جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

numerous  |

بی شمار

معنی: بی شمار. [ ش ُ ] (ص مرکب ) (از: بی + شمار) آنکه شمرده نشود. (آنندراج ). که به شماره درنیاید. بی حساب . بسیار. زیاده . بی مر. (ناظم الاطباء). نامعدود. لایعد. بی اندازه . بی عدد. لایحصی :
زهر چش ببایست بودش بکار
بدادش همه بی مر و بی شمار.
دقیقی .
وزین سوی دیگر گو اسفندیار
همی کشتشان بی مر و بی شمار.
دقیقی .
همه از پی سود بردم بکار
بدو داشتم لشکر بی شمار.
فردوسی .
بپرسیدم از هر کسی بی شمار
بترسیدم از گردش روزگار.
فردوسی .
یکی هدیه آراست بس بی شمار
همه یادگار ازدر شهریار.
فردوسی .
تا هست خامه خامه بهر بادیه ز ریگ
وز باد غیبه غیبه بر او نقش بی شمار.
عسجدی .
از ابر پیل سازم و از باد پیلبان
وز بانگ رعد آینه ٔ پیل بی شمار.
منوچهری .
این هنری خواجه ٔ جلیل چو دریاست
با هنر بی شمار و گوهر بی عد.
منوچهری .
این دهد مژده بعمری بی حساب و بی عدد
و آن کند عهده بملکی بی کران و بی شمار.
منوچهری .
در آن بیشه ها مردم بی شمار
گیا خوردشان یا بر میوه دار.
اسدی .
مال بسیار و مردم بی شمار و عده ٔ تمام دهیم . (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 412). چندین ستاره ٔ تابدار بی شمار حاصل گشته است . (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 93).
مکر است بی شمار و دها مر زمانه را
من زو چنین رمیده ز مکر و رها شدم .
ناصرخسرو.
ز بهر دانش و دین بایدش همی مردم
که خود خورنده جز این بی شمار و مر دارد.
ناصرخسرو.
گفتند باک ندارید و مترسید که بسیار لشکر بی شمار باشد. (قصص الانبیاء ص 147).
از بی شمار خواسته بخشیدن تو نیست
در فهم و وهم خواسته بخشیت را شمار.
سوزنی .
گر نه خرف شد خریف از چه تلف میکند
برشمر از دست باد سیم و زر بی شمار.
خاقانی .
عتابهای هجرتو بسیار است و حسابهای وصل تو بی شمار. (سندبادنامه ص 75).
خلقی بی شمار از لشکر خوارزم بر صحرای آن رزم بیجان گشته بودند. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 405).
سپاهی داد قیصر بی شمارش
بزر چون زر مهیا کرد کارش .
نظامی .
مپرس از غصه های بی شمارم
مجو از جورهای روزگارم .
نظامی .
روضه گاهی چو صد نگار درو
سرو و شمشاد بی شمار درو.
نظامی .
بی طلب تو این طلبمان داده ای
بی شمار و عد عطا بنهاده ای .
مولوی .
بدریا در منافع بی شمار است
وگرخواهی سلامت بر کنار است .
سعدی .
گر غصه ٔ روزگار گویم
بس قصه ٔ بی شمار گویم .
سعدی .
درخت دوستی بنشان که کام دل ببار آرد
نهال دشمنی برکن که رنج بی شمار آرد.
حافظ.
کتب بسیار و دفاین بی شمار و دواوین از انواع علوم و اصناف اشعار و فنون و اخبار بر طلبه و اهل علم وقف کرد. (تاریخ قم ص 6).و ضیاع بی شمار بی عد بر آن وقف کرد. (محاسن اصفهان ص 142).
غم بی حد و درد بی شمار و من فرد
یارب چه کنم که صبر نتوانم کرد.
مشتاق اصفهانی .
رجوع به شمار شود.
... ادامه
445 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 553
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
numerous | countless , myriad , innumerable , multitudinous , uncounted , unnumbered , astronomic , astronomical , incomputable , measureless , populous , umpteen , umpteenth
عربی
عديد | كثير , متكاثر , غفير كثير , متعدد , وافر
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "بی شمار" به معنای "بسیار" یا "بی‌نهایت" است و به طور کلی در زبان فارسی به عنوان یک صفت به کار می‌رود. در نگارش و استفاده از این کلمه، نکات زیر را می‌توان در نظر گرفت:

  1. نحوه نوشتن: کلمه "بی شمار" به صورت جدا نوشته می‌شود و باید به این نکته توجه کنید که بین "بی" و "شمار" فاصله وجود دارد.

  2. معنا و کاربرد: این ترکیب می‌تواند در جملات مختلف به کار رود، مانند:

    • "در این کتاب بی‌شماری از اطلاعات مفید وجود دارد."
    • "او بی‌شمار دوست دارد."
  3. گروه‌های زبانی: "بی شمار" می‌تواند با دیگر کلمات ترکیب شود و جملات توصیفی بسازد، مانند:

    • "او بی‌شمار تجربه در این زمینه دارد."
    • "چندین بی‌شمار پیشنهاد از طرف مشتریان دریافت کرده‌ایم."
  4. قواعد نگارشی: اگر "بی شمار" در یک متن رسمی به کار می‌رود، باید به قواعد نگارش رسمی توجه داشت تا متن شما مرتبط و زیبا به نظر برسد.

  5. استفاده در زبان محاوره: در مکالمات روزمره نیز ممکن است "بی شمار" به کاربرده شود، اما معمولاً در زبان محاوره‌ای از واژگانی مانند "خیلی" یا "بسیار" بیشتر استفاده می‌شود.

با رعایت این نکات، می‌توانید از کلمه "بی شمار" به درستی استفاده کنید.


واژگان مرتبط: متعدد، فراوان، زیاد، بسیار، بزرگ، ناشمرده، بی حد و حصر، غیر قابل شمارش، کثیر، انبوه، محسوب نشده، نشمرده، شمرده نشده، شماره گذاری نشده، نجومی، وابسته به علم هیئت، بی حساب، غیر قابل محاسبه، پرجمعیت، پر، کثیرالجمعیت، معتنی به، وافر

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری