جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: بود. (مص مرخم ، اِمص ) بودن .وجود. (فرهنگ فارسی معین ). هستی . (شرفنامه ٔ منیری ).موجود چنانچه معدوم ، نابود. (آنندراج ) : چو اندیشه ٔبود گردد دراز همی گشت باید سوی خاک باز. فردوسی . چون همی بود ما بفرساید بودنی از چه می پدید آید. ناصرخسرو. جان و دل را ازمن آن جانان دلبر درربود بودمن نابود کرد و یاد من نسیان گرفت . سوزنی . ازحادثات در صف آن صوفیان گریز کز بود غمگنند و ز نابود شادمان . خاقانی . داریم درد فرقت یاران گمان مبر کاندوه بود یا غم نابود می بریم . خاقانی . همه بود را هست او ناگزیر ببود کس او نیست نسبت پذیر. نظامی . همه بودی از بود او هست تام تمام اوست دیگر همه ناتمام . نظامی . گامی از بود خود فراتر شد تا خداوندیش میسر شد. نظامی (هفت پیکر ص 13). - بود و نابود ؛ وجود و عدم . (ناظم الاطباء) : مرد را فرد و ممتحن بگذاشت بود و نابود او یکی پنداشت . سنایی . - || دارایی و تنگدستی و غنا. (ناظم الاطباء). - || هر چیز موجود و حاضر. (ناظم الاطباء). - || هر چیز آینده . (ناظم الاطباء). - بود و نبود ؛ دارایی و ثروت و مال و آنچه میتواند وجود داشته باشد: بود و نبود او همین یک خانه بود. - || وجود و عدم . (آنندراج ). هستی و نیستی : بود و نبودش یکسان است : از سرگذشت و بود و نبود همه جهان دیوان عنصریست ز محمود یادگار. سوزنی . مر پرتو را احاطه نتواند شمع هر چند که باشدش از او بود و نبود. علی اکبردهخدا. || هستی . مال . (فرهنگ فارسی معین ) : باد ما و بود ما از داد تست هستی ما جمله از ایجادتست . مولوی . به اندازه ٔ بودباید نمود خجالت نبرد آنکه ننمود، بود. سعدی . || پود. حراق . خف . بد. پد. پیفه .(یادداشت بخط مؤلف ). رجوع به پیفه شود. حيات، وجود، هستي عدم، نيستي was كان oldu Était war era era بودن
مختصات:
(مص مر.) 1 - وجود. 2 - هستی ، سرمایه . بو دادن (دَ) (مص ل .)
الگوی تکیه:
S
نقش دستوری:
اسم
آواشناسی:
bud
منبع:
لغتنامه دهخدا
معادل ابجد:
12
شمارگان هجا:
1
دیگر زبان ها
انگلیسی
was
ترکی
oldu
فرانسوی
Était
آلمانی
war
اسپانیایی
era
ایتالیایی
era
عربی
كان
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "بود" یکی از فعلهای گذشته در زبان فارسی است که به شکلهای مختلفی در جملات مورد استفاده قرار میگیرد. در زیر به برخی از قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره میکنم:
فعل گذشته: "بود" به معنای وجود داشتن و یا حالت داشتن در زمان گذشته است. به عنوان مثال: "او دیروز در کلاس بود."
فعل کمکی: "بود" میتواند به عنوان فعل کمکی در ساخت زمانهای مختلف مورد استفاده قرار گیرد. برای نمونه: "او خواهد بود."
جملات وصفی: میتوان از "بود" در جملات وصفی برای توصیف حالتی استفاده کرد. به عنوان مثال: "او همیشه خوشحال بود."
تطابق فاعل و فعل: در جملات باید توجه داشت که فاعل و فعل از نظر جنس، عدد و شخص با هم مطابقت داشته باشند. مثلاً: "آنها در جمع بودند." (جمع) و "او در جمع بود." (مفرد)
حالت مجهول: "بود" همچنین میتواند در جملات مجهول نیز به کار رود. مثلاً: "کتاب دیروز نوشته شده بود."
نحوه فاصلهگذاری: در نوشتار رسمی، بهتر است که از استفاده نادرست فاصله گذاری بین "بود" و کلمات دیگر خودداری کرد. به عنوان مثال: "او در آنجا بود." (صحیح) و نه "او در آنجا بود." (نادرست).
سوالسازی: برای ساخت سوالات در زمان گذشته میتوان از "بود" استفاده کرد. به عنوان مثال: "آیا او در آنجا بود؟"
در نهایت، برای استفاده صحیح از "بود" و کلمات مشابه، مهم است که با ساختار جملات و قواعد نحوی زبان فارسی آشنا باشیم.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته، در اینجا چند مثال برای کلمه "بود" در جملات مختلف آورده شده است:
دیروز هوا بسیار گرم بود.
او همیشه در کودکی شاد بود.
یادم میآید که آن روز خیلی پر هیجان بود.
کتابی که خواندم بسیار جالب بود.
وقتی به خانه رسیدم، همه چیز مرتب بود.
اگر به مثالهای بیشتری نیاز دارید یا موضوع خاصی مد نظر دارید، بفرمایید!
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر