license
98
4484
100
معنی کلمه بی نصیب
معنی واژه بی نصیب
معنی:
بی نصیب . [ ن َ ] (ص مرکب ) (از: بی + نصیب ) بی بهره . محروم . (ناظم الاطباء). و رجوع به نصیب شود :
کس را پناه چون کنم و راز چون دهم
کز اهل بی نصیبم و از رازدار هم .
خاقانی .
توئی گنج رحمت ز یزدان پاک
فرستاده بر بی نصیبان خاک .
نظامی .
تو کامروز از غریبی بی نصیبی
بترس از محنت روزغریبی .
نظامی .
مگذارکه عاجزی غریبم
از رحمت خویش بی نصیبم .
نظامی .
نصیب از عمر دنیا نقد وقت است
مباش ای هوشمند از بی نصیبان .
سعدی .
مگردان غریب از درت بی نصیب
مبادا که گردی به درها غریب .
سعدی .
تو در خلق میزنی همه وقت
لاجرم بی نصیب ازین بابی .
سعدی .
بکوش خواجه و از عشق بی نصیب مباش
که بنده را نخرد کس به عیب بی هنری .
حافظ.
ای منعم آخر بر خوان جودت
تا چند باشیم از بی نصیبان .
حافظ.
و رجوع به نصیب شود.
- بی نصیب ماندن ؛ بی بهره ماندن :
از علم بی نصیب نمانده ست لاجرم
هر کو به انبیا ز ره اوصیا شده ست .
ناصرخسرو.
|| بینوا و فقیر. (ناظم الاطباء).معنی برای کلمه بی نصیب پیدا نشد.
آواشناسی:
منبع:
لغتنامه دهخدا
معادل ابجد:
164
شمارگان هجا:
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)در زبان فارسی، قواعد نوشتاری و نگارشی برای استفاده از کلمات و عبارات مختلف اهمیت زیادی دارد. کلمه "بی نصیب" به معنای عدم برخورداری یا بهرهمندی از چیزی است و معمولاً به صورت زیر استفاده میشود:
-
نحوه نوشتن: کلمه "بی نصیب" به صورت جدا نوشته میشود. این جدا نویسی نشاندهندهی وابستگی معنایی این دو واژه به یکدیگر است.
-
نقش کلمه: "بی نصیب" معمولاً به عنوان صفت استفاده میشود و میتواند به توصیف اشخاص، مکانها یا مفاهیم بپردازد.
-
جایگاه در جمله: این عبارت میتواند در جایگاههای مختلفی در جمله قرار گیرد، معمولاً قبل از اسم یا بعد از فعل.
-
مثال جملات:
- "او در این مسابقه بی نصیب ماند."
- "این کتاب بی نصیب از توجه خوانندگان نیست."
- معادلها: "بی نصیب" میتواند معادلهایی مانند "بی بهره" یا "بدون نصیب" نیز داشته باشد که در موارد خاص به کار میروند.
توجه به این نکات میتواند به بهبود نگارش و بیان بهتر در زبان فارسی کمک کند.
لغتنامه دهخدا
جعبه لام تا کام
وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.
تبلیغات توضیحی
عرشیان از کجا شروع کنم ؟تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر
تبلیغات تصویری