جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

bangāb
watercolor  |

بنگاب

معنی: بنگاب . [ ب َ ] (اِ مرکب ) آبی که بنگ سوده در آن حل کنند و بپالایند. (آنندراج ). جوشانده ای که با مقداری برگ شاهدانه در شیر یا آب که مقداری قند هم جهت شیرین شدنش بدان می افزایند، تهیه شود و بعنوان نوعی مسکر درویشان و قلندران یا معتادان بدان خورند. مقدار کم این جوشانده بمناسبت داشتن شبه قلیاهای مسکن ومخدر و مقوی در تداوی استعمال شود. (فرهنگ فارسی معین ). قسمی از مخدرها که درویشان خورند و از بنگ سازند مانند دوغ وحدت . (یادداشت بخط مؤلف ) :
سبزچشم ما بنور خود بود چون آفتاب
کاسه ٔ بنگاب ما سرچشمه ٔ حیوان ما.
ملاقاسم مشهدی (از آنندراج ).
- بنگاب ساز ؛ آب بنگ فروش . (آنندراج ). آنکه بنگاب فروشد. (فرهنگ فارسی معین ) :
به بنگاب سازان کند احتساب
که آرند هدیه ز راه شتاب .
ملاطغرا (از آنندراج ).
- || آنکه بنگاب تهیه کند. (فرهنگ فارسی معین ).
... ادامه
599 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم) ‹بنگ‌آب› [قدیمی]
مختصات: (بَ) (اِمر.)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: bangAb
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 75
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
watercolor | watercolour
ترکی
bangab
فرانسوی
bangab
آلمانی
bangab
اسپانیایی
bangab
ایتالیایی
bangab
عربی
ألوان مائية | اللون المائي , رسم مائي , لوحة مائية
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "بنگاب" در زبان فارسی به معنای "شاهد" یا "شاهد عینی" است و به طور خاص در زمینه‌های قانونی و رسمی بیشتر مورد استفاده قرار می‌گیرد. با این حال، در بحث‌های نگارشی و قواعد فارسی، نکات زیر قابل توجه هستند:

  1. نحوه نوشتار: کلمه "بنگاب" به همین شکل و بدون هیچ تغییری نوشته می‌شود و نیازی به علامت‌گذاری خاصی ندارد.

  2. استفاده در جملات: این کلمه معمولاً به عنوان فاعل یا مفعول در جمله به کار می‌رود. مثلاً: "بنگاب حاضر در جلسه شهادت داد."

  3. صرف و نحوی: کلمه "بنگاب" اسم است و معمولاً در حالت مفرد به کار می‌رود. در صورتی که بخواهید جمع آن را ذکر کنید، می‌توانید از واژه‌های مشابه یا توصیف‌های جانبی استفاده کنید، اما خود کلمه "بنگاب" معمولاً در شکل مفرد به کار می‌رود.

  4. نکات نگارشی: هنگام نوشتن متون رسمی، بهتر است از علائم نگارشی مناسب استفاده کنید تا معنای کلمه و جمله واضح‌تر باشد. مثلاً: "شاهد (بنگاب) حادثه، اطلاعات دقیقی ارائه داد."

  5. سیاق معنایی: در نظر داشته باشید که استفاده از این کلمه در متون غیررسمی یا محاوره‌ای ممکن است کمتر رایج باشد و بیشتر در متون قانونی و رسمی کاربرد دارد.

اگر سوال خاصی در مورد استفاده از کلمه "بنگاب" یا موارد مرتبط دارید، خوشحال می‌شوم پاسخ بدهم!

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در اینجا چند مثال برای استفاده از کلمه "بنگاب" در جملات آورده شده است:

  1. در زبان محلی، "بنگاب" به معنای بازار محلی است، جایی که مردم برای خرید و فروش کالاهای خود جمع می‌شوند.
  2. او همیشه در روزهای جمعه به "بنگاب" می‌رود تا سبزیجات تازه بخرد.
  3. بنگاب پر از آدم‌های مختلف است که هرکدام داستان مخصوص به خود را دارند.
  4. برای رسیدن به "بنگاب"، باید از چند کوچه باریک عبور کنی.
  5. در "بنگاب" می‌توانی صنایع دستی محلی را پیدا کنی که نشان‌دهنده فرهنگ منطقه هستند.

اگر منظور خاصی از کلمه "بنگاب" دارید، لطفاً بفرمایید تا بخوبی کمکتان کنم!


500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری