جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

pasand
choice  |

پسند

معنی: پسند. [ پ َ س َ ] (ن مف مرخم ) مخفف پسندیده . مقبول . پذیرفته . قبول کرده . (برهان قاطع). خوش آمد. مطبوع . مرضی ّ. خوش آیند :
پسند بزرگان فرّخ نژاد
ندارد جهان چون تو شاهی بیاد.
فردوسی .
پسند من آن است کو را پسند.
؟
|| ستوده . ممدوح . || نغز. خوب . نیک . نیکو. || پسندافتاده ، گزیده . مختار. مجتبی . || دلخواه . قبول . استحسان . (فرهنگ شعوری ) :
نگه کن کنون تا پسند تو چیست
وزین خواسته سودمندتو چیست .
فردوسی .
به پسند تو سخن گفتن کاریست بزرگ
اندرین میدان این باره نگردد بعنان
وز دبیران جهان هیچ کسی نیست که او
نامه ای را بپسند تو نویسد عنوان .
فرخی .
|| مرغوبیت :
هرآن چیز کان دور گشت از پسند
بدان چیز نزدیک باشد گزند.
فردوسی .
|| (نف مرخم ) مخفف پسندنده . قبول کننده . (برهان قاطع). پذیرنده . و مخفَّف پسندیده و به این معنی چون مزید مؤخر در بعض الفاظاستعمال شود مانند نعت فاعلی و مفعولی : ایرانی پسند.بازارپسند. بدپسند. جاهل پسند . چوپان پسند. خاطرپسند. خبره پسند. خداپسند. خواری پسند. خلق پسند. خودپسند. درشت پسند. دژپسند. دشوارپسند. دنیاپسند. دل پسند. دوست پسند. دیرپسند. رذل پسند. روستائی پسند. شاه پسند. طبعپسند. شرع پسند. عامه پسند. عقل پسند. عوام پسند. فرنگی پسند. قاضی پسند. گوش پسند. محکمه پسند. مشتری پسند. مشکل پسند. نظاره پسند. || (اِمص ) اختیار (مقابل آئین یعنی جبر) :
بپرسید مؤبد ز کار جهان
سخن برگشای آشکار و نهان
که آیین گزینیم از او گر پسند
اگر گردش کار ناسودمند.
فردوسی .
و شایددر این بیت نیز پسند بمعنی مختار باشد :
بگیتی درون جانور گونه گون
بسند از گمان وز شمردن فزون
ولیک از همه ، مردم آمد پسند
که مردم گشاده ست و ایشان به بند.
اسدی (گرشاسب نامه ).
|| (فعل امر) امر از فعل پسندیدن .
- پسند دل ؛ مطبوع خاطر.
... ادامه
603 | 0
مترادف: 1- اجابت، پذيرش، دلخواه، صوابديد، قبول، مرغوب، مقبوليت، مقبول 2- سليقه 3- انتخاب، گزينش، گزيدن 4- تاييد، تصديق
متضاد: ناپسند
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (بن مضارعِ پسندیدن) [پهلوی: passand]
مختصات: (پَ سَ) [ په . ]
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: pasand
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 116
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
choice | admiration , approbation , selection , like
ترکی
beğenmek
فرانسوی
comme
آلمانی
wie
اسپانیایی
como
ایتالیایی
piace
عربی
الاختيار | خيار , صفوة , الشخص المختار , مندوحة , عناية في الإختيار , زبدة , مجموعة يختار منها , مختار , ممتاز
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "پسند" در زبان فارسی معانی و کاربردهای مختلفی دارد. در ادامه به بررسی قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه می‌پردازیم:

  1. معانی و کاربردها:

    • "پسند" به معنای انتخاب یا تأیید چیزی است. به عنوان مثال: "این کتاب را به دلیل موضوعش پسندیدم."
    • در اصطلاحات فرهنگی و اجتماعی، "پسند" به معنای سلیقه عمومی یا ترجیحات فردی نیز استفاده می‌شود.
  2. جلوه‌های دستوری:

    • "پسند" به عنوان یک فعل (نیمه‌گذار) می‌تواند به صورت «پسندیدن» (فعل مصدر) و به صورت‌های مختلف صرف شود. مثلاً:
      • من می‌پسندم
      • تو می‌پسندیدی
      • او پسندیده است
  3. ترکیب‌ها و عبارات:

    • "پسند" می‌تواند در ترکیب‌هایی مانند "پسند مردم"، "پسند شخصی"، "پسند عام" و غیره به کار رود.
    • در جملات می‌توان از قیدهای مختلف مثل "زیاد"، "کم"، "به‌خوبی" و... با آن استفاده کرد. مثلاً: "او این فیلم را به‌خوبی پسندید."
  4. نکات نگارشی:

    • در نوشتار، توجه به مفهومی که "پسند" دارد بسیار مهم است. در جملاتش باید دقیق باشید که چه نوع پسندی مدنظر است.
    • هنگامی که "پسند" به عنوان اسم به کار می‌رود، می‌توان به صورت "پسند" یا "پسندیده" از آن استفاده کرد، که هر کدام شرایط خاص خود را دارند.
  5. نمونه جملات:
    • "این نوع موسیقی همیشه مورد پسند من بوده است."
    • "آنچه که او انتخاب کرد، به سلیقه من نمی‌خورد و نتوانستم آن را بپسندم."

با رعایت این نکات و قواعد می‌توانید از کلمه "پسند" به‌درستی در جملات و متون خود استفاده کنید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "پسند" در جملات آورده شده است:

  1. او همیشه لباس‌های جدید را بر اساس سلیقه و پسند شخصی‌اش انتخاب می‌کند.
  2. این کتاب به خاطر داستان جذابش، مورد پسند بسیاری از خوانندگان قرار گرفته است.
  3. هنرهای تجسمی، به ویژه نقاشی، از دیرباز جزء پسندهای من بوده‌اند.
  4. وقتی به رستوران رفتیم، منوی آنجا بسیار مورد پسند ما بود.
  5. کودکان بازی‌هایی را که رنگ و طرح جذابی دارند، بیشتر پسند می‌کنند.

امیدوارم این جملات مفید باشند!


واژگان مرتبط: چیز نخبه، تحسین، شگفت، حیرت، تعجب، موافقت، طرفداری، تصویب، ستایش، قبولی، گزینش، گزین

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری