جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: پرز. [ پ ُ ] (اِ) آنچه از پشم یا پنبه یا ابریشم و جز آن که برتر از بوم تار و پود در جامه ایستد. آن باشد که بر سقرلات و دیگر پشمینه ها بعد از پوشیدن بهم رسد. (برهان ). ناهمواریها که از پود یا تار ناهموار زاید در جامه . غفر. زیبر. پرزه . هدَبه . (دهار). برزج . خواب . خمل که بر زبر مخمل و دیگر جامه هاست . زغب : از چه خیزد در سخن حشو از خطابینی طبع وز چه روید پرز بر جامه ز ناجنسی لاس . انوری . پرز پلاس آخور خاص همام دین دستارچه ٔ معنبر و برگستوان ماست . خاقانی . زین خام که دارد جگر پخته تریزش پرزی به هزار اطلس معلم نفروشم . خاقانی . || کرک که بر بهی و برگ آن است . کرک . کلک . مویها یا پرهای ریز کوتاه بر سر بعض مرغان چون مرغابی و غیره : نگرید آبی و آن رنگ رخ آبی گشته از گردش این چنبر دولابی رخ او چون رخ آن زاهد محرابی بر رخش براثر سبلت سقلابی یا چنان زرد یکی جامه ٔ عتابی پُرز برخاسته زو چون سر مرغابی . منوچهری . || لیقه ٔ دوات . (برهان ). || آنچه از خاکستر نرم بر روی اخگر پدید آید. خاکستر سخت سبک و نرم که بر روی آتش نشیند. || آنچه زنان بخود برگیرند. (برهان ). فرزجه . پرزَه . شافه . حمول . - پرز معده ؛ خمل آن . و رجوع به پرزه شود. 1- خمول، خواب
2- ليقه lint, nap, perez الوبر tüysüz peluche fussel hilas lanugine کهنه، کرک، فتیله، ضایعات پنبه، پارچه زخمبندی، خواب، چرت، خواب نیمروز
کلمه "پرز" در زبان فارسی میتواند معانی مختلفی داشتهباشد و در موارد مختلفی بهکار رود. در اینجا به چند نکته نگارشی و قواعد مرتبط با آن اشاره میشود:
نوشتار صحیح: کلمه "پرز" باید به همین شکل نوشته شود و از نوشتن آن به اشکال دیگر خودداری شود.
همچندگان: اگر کلمه "پرز" به عنوان اسم مستقل به کار رود، باید از لحاظ نحوی با دیگر کلمات جفت شود. مثلاً در جملاتی مثل "پرزهای لباس" یا "پرزهای فرش".
نوع نگارش: در متنهی رسمی، بهتر است توجه شود که کلمه "پرز" در جملات منسجم و دقیق به کار رود و از بهکار بردن آن در جملات مبهم پرهیز شود.
استفاده درست از حرف تعریف: بسته به زمینه، ممکن است از نظر دستوری نیاز به حرف تعریف داشتهباشد. مثلاً "پرز" در بعضی جملات ممکن است به شکل "آن پرز" یا "این پرز" بیاید.
تنوع معنایی: در زمینههای مختلف، "پرز" ممکن است به معانی متفاوتی اشاره کند. بنابراین در نوشتار خود به زمینه معنا توجه نمایید.
در نهایت، همواره بهتر است که از دقت در نوشتار و کاربرد کلمات اطمینان حاصل کنید تا مفهوم مد نظر به وضوح منتقل شود.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "پرز" در جملات مختلف آورده شده است:
لباس گرانقیمت او بعد از چند بار شستشو پرز گرفته است.
باید قبل از مهمانی کوسنها را با دقت تمیز کنم چون رویشان پرز نشسته.
پرزهای روی فرش باعث میشود که اتاق جلوهی کمتری داشته باشد.
او به خاطر پرزهای روی لباسش خجالتزده شد.
پرزهای حیوانات خانگی معمولاً در هوای خانه پخش میشوند و نیاز به نظافت بیشتری دارند.