جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

banafš
violet  |

بنفش

معنی: بنفش . [ ب َ ن َ ] (ص ، اِ) کبودرنگ و نیلگون . (غیاث ). بنفشه رنگ . (آنندراج ). رنگ کبود مانند رنگ گل بنفشه . (ناظم الاطباء). کبود. (شرفنامه ٔ منیری ). رنگی است فرعی که از ترکیب دو رنگ اصلی قرمز و آبی بدست آید. (فرهنگ فارسی معین ). رنگی چون رنگ پوست ِ بادنجان . (یادداشت بخط مؤلف ) :
یکی شیرپیکر درفش بنفش
درافشان گهر در میان درفش .
فردوسی .
همه جامه ها سرخ و زرد و بنفش
شهنشاه با کاویانی درفش .
فردوسی .
ماه منیر صورت ماه درفش تست
روز سپید سایه ٔ چتر بنفش تست .
فرخی .
زده هم برش گاوپیکر درفش
سپر زرد و برگستوان بنفش .
اسدی .
زان تیغ کان بنفش تر است از پر مگس
منقار کرکسان فلک میهمان اوست .
خاقانی .
ستاده ملک زیر زرین درفش
ز سیفور بر تن قبای بنفش .
نظامی (از آنندراج ).
گویند برگ سبز شود اطلس بنفش
آری شود ولیک بخون جگر شود.
نظام قاری .
- بنفش کردن ؛ کبودکردن . (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین ).
|| نوعی از جواهر کریمه . (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). نوعی از احجار کریمه و آن چهار گونه است . ماذینی و آن سرخ روشن است . و رطب و آن سرخی سیر است و بنفسجی و آن سیاهی است که بسرخی کمی زند و پرطاوسی و کمی مایل به کبودی است . و سیادشت و آن زردی روشن است .(یادداشت بخط مؤلف ).
... ادامه
617 | 0
مترادف: بنفشهگون، كبود، كبودرنگ
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم)
مختصات: (بَ نَ) ( اِ.)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: banafS
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 432
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
violet | violaceous , purple
ترکی
mor
فرانسوی
violet
آلمانی
lila
اسپانیایی
púrpura
ایتالیایی
viola
عربی
بنفسجي | اللون البنفسجي , بنفسج , بنفسجة , البنفسجي
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "بنفش" در زبان فارسی به رنگی اشاره دارد که بین رنگ‌های آبی و قرمز قرار دارد. در زیر به برخی از قواعد و نکات نگارشی مربوط به این کلمه اشاره می‌کنم:

  1. نوشتار صحیح: کلمه "بنفش" به همین صورت نوشته می‌شود و از حروف پیوسته تشکیل شده است.

  2. تلفظ: تلفظ صحیح این کلمه به صورت "banafsh" است. حرف "ب" در ابتدا و حرف "ش" در انتها قابل توجه است.

  3. ساختار کلمه: "بنفش" یک صفت است که به رنگ‌ها اشاره دارد. این کلمه به صورت مستقل استفاده می‌شود و می‌تواند به عنوان صفت برای توصیف اسم‌ها به کار رود. مثلاً: "کتاب بنفش".

  4. صرف و نحو: "بنفش" به عنوان یک صفت، می‌تواند با اسم‌های مختلفی همراه شود. مثلاً:

    • ماشین بنفش
    • گل بنفش
  5. استفاده در ترکیب: ممکن است "بنفش" در ترکیب با دیگر کلمات استفاده شود. مثلاً "بنفشه" که به معنی گل بنفشه است.

  6. مقدار تأکید: در نوشتار رسمی، می‌توان برای تأکید بر رنگ، از قیدهایی مثل "بسیار" یا "خیلی" استفاده کرد. به عنوان مثال: "چشم‌های او بسیار بنفش بودند."

  7. نقطه‌گذاری: وقتی کلمه "بنفش" در جملات استفاده می‌شود، باید به نقطه‌گذاری صحیح نیز توجه شود. مثلاً: "آسمان امروز بنفش بود."

  8. تنوع زبانی: در برخی از گویش‌ها و لهجه‌ها ممکن است نحوه تلفظ یا اشتقاق این کلمه متفاوت باشد.

با رعایت این نکات، می‌توان به درستی و به طرز مؤثری از کلمه "بنفش" در نگارش و مکالمه استفاده کرد.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در اینجا چند مثال برای استفاده از کلمه "بنفش" در جملات مختلف آورده شده است:

  1. رنگ بنفش همیشه به عنوان نشانه‌ای از خلاقیت و الهام شناخته می‌شود.
  2. او یک لباس بنفش زیبا برای مهمانی انتخاب کرد.
  3. گل‌های بنفش در باغچه‌ام، تابستان را زیباتر کرده‌اند.
  4. آسمان در غروب، رنگ بنفش ملایمی به خود می‌گیرد.
  5. او برای دیوار اتاقش رنگ بنفش در نظر گرفت تا فضای گرم و دلنشینی ایجاد کند.

امیدوارم این جملات به شما کمک کند!


واژگان مرتبط: بنفش رنگ، برنگ بنفشه، از جنس بنفشه

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری