پرروئی
licenseمعنی کلمه پرروئی
معنی واژه پرروئی
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع:
لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد:
419
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
break
عربی
كسر | فاصل , قطع , تكسر , تقطع , فصل , خرق , إستبدل قطع النقد , جرح , سحق , حطم , اقتحم , أوقف , ترك , انتهك , نقض , شق طريقه , فر من , جزأ , فرق الشمل , دحض , روض , أضعف , أرهق , فلس , نزل رتبته , كسر إضرابا , تفوق , عود , خفض السعر , وضع حدا , قطع الصمت , شق سطح كذا , نصحه , فضى بمكنون صدره , أذاع , غير إتجاه شىء ما , انفجر , وقعه في الأفلاس , حطم إنسان , استراحة , فرصة , راحة قصيرة , التغير , فجوة , انطلاق , اندفاع , انبلاج , أفسي , ثعرة , محاولة هرب , البياض فراغ بين فقرتين , إنقطاع متعمد في التليفزيون , تغير ملحوظ في الطريقة , بلغ , علامة الحذف هي ثلاث نقاط , فترة راحة
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه «پرروئی» به معنای جسارت یا بی‌شرمی است. در زبان فارسی، این کلمه معمولاً به صورت زیر نوشته می‌شود:
- پرروئی: این شکل صحیح و رسمی کلمه است و شامل ترکیب «پر» و «روئی» می‌باشد.
نکات نگارشی:
- ترکیب: «پر» به معنای «بسیار» و «روئی» به معنای «رو» یا گستاخی است. پس این ترکیب به معنای داشتن روئی بسیار است.
- تلفظ: در تلفظ، این کلمه به صورت «پرروئی» خوانده می‌شود و بر روی هر دو سیلاب تکیه می‌شود.
- معادل‌ها: در بعضی موارد می‌توان از معادل‌هایی مانند «جسارت» یا «بی‌شرمی» نیز استفاده کرد.
- استفاده در جمله: این کلمه می‌تواند در جملات مختلف مورد استفاده قرار گیرد، مثلاً: «سخنان او حاکی از پرروئی و بی‌شرمی‌اش بود.»
قواعد مربوط به افعال و صفت‌ها:
- به عنوان یک اسم، این کلمه می‌تواند در جملات به عنوان فاعل یا مفعول استفاده شود: «پرروئی او باعث تعجب همه شد.»
در کل، کلمه «پرروئی» یک اصطلاح مناسب برای توصیف رفتار یا خصوصیتی خاص است و به صورت رسمی و استاندارد در نوشتار فارسی به کار می‌رود.