پاشا
licenseمعنی کلمه پاشا
معنی واژه پاشا
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | pasha, pacha, bashaw | ||
عربی | باشا لقب تركي قديم، باشا | ||
ترکی | paşa | ||
فرانسوی | pacha | ||
آلمانی | pascha | ||
اسپانیایی | bajá | ||
ایتالیایی | pascià | ||
مرتبط | نجیب زاده | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) «پاشا» یکی از اصطلاحات تاریخی و فرهنگی فارسی است که به معانی مختلف، از جمله عنوانی برای افرادی با مقام و مرتبه بالا در دورانهای گذشته، به کار میرفته است. در اینجا به برخی از قواعد و نکات نگارشی که مرتبط با این کلمه هستند، اشاره میکنیم:
با رعایت این نکات، میتوان به طور مؤثری از کلمه «پاشا» در نگارش فارسی استفاده کرد. | ||
واژه | پاشا | ||
معادل ابجد | 304 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | pāšā | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) [ترکی، مٲخوذ از فارسی: پادشاه] [منسوخ] | ||
مختصات | ( اِ.) | ||
آواشناسی | pASA | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | لغتنامه دهخدا | ||
نمایش تصویر | معنی پاشا | ||
پخش صوت |
پاشا. (اِ) (مأخوذ از کلمه ٔ پادشاه ) و در تداول ترکان عثمانی صاحب رتبه ٔ پاشائی و آن رتبه ای از مراتب کشوری و لشکری است . || لقبی از القاب آن مملکت . و نیز بمعنی آقا و خواجه و سید مستعمل است . «پاشا» یکی از اصطلاحات تاریخی و فرهنگی فارسی است که به معانی مختلف، از جمله عنوانی برای افرادی با مقام و مرتبه بالا در دورانهای گذشته، به کار میرفته است. در اینجا به برخی از قواعد و نکات نگارشی که مرتبط با این کلمه هستند، اشاره میکنیم: نحوه نوشتار: کلمه «پاشا» با حروف فارسی به همین شکل نوشته میشود و نیازی به استفاده از حروف یا علایم اضافی ندارد. تلفظ: «پاشا» معمولاً به شکل «پاشا» تلفظ میشود و در بعضی لهجهها ممکن است کمی تغییر کند، اما در نگارش فارسی باید به شکل استاندارد آن نوشته شود. جنس و شمار: به کارگیری در جملات: هنگام استفاده از «پاشا» در جملات، باید به قاعدههای نگارشی توجه کرد. از آنجا که این کلمه عنوان است، معمولاً بدون هیچ گونه پسوند یا پیشوندی میآید. استفاده در متون ادبی و تاریخی: در متون تاریخی و ادبی، به خصوص در آثار کلاسیک فارسی، کلمه «پاشا» به وفور یافت میشود و میتواند در بیان فضایی تاریخی یا توصیف شخصیتها مورد استفاده قرار گیرد. با رعایت این نکات، میتوان به طور مؤثری از کلمه «پاشا» در نگارش فارسی استفاده کرد.
pasha, pacha, bashaw
باشا لقب تركي قديم، باشا
paşa
pacha
pascha
bajá
pascià
نجیب زاده