جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

pārsi
Persian  |

پارسی

معنی: پارسی . (ص نسبی ) منسوب به ایالت پارس . فارسی :
ز سیمین و زرین شتروار، سی
طبقها و از جامه ٔ پارسی .
فردوسی .
|| اهل فارس . مردم فارس . || ایرانی . اهل ایران : سلمان پارسی :
ز رومی و مصری و از پارسی
فزون بود مردان چهل بار سی .
فردوسی .
بدو گفت رو پارسی [ بهرام چوبینه ] را بگوی
که ایدر بخیره مریز آبروی .
فردوسی .
هر آنکس که او پارسی بود گفت
که او [ اسکندر ] را جز ایران نباید نهفت
چو ایدر بود خاک شاهنشهان
چه تازید تابوت گرد جهان .
فردوسی .
ز رومی و از مردم پارسی
بدان کشتی اندر نشستند سی .
فردوسی .
نخستین صد و شصت پیداوسی
که پیداوسی خواندش پارسی .
فردوسی .
و آنچه از جهت پارسیان بدان الحاق افتاده است شش باب است . (کلیله و دمنه ). || زرتشتی : گرزمان ، پارسیان گویند عرش است و شاعران گویند آسمان است . (لغت نامه ٔ اسدی ). || زبان مردم پارس . زبان مردم ایران . رجوع به پارسی (زبان ) شود. || پیرو زرتشت ساکن هند .
... ادامه
1890 | 0
مترادف: 1- ايراني، عجم، فارسي 2- زبانفارسي 3- زرتشتي
متضاد: تازي، ترك
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (صفت نسبی، منسوب به پارس) [پهلوی: pārsīk]
مختصات: (ص نسب .)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: صفت
آواشناسی: pArsi
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 273
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
Persian | Parsee , fire worshipper
ترکی
farsça
فرانسوی
persan
آلمانی
persisch
اسپانیایی
persa
ایتالیایی
persiano
عربی
اللغة الفارسية
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "پارسی" به معنای زبان و ادبیات فارسی است و در استفاده‌های مختلف، قواعد خاصی دارد. در زیر به برخی از قواعد نگارشی و زبانی مرتبط با این کلمه اشاره می‌کنم:

  1. نقطه‌گذاری: کلمه "پارسی" معمولاً در جملات به صورت مجزا از دیگر کلمات نوشته می‌شود و از آن به عنوان صفت یا اسم استفاده می‌شود. برای مثال: "زبان پارسی زبان ادبیات غنی است."

  2. ترکیب‌ها: "پارسی" می‌تواند به عنوان صفت به کار رود یا در ترکیب با کلمات دیگر. به عنوان مثال:

    • ادبیات پارسی
    • خط پارسی
    • شعر پارسی
  3. رسم‌الخط: این کلمه همیشه به صورت "پ" و "ا" و "ر" و "س" و "ی" نوشته می‌شود و هر تغییر یا اشتباهی در املای آن می‌تواند معنای کلمه را تغییر دهد.

  4. مفاهیم مرتبط: "پارسی" باید به طور دقیق در متن‌های رسمی و علمی، از جمله مقالات و متون ادبی، استفاده شود.

  5. استفاده در آغاز جمله: در صورتی که "پارسی" در آغاز جمله قرار گیرد، باید با حروف بزرگ نوشته شود: "پارسی زبان غنی‌ای است."

  6. تلفظ صحیح: تلفظ صحیح "پارسی" مهم است و باید حروف بصورت واضح و با تاکید مناسب بیان شوند.

  7. فعل‌ها و صرف: وقتی از "پارسی" به عنوان صفت استفاده می‌شود، فعل‌ها باید با آن توافق داشته باشند. به عنوان مثال: "شیوه‌های پارسی نوشتن برای جوانان آموزش داده می‌شود."

با رعایت این نکات می‌توانید از کلمه "پارسی" به درستی در نوشتارهای خود استفاده کنید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "پارسی" در جمله آورده شده است:

  1. زبان پارسی یکی از قدیمی‌ترین زبان‌های زنده دنیا است.
  2. ادبیات پارسی دارای شاعران بزرگی چون حافظ و فردوسی است.
  3. این کتاب به زبان پارسی نوشته شده و محتوا بسیار جذابی دارد.
  4. فرهنگ و تمدن پارسی تأثیر عمیقی بر هنر و معماری جهان گذاشته است.
  5. او در دانشگاه، زبان و ادبیات پارسی را مطالعه می‌کند.

اگر نیاز به مثال‌های بیشتری دارید، خوشحال می‌شوم کمک کنم!


500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری