه کشتی از کناره ٔ دریا که کاروان و تجار در آن بسیار آیند و روند و کشتی مال التجاره ها بدان جا آرند و از آنجا برند. ج ، بنادر. (یادداشت بخط مؤلف ). محلی است در ساحل دریا یا رودخانه که محل توقف و بارگیری و باراندازی وسایل نقلیه ٔ دریایی است ، و آن معمولاً شامل انبارها و جرثقیلهاو وسایل فنی دیگر نیز هست . شهر ساحلی ، بندرگاه . توضیح : این کلمه بهمین صورت معرب شده جمع آن «بنادر» آید. (فرهنگ فارسی معین ) : روزی بتماشا بیرون رفته بود نزدیک آن بندر رسید. (قصص الانبیاء ص 177).
... ادامه
336 | 0
مترادف: 1- درياكنار، دريابار، شهرساحلي 2- ساحل 3- بارانداز، بندرگاه، لنگرگاه
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم) [جمع: بَنادِر]
مختصات: (بَ دَ) ( اِ.)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: bandar
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 256
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
port | seaport , wayside
ترکی
liman
فرانسوی
port
آلمانی
hafen
اسپانیایی
puerto
ایتالیایی
porta
عربی
ميناء | المنفذ , مرفأ , بوابة , باب , ميسرة يسار , بورت خمرة , حمل البندقية بالتقالب , خمر , بوابة الدخول , نقطة العبور , نافذة السفينة , قيافة طريقة المشي , ياسر , مشى إلى اليسار
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "بندر" در زبان فارسی به معنای محلی است که کشتی‌ها در آن پهلو می‌گیرند و کالاها را بارگیری یا تخلیه می‌کنند. در ادامه، برخی از قواعد و نکات نگارشی مربوط به این کلمه آورده شده است:

  1. نحو: کلمه "بندر" معمولاً به عنوان اسم به کار می‌رود و می‌تواند به تنهایی یا در ترکیب با دیگر کلمات مورد استفاده قرار گیرد. به عنوان مثال، "بندرعباس" یا "بندر انزلی".

  2. نقطه‌گذاری: اگر کلمه "بندر" در وسط جمله قرار گیرد، باید بر اساس قوانین عمومی نقطه‌گذاری عمل کرد. به عنوان مثال: "کشتی به بندر رسید."

  3. تجزیه و تحلیل واژگان: کلمه "بندر" یک اسم عام است و به محلی اشاره دارد که برای کشتی‌ها و تجارت مورد استفاده قرار می‌گیرد.

  4. استفاده در ترکیب‌ها: "بندر" می‌تواند با دیگر واژه‌ها ترکیب شود. مانند "بندرگاه"، که به معنای محل پهلو گرفتن کشتی‌هاست.

  5. جنس کلمه: "بندر" یک اسم مذکر است.

  6. قید زمان و مکان: در جملات، می‌توان از "بندر" به عنوان قید مکان استفاده کرد. به عنوان مثال: "او به بندر رفت."

با رعایت این نکات، می‌توان از کلمه "بندر" به درستی استفاده کرد و معنای آن را در جملات مشخص نمود.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "بندر" در جملات آورده شده است:

  1. کشتی‌ها هر روز صبح به بندر می‌آیند و بارهای خود را تخلیه می‌کنند.
  2. بندر انزلی یکی از دیدنی‌ترین مکان‌ها در شمال ایران است.
  3. ما برای تعطیلات به بندر عباس سفر کردیم و از سواحل زیبای آن لذت بردیم.
  4. بندر تهران نقش مهمی در تجارت بین‌المللی کشور دارد.
  5. در بندر، می‌توانیم انواع غذاهای دریایی تازه را امتحان کنیم.

اگر نیاز به مثال‌های بیشتری دارید، خوشحال می‌شوم کمک کنم!


واژگان مرتبط: درگاه، پرت، مخرج، بندر ورودی، شهر ساحلی، بندر ساحلی دریا، دریابندر، ایستگاه فرعی، کنار جاده

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری