جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

pālā
palace  |

پالا

معنی: پالا. (نف مرخم ) صاف کننده . پالاینده . صافی کننده . لیکن [ این معنی ] بدون ترکیب گفته نمیشود همچون ترشی پالا و می پالا. (برهان ). و بدین معنی مرکب است از پال و از الف که چون لاحق کلمه شود افاده ٔ فاعلیت کند و اسم آلة نیز و هرچه بدان مضاف شود افاده ٔ آن کند. (رشیدی ) :
مست عشقیم و ریا شوی حرم باده ٔ ما
باده پالای در میکده سجاده ٔ ما.
شیخ فیضی .
ترکیب ها:
- باده پالا ؛ (تتمه ٔ برهان ) و ترشی پالا و سماق پالا و شیب پالا و می پالا بردیف و رده ٔ همین کلمات رجوع شود.
|| (فعل امر) امر به پالودن ، یعنی بپالا و صافی کن . || (نف مرخم ) افزون و فزون کننده . (از فرهنگی خطی ). || آویخته . || (اِ) بلغت زند و پازند بمعنی فریاد و فغان باشد. || جنیبت . اسب کوتل . (برهان ). پالاد. پالاده . مطلق اسب . (رشیدی ) :
چو خورشید بنمود پهنای خویش
نشست ازبر تندپالای خویش .
فردوسی (از جهانگیری ).
ز دروازه تا درگه شه دو میل
دو رویه سپه بود پالا و پیل .
اسدی (از فرهنگ جهانگیری و رشیدی ).
و رجوع به بالا و پالاد و پالا دادن و پالاده شود.
... ادامه
477 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (بن مضارعِ پالودن و پالاییدن) ‹پالای› [قدیمی]
مختصات: (اِ.)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: بن حال
آواشناسی: pAlA
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 34
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
palace
ترکی
pala
فرانسوی
pala
آلمانی
pala
اسپانیایی
pala
ایتالیایی
pala
عربی
قصر | بلاط الملك , مبنى الحكومة , صرح , مبنى ضخم للهو
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "پالا" در زبان فارسی می‌تواند به معانی مختلفی به کار رود، اما به طور کلی قواعد و نکات نگارشی زیر می‌تواند در استفاده از این کلمه مفید باشد:

  1. نوشتار صحیح: اطمینان حاصل کنید که کلمه "پالا" به درستی نوشته شده است و به کار بردن آن طبق دیکشنری معتبر باشد.

  2. کاربرد کلمه: "پالا" به معنای بالا، علو و یا به عنوان صفتی برای توصیف چیزی با خصوصیات مثبت، می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد. بنابراین، با توجه به مفهوم مورد نظر، جملات خود را تنظیم کنید.

  3. ترکیب‌ها و ترکیب‌های دیگر: ممکن است "پالا" در ترکیب با دیگر کلمات نیز به کار رود. برای مثال: "پالا بودن" یا "حالت پالا"، که به مفهوم خاصی اشاره دارد.

  4. نکات نگارشی: در جملات، از ویرگول و دیگر نشانه‌های نگارشی به درستی استفاده کنید. به عنوان مثال: "او شخصی پالا و با شخصیت است."

  5. انطباق با قواعد زبان فارسی: زمانی که "پالا" به عنوان صفت به کار می‌رود، باید از نظر جنس (مذكر و مؤنث) و تعداد (مفرد و جمع) با اسم مطابقت داشته باشد.

با رعایت این نکات، می‌توانید از کلمه "پالا" به درستی و در مکان‌های مناسب استفاده کنید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "پالا" در جملات مختلف آورده شده است:

  1. این باغ زیبا به میوه‌های تازه و خوشمزه‌ای که در آن پالا شده‌اند، معروف است.
  2. او تصمیم گرفت که یک مراسم بزرگ برای پالا کردن نامش در خانواده برگزار کند.
  3. در مسابقه دو، او به سرعت و قدرت خود افتخار می‌کند و همواره در تلاش است تا مقام اول را پالا کند.
  4. مراسم مذهبی هر سال در این مکان برگزار می‌شود و هر کسی که در آن شرکت کند، احساس نزدیکی بیشتری با خدا می‌کند و روحش پالا می‌شود.

اگر نیاز به مثال‌های بیشتری دارید، خوشحال می‌شوم کمک کنم!


500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری