جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: بی فرهنگ . [ ف َ هََ ] (ص مرکب ) (از: بی + فرهنگ ) ناپرهیخته . بی عقل و بی تمیز. (ناظم الاطباء) : مخالفان تو بی فره اند و بی فرهنگ معادیان تو نافرخند و نافرزان . بهرامی . || بی ادب . (یادداشت مؤلف ) : چه گرد بر گرد خرگاه طواف کردن وبا سرپوشیدگان درگاه ، در کله مصاف دادن کار منگان ولودگان و بی فرهنگان است . (مقامات حمیدی ). و رجوع به فرهنگ شود.معنی برای کلمه بی فرهنگ پیدا نشد.
کلمه "بی فرهنگ" در زبان فارسی به معنای عدم برخورداری از فرهنگ و آداب و رسوم مناسب است. برای استفاده صحیح از این ترکیب و نوشتار آن، چند نکته را در نظر بگیرید:
نگارش صحیح: این ترکیب به صورت "بیفرهنگ" نوشته میشود. در اینجا "بی" به عنوان یک پیشوند به کار رفته که به معنی عدم یا نبودن است و باید با "-" به "فرهنگ" متصل شود.
نحوهی بهکارگیری: "بیفرهنگ" میتواند به عنوان صفت برای توصیف افراد، رفتارها و یا حتی موارد اجتماعی استفاده شود. مانند: "رفتار او نشان از بیفرهنگیاش دارد."
توجه به نسبت: این کلمه به معنای توهین به شخص یا گروهی است که در زمینههای فرهنگی نسبت به دیگران ناتوانی دارند. بنابراین باید در استفاده از آن دقت کرد و از به کار بردن آن در contexts توهینآمیز خودداری کرد.
وجود معانی دیگر: ترکیب "بیفرهنگ" ممکن است به شرایط خاصی اشاره کند که البته باید با توجه به زمینه مورد نظر، معنی صحیح آن را درک کرد.
با رعایت این نکات میتوانید از کلمه "بیفرهنگ" به طور مؤثر و صحیح استفاده کنید.
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر