جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

bonšan
legume  |

بنشن

معنی: بنشن . [ ب ُ ش َ ] (اِ)حبوبات از قبیل نخود و عدس و ماش و لوبیا و باقلا و غیره . (فرهنگ فارسی معین ). مجموع دیگ افزارها از حبوب خشک چون نخود، لوبیا، ماش ، عدس ، باقلا و نخود سیاه وسیاه چشم (لوبیا بلبلی ، چشم بلبلی ). منیجو، لپه . (یادداشت بخط مؤلف ). خل ماش . نام جنس ها و انواع بسیاری از گیاهان تیره ٔ پروانه داران که همه جا میرویند و به آسانی بعمل می آید. دانه های بنشن از دوره های قبل از تاریخ شناخته شده و در تغذیه ٔ انسان و دام بکار رفته است . بعضی از آنها را برای علوفه و قوی ساختن خاک میکارند. پوست نیام و لپه ها و حتی رشته های کناره ٔ آنها در نیام نرسیده قابل خوردن است . نمونه های آنها عبارتند از: لوبیا، باقلا، نخود، عدس ، ماش ، خلر و سویا. (دایرة المعارف فارسی ). رجوع به گیاه شناسی گل گلاب شود.
... ادامه
806 | 0
مترادف: خواربار، حبوبات
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم)
مختصات: (بُ شَ) ( اِ.)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: bonSan
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 402
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
legume | black
ترکی
oturmak
فرانسوی
asseyez-vous
آلمانی
hinsetzen
اسپانیایی
siéntate
ایتالیایی
sedere
عربی
بقول كالحمص | سنفة , البقوليات
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "بنشن" در فارسی به معنای "گذاشتن" یا "نهادن" است و همچنین به صورت "به نشین" نیز به کار می‌رود. در نگارش و استفاده از این کلمه، چند نکته مهم وجود دارد:

  1. جایگاه کلمه: "بنشن" یا "به نشین" معمولاً در جملاتی که به دستور و درخواست یا توصیه اشاره دارند، به کار می‌رود. مثلاً: «بنشن کتاب‌ها را روی میز.»

  2. زبان محاوره و نوشتاری: در زبان محاوره‌ای ممکن است این کلمه کمتر استفاده شود و بیشتر زبان محاوره‌ای به واژه‌های ساده‌تر و عمومی‌تر روی آورد. در متون رسمی، به کار بردن واژه‌های دقیق‌تر مناسب‌تر است.

  3. نکات نگارشی: در نوشتن این کلمه، باید به علائم نگارشی و جملات متصل به آن توجه داشته باشید. مثلاً در جملات شرطی یا وصفی، باید توجه کنید که این کلمه به درستی با سایر بخش‌های جمله مرتبط شود.

  4. معانی و مترادف‌ها: می‌توان از مترادف‌ها و قیدها در کنار "بنشن" برای تنوع بیشتر در نوشتار استفاده کرد، مانند "قرار بده"، "بگذار" و غیره.

با توجه به این نکات می‌توانید از کلمه "بنشن" به درستی و در موقعیت‌های مناسب استفاده کنید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

در اینجا چند مثال برای کلمه "بنشن" در جملات آورده شده است:

  1. وقتی به خانه رسیدم، همه اعضای خانواده دور هم جمع شده بودند و روی کاناپه بنشن.
  2. بچه‌ها در پارک بنشن و مشغول بازی شدند.
  3. در مراسم عروسی، مهمان‌ها بر روی صندلی‌ها بنشن و به رقص و شادی پرداختند.
  4. هنگام تماشای فیلم، دوستامان به روی زمین بنشن و پاپ‌کورن خوردند.
  5. برای صرف شام، از مهمان‌ها خواستم بنشن و سفره را بچینم.

اگر سوال دیگری دارید خوشحال می‌شوم کمک کنم!


واژگان مرتبط: بقولات، سبزی، گیاه خوردنی، نیام

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری