جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

pākize
clean  |

پاکیزه

معنی: پاکیزه . [ زَ / زِ ] (ص مرکب ) صاحب غیاث اللغات گوید: منسوب به پاک زیرا که مرکب است ازلفظ پاک و ایزه که کلمه ٔ تصغیر و نسبت است و نظیر این آتشیزه بمعنی کرم شب تاب و چون کلمه ٔ نسبت زائد می آید میتواند که پاکیزه مزید علیه پاک بود یا مرکب ازلفظ پاکی و زه بود یعنی چیزیکه زاده از پاکی باشد. (از بهار عجم ) (غیاث اللغات ). نظیف . نظیفه . زکی ّ. زکیّه . طاهر. طاهره . مُطهَّر. طهور. طیّب . طیَّبه . نقی ّ.(دهار). نقیَّه . پاک . صفی . صافی . منقّح :
دی بر رسته ٔ صرافان من بر در تیم
کودکی دیدم پاکیزه تر از در یتیم .
بوطاهر.
بدو [ سیاوش ] گفت شاه [ کاوس ] ای دلیر جوان
که پاکیزه تخمی و روشن روان
چنانی که از مادر پارسا
بزاید شود بر جهان پادشا.
فردوسی .
بپارس اندرون شارسان بلند
برآورد پاکیزه و سودمند.
فردوسی .
عادتی دارد بی عیب تر از صورت خور
صورتی دارد پاکیزه تر از در ثمین .
فرخی .
آفرین باد بر آن عارض پاکیزه چو سیم .
ابوحنیفه ٔ اسکافی .
خانه ای دید سپید پاکیزه مهره داده جامه افکنده . (تاریخ بیهقی ). حسنک پیدا آمد بی بند جبّه ای داشت حبری رنگ با سیاه میزد خلق گونه درّاعه ای و ردائی سخت پاکیزه . (تاریخ بیهقی ).
هم از روی فضل و هم از روی نسبت
ز هر عیب پاکیزه چون تازه شیرم .
ناصرخسرو.
گل خوشبوی پاکیزه است اگر چند
نروید جز که در سرگین و شدیار.
ناصرخسرو.
حکمت از حضرت فرزند نبی باید جست
پاک و پاکیزه ز تشبیه و ز تعطیل چو سیم .
ناصرخسرو.
کسی کو را نسب پاکیزه باشد
بفعل اندر نیاید زو درشتی .
سنائی (دیوان ص 1097).
کسی که گوهر پاکیزه دارد و دانش
اگر نداردگوهر وگر ندارد زر...
سوزنی .
از آسمان به قدر و به همت رفیعتر
پاکیزه تر به اصل و نصب ز آب آسمان .
سوزنی .
در مدت دو ماه سراسر بازارها به تعریشات پاکیزه و تسقیفات رایق سربپوشیدند. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ). مسکین در این سخن که پادشه پسری به صید از لشکریان دورافتاده بالای سر ایستاده همی شنید و در هیأتش نظر میکرد صورت ظاهرش پاکیزه . (گلستان ).
|| مهذب . خالی از عیب و منقصت . درست و راست :
چو بشنید جندل ز خسرو سخن
یکی رای پاکیزه افکند بن .
فردوسی .
ز فردوسی اکنون سخن یاد گیر
سخنهای پاکیزه و دلپذیر.
فردوسی .
پذیرفت پاکیزه دین بهی
نهان گشت بیدادی و بی رهی .
فردوسی .
دو مهتر [ قدرخان و محمود ] باز گذشته بسی رنج بر خاطرهای پاکیزه ٔ خویش نهادند. (تاریخ بیهقی ). ما ایزد عزّ ذکره را خواهیم به رغبتی صادق و نیتی درست و اعتقادی پاکیزه که ما رادر هر حال فی السرّاء و الضرّاء و الشّدة و الرّخاء معین و دستگیر باشد. (تاریخ بیهقی ).
همیشه ز هر عیب پاکیزه بود
زبان و دو دست و ازار علی .
ناصرخسرو.
پادشاهان را بدین متین و اعتقاد پاکیزه بیاراسته است . (فارسنامه ٔ ابن بلخی ).
دین پاکیزه و عقل و خرد کامل او
مر و را جز همه نیکوئی تلقین نکند.
سوزنی .
شعری پاکیزه مشتمل بر الفاظ رقیق و معانی جزل انشا کردی . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ). تحریر؛ پاکیزه گفتن سخن .
|| زیبا. خوب . مطلوب . مطبوع . مقبول . ناضر. پاکیزه روی . وضّاء. واضی ٔ : و این دختر را بیاوردند و زن کرد و سخت پاکیزه و با جمال بود. (ابن بلخی ). جده ای بود مرا... چیزهای پاکیزه ساختی . (تاریخ بیهقی ). اسبی بلند برنشستی با بناگوش وزیر بند و پاردم و ساخت آهن سیمکوفت سخت پاکیزه . (تاریخ بیهقی ). و ازآنجا [ از اصفهان ] میوه هاء پاکیزه خیزد که مثل آن در هیچ بلاد نباشد. (مجمل التواریخ والقصص ).
|| خالص . نُضار. لبن خالص ؛ شیر پاکیزه . (دستورالاخوان ). || منزَّه . مُقدّس . قُدﱡوس :
ز یزدان پاکیزه خواهم نخست
که چشم بدان دور دارد درست .
فردوسی .
|| عفیف . معصوم . پاک جامه . پارسا :
دو پاکیزه از خانه ٔ جم ّ شید
برون آوریدند لرزان چو بید.
فردوسی .
دو پاکیزه از گوهر پادشا
دو مرد گرانمایه ٔ پارسا.
فردوسی .
شکیبا و بادانش و راستگوی
وفادار و پاکیزه و تازه روی .
فردوسی .
چنین داد پاسخ سیاوش بدوی
که ای پیر پاکیزه و راستگوی .
فردوسی .
بدستور پاکیزه یکروزگفت [ خسروپرویز ]
که اندیشه تا کی بود در نهفت
کشنده ٔ پدر [ بندوی ] هر زمان پیش من
همی بگذرد اوبود خویش من .
فردوسی .
ز دستور پاکیزه ٔ راهبر
درخشان شود شاه را گاه و فر.
فردوسی .
زن پاکدامن ز پاکیزه شوی
پسر از پدر بود دیهیم جوی .
فردوسی .
یکی پور بد سوفرا را گزین
خردمند و پاکیزه و بآفرین .
فردوسی .
پس پرده ٔ نامورکدخدای
زنی بود پاکیزه و پاکرای .
فردوسی .
بحق اهل بیت او که پاکانند و اصحاب او که برگزیدگانند و ازواج او که پاکیزه هایند... (تاریخ بیهقی ).
پس نیست جای مؤمن پاکیزه
دوزخ ، که جای کافر ملعون است .
ناصرخسرو.
... ادامه
924 | 0
مترادف: 1- پاك، تميز، طاهر، نظيف 2- ، مطهر، منزه، مهذب 3- خالص، صافي
متضاد: كثيف
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (صفت)
مختصات: (زِ) (ص مر.)
الگوی تکیه: WWS
نقش دستوری: صفت
آواشناسی: pAkize
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 45
شمارگان هجا: 3
دیگر زبان ها
انگلیسی
clean | neat , tidy , spruce , trim , brisk , natty , clean-limbed
ترکی
temiz
فرانسوی
faire le ménage
آلمانی
sauber
اسپانیایی
limpio
ایتالیایی
pulito
عربی
نظيف | طاهر , قشيب , خال من الأوساخ , خال من العوائق , محب للنظافة , طاهر من وجهة النظر الدينية , نظف , مسح , نظف كليا , سلبه ماله , استهلك , استنفد , رتب , على نحو نظيف , ينظف
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "پاکیزه" در زبان فارسی به معنای تمیز، خالص و بدون آلودگی است. در نگارش و استفاده از این کلمه، موارد زیر را می‌توان در نظر گرفت:

  1. نحوه‌ی نوشتار: کلمه "پاکیزه" به صورت درست باید با حروف فارسی نوشته شود و در موارد مختلف املایی صحیح آن رعایت شود.

  2. مفاهیم مرتبط: این کلمه می‌تواند در زمینه‌های مختلفی مانند بهداشت، زیبایی، اخلاق و روحانيت به کار برود. به عنوان مثال:

    • "هوا پاکیزه است."
    • "منظره باغ پاکیزه و دل‌انگیز بود."
  3. قواعد نگارشی:

    • در جملات می‌توان آن را به‌طور مناسب به کار برد و از لحاظ گرامری به تناسب با دیگر کلمات و جملات تنظیم کرد.
    • برای استفاده از کلمه در جملات توصیفی، می‌توان از صفات و قیدهای دیگر نیز بهره برد، مانند: "پاکیزه و زیبا"، "دست‌کشیده و پاکیزه".
  4. استفاده از قید: می‌توان با استفاده از قیدهای مناسب (مثلاً "بسیار پاکیزه" یا "کاملاً پاکیزه") به توصیف دقیق‌تری از وضعیت یا خصوصیت مدنظر رسید.

  5. نحوه‌ی استعمال: در نوشتار غیررسمی و ادبی می‌توان از کلمه پاکیزه در اشعار و متون ادبی نیز استفاده کرد تا زیبایی و لطافت را به تصویر کشید.

با رعایت این نکات می‌توان از کلمه "پاکیزه" به‌طور مؤثر و صحیح استفاده کرد.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته، در اینجا چند مثال برای استفاده از کلمه "پاکیزه" در جمله آورده شده است:

  1. خانه باید همیشه پاکیزه و مرتب باشد تا آرامش بیشتری احساس کنیم.
  2. او عادت دارد روزانه لباس‌های خود را پاکیزه و تمیز نگه دارد.
  3. محیطی که در آن زندگی می‌کنیم باید پاکیزه باشد تا سلامت ما حفظ شود.
  4. درختان و گل‌ها به خاطر بارش باران، اکنون بسیار پاکیزه و سرسبز به نظر می‌رسند.
  5. با استفاده از مواد طبیعی، می‌توانیم مواد شوینده‌ی پاکیزه و سالمی تولید کنیم.

امیدوارم این جملات برای شما مفید باشد!


واژگان مرتبط: تمیز، پاک، روشن، صاف، شسته و رفته، مرتب، نظیف، مواظب، صنوبر، اراسته، قشنگ، تر و تمیز، سریع، تند، سرزنده و بشاش، سرزنده، با روح، قشنگتر، ماهر، چالاک، خوش ریخت

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری